به گزارش قدس آنلاین، حجتالاسلام والمسلمین روحالله شاکری، رئیس دانشگاه معارف اسلامی، شامگاه ۱۵ تیرماه در نشست علمی «ایمان و چالشهای انسان معاصر در عصر غیبت»، که با همکاری انجمن کلام حوزه و پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: شناخت انسان، خداوند و جهان سه محور اندیشه بشری بوده و هست و در طول تاریخ محور گفت و گو بوده است؛ انسانشناسی با روشهای عرفانی و فلسفی و کلامی و ... مورد بحث قرار میگیرد ولی قصد ما مطالعه انسانشناسی دینی است؛ انسانی که توجه به مبدا و معاد دارد و در پرتو بهرهمندی از معارف وحیانی قرار است به زندگی خوب برسد.
وی با بیان اینکه انسان معاصر با چالشهای متعدد روبروست، اضافه کرد: اول ناسازگاری تئوریها و فقدان انسجام درونی، دوم نادیده گرفتن گذشته و آینده انسان و ناتوانی از تبیین مهمترین پدیدههای انسانی، مهمترین چالش فراروی انسانشناسی معاصر است. انسان معاصر انسانی است که دسترسی راحت به معصوم و یا نواب خاص آن ندارد؛ امام حضور دارد ولی ظهور ندارد؛ به تعبیری انسان مؤمن امروز مضطر به غیبت ولی است اما در عین حال میخواهد با الهام از امام در پس پرده غیبت به اهداف زندگی برسد.
تشبیه امام زمان(عج) به حضرت یوسف(ع)
شاکری بیان کرد: در کمالالدین شیخ صدوق، امام به یوسف(ع) تشبیه شده است یعنی همانند یوسف(ع) وجود دارد ولی چون در زندان بود شناخته نبود. اینکه غیبت، سری از اسرار الهی است؛ یا به خاطر خوف از قتل امام و یا به عنوان امتحان و ابتلاء مطرح است، وجوه محتملی است ولی به هر حال حجاب برای ما وجود دارد؛ حضور ولی خدا در دوره غیبت کتمان نمیشود چون براساس ادعیه و روایات «لولا الحجه لساخت الارض ...» ولی ما به ایشان دسترسی آشکار نداریم.
دانشیار گروه شیعهشناسی پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه پنهانزیستی و غیبت به معنای قطع ارتباط کامل با امام و بیفایده بودن وجود امام نیست، تصریح کرد: در روایتی که صدوق در کمالالدین آورده است، نقل شده پیامبر(ص) در پاسخ جابربن عبدالله فرمودند: و الذی بعثنی بالنبوة ...؛ قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، مردم دوران غیبت فرزندم مهدی(عج) از ولایت او استفاده میکنند همانند خورشیدی که پشت ابر است؛ خورشید فواید مستقیم و غیرمستقیم دارد؛ گاهی مانع هست و گاهی نیست ولی آیا اگر خورشید در پس ابر باشد دلیل بر نبودن است؟
شاکری با تاکید بر اهمیت ایمان در عصر غیبت، اظهار کرد: انسان مؤمنی که در دوره غیبت ایمان دارد، ایمانش قطعا با انسانهای عصر حضور قابل قیاس نیست؛ در برخی روایات تعبیر شده است که مردم عصر غیبت در صورت ایمان داشتن، از کسانی که اهل بدر و احد بودند برتر هستند. بنابراین گرچه چالشها هست ولی امتیازات معنوی برای افراد دوره غیبت هم برجسته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به چالشهای مهم دوره غیبت، اضافه کرد: دستهای از چالشها آفاتی است که ایمان را در معرض خطر قرار میدهد؛ دسته دیگر پروژههای مهدیستیزی است که از بیرون و در مواجهه با مکاتب دیگر متوجه ماست، همچنین استحاله از درون و نوع مواجهه برخی با غیبت از دیگر چالشهاست؛ برخی تفاسیر و بیاناتی در مورد مهدویت دارند که ممکن است با روح دینداری فاصله داشته باشد و انسان را به جای همراه کردن با ولی، به بیراهه ببرد. ما متاسفانه گرفتار برداشتهای خاصی از مهدویت هستیم؛ چون بصیرت و علم لازم در برداشت از متون دینی مرتبط با مهدویت وجود ندارد و یا برخی افراد دنبال انحرافات اخلاقی و سوء استفاده هستند و از مهدویت به عنوان ابزار سیاسی سود میبرند.
گرفتار ملاقاتگرایی و تطبیق هستیم
وی با بیان اینکه ما به شدت گرفتار ملاقاتگرایی هستیم، افزود: نمیدانم چرا این فضا رخ داد، شاید تصور کردیم که دیدن حضرت، وظیفه ماست در صورتی که وظیفه ما پالایش درون و ایجاد بستر اجتماعی لازم برای ظهور است نه دیدن امام. گفته میشود فلانی ۴۰ شب رفته مسجد سهله و مسجد جمکران و ... تا امام را ببیند؛ طرح این مسائل در بین مؤمنان خودش نوعی چالش است، بنده معتقدم چلههای رؤیت باید به چلههای عبادت و راز و نیاز تبدیل شود.
شاکری افزود: در دهههای اخیر گرفتار تطبیقات بسیار بدی در بحث روایات مهدویت شدهایم؛ یکی از یاران حضرت، شعیب بن صالح است، ۱۷ روایت در مورد این فرد داریم که ۱۴روایت آن از کتاب الفتن نعیم بن حماد است که کتابی به شدت محل بحث است و حتی اهل تسنن آن را قبول ندارند و به آن اعتنا نمیکنند ۳ روایت شیعی داریم که یکی به امام باقر(ع) و دیگری به امام رضا(ع) میرسد که راویان آن ضعیف هستند و فقط یک روایت قابل اعتنا وجود دارد و تنها نامی از شعیب آمده است ولی بعد از انقلاب چندین نفر از مسئولان را بر این شخص تطبیق کردند؛ این تطبیقات غلطاندن دینداران به وادی آسیب بیدینی است.
رئیس دانشگاه معارف اسلامی، تصریح کرد: این همه در روایات درباره تعیین وقت برای ظهور هشدار داده شده است؛ امام صادق(ع) در روایت، توقیت را زیر سؤال بردند و سه بار فرمودند کذب الوقاتون؛ البته در جامعه یکسری افراد هستند که خیلی وارد این مفاهیم و بحث ظهور نمیشوند و برای آنها مهم نیست ولی عدهای متاسفانه که در زمره دینداران هم هستند گرفتار آفات این نوع تعیین وقتها و تطبیقات میشوند؛ مثلا ما ذهن بچههایمان را در دهه ۶۰ مشغول جزیره خضرا و مثلث برمودا کردیم در حالی که اساسا ارتباطی با بحث غیبت و ظهور و امام زمان(عج) نداشت.
پروژههای مهدیستیزی
وی با اشاره به چالش مهدیستیزی، اضافه کرد: در دنیا اندیشهای قویتر و پویاتر از اندیشه اسلامی وجود ندارد ولی دشمنان به شدت علیه آن ستیز دارند؛ در برابر جریان اصیل نجاتخواهی و آیندهنگری، پروژههایی از سوی هالیوود و جریانات دیگر مانند موج سوم تافلر و هانتینگتون و اوانجلیستها، صورت میگیرد که دنبال آیندهسازی مدنظر خودشان هستند و برخی از این جریانات اختلافات را بین اسلام و مسیحیت دامن میزنند. قریب ۹۰ میلیون نفر در آمریکا اونجلیست هستند و معتقدند که بیتالمقدس باید در دست یهود باشد؛ مسجد الاقصی و مسجدالصخره باید تخریب و معبد سلیمان احیاء شود.
وی با اشاره به روشهای مختلف برای مهدیستیزی، افزود: بسیاری از دایرةالمعارفها برای مهدویت در اندیشه اسلام، اساسا استقلالی قائل نیستند و آن را در زمره اندیشه مسیحیت میدانند؛ احمدامین مصری، محمدعبدالله عنان، احمد الکاتب و ... هم تحت تاثیر این اندیشه هستند؛ کاتب با صراحت میگوید من نه شیعه و نه سنی بلکه شیعه ۱۱ امامی هستم و در ایران هم کسروی و صادق هدایت دست به انکار مهدویت زدهاند. در سال ۱۹۸۱ فیلمی براساس پیشبینی نوستراداموس تولید شد و سه فرد ضد مسیح را معرفی کردند که سومین آنها خشنترین و بیرحمترین فرد، یعنی جوان عربی به عناون نماد مسلمین بود؛ او را از هیتلر هم خشنتر معرفی کردند.
شاکری تصریح کرد: ما در بحث مهدویت با اهل تسنن مشکلاتی مانند اختلاف در تولد امام داریم البته باز بسیاری از علمای آنها تولد امام را قبول دارند؛ ما در ۱۳_ ۱۴ نقطه اشتراک داریم ولی دشمنان و حتی برخی افراد ملبس به لباس روحانیت درگیر این اختلافات میشوند تا مهدویت را تخریب کنند. همچنین آسیب جدی دیگر، مهدیسازی است؛ حتی عروس مرحوم محمدتقی برغانی جذب گروهی از این افراد شد و در نهایت به کشف حجاب صریح و آشکار رو آورد.
استحاله چالشی برای مهدویت
شاکری با اشاره به پدیده استحاله، گفت: علمای بزرگ مانند شیخ مفید و صدوق و دیگران، کارهای فاخری در موضوع غیبت انجام دادهاند اما امروز به جای گفتمان دقیق علمی، مردم را به سمت کارهای صوری و تشریفات و ... سوق دادهایم. احساس میکنم استحاله تبدیل به فرهنگ شده است؛ چندسال قبل سیدی بی ارزش و موهن «ظهور بسیار نزدیک است» منتشر شد که ضربه به مهدویت بود. یا برخی کجاندیشیها در برخی تعابیر دیده میشود؛ اینکه گفته شود وظیفه ما در دوره غیبت دعا کردن و عبادت است و وظیفه دیگری نداریم. برخی میگویند باید جامعه را به حال خود رها کنیم تا فساد زیاد و ظهور محقق شود.
وی اضافه کرد: گاهی طلبه جوانی روی منبر میرود و خود و مردم را با نقل چند تشرف سرگرم میکند که به نظر بنده چالش درست میکند. باید مباحث علمی، مفید و زمینهساز برای ظهور بیان کنیم؛ همچنین انجمن حجتیه چه ایمانهایی از مردم گرفت و انحراف ایجاد کرد و الان هم همین ایده را تبلیغ میکنند تا ریشه حکومت دینی را در عصر غیبت بزنند؛ آنها هر قیامی را در دوره غیبت، طاغوتی میدانند و به برخی روایات مجعول و بیسند استناد میکنند.
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
نظر شما