نظامیان ایالات متحده این روزها در حال جابهجایی از مناطق مختلف به پایگاههای دیگری هستند و این تحرکات بهتازگی رنگ و بوی جدیتری به خود گرفته است. یکی از مهمترین این نقل و انتقالها، خروج از افغانستان و جابهجایی مهم دیگر، تخلیه پایگاه السیلیه قطر و انتقال نیروها و تجهیزات آن به اردن است. این اتفاق از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و در راستای تغییر اولویتهای آمریکا در روابط خارجی خود ارزیابی میشود. در خصوص مکانی که بهتازگی تخلیه شده، باید گفت این مرکز مهم نظامی، بزرگترین پایگاه آمریکا در جهان بود که در جنوب غرب دوحه قرار داشت و از لحاظ زیرساختها و تجهیزات ظرفیت استراحت ۲۰۰ هزار نظامی را دارد و به خوبی میتوانست نقش یک سر پل مهم برای حمله به کشورهای دیگر را ایفا کند که اتفاقاً در تهاجم نظامی به افغانستان و عراق در همین زمینه از آن بهرهبرداری شد. تغییر مکان نیروهای سنتکام همزمان با تخلیه افغانستان اتفاق میافتد که حاکی از جدی بودن ایالات متحده برای تمرکز بر شرق آسیاست و در همین راستا، به تعهدات خود برای حفاظت از دولتهای عربی خلیج فارس چندان پایبند نخواهد بود. اما با حضور در اردن و استقرار نیروهایش در مجاورت فلسطین اشغالی، نشان میدهد هنوز هم به تأمین امنیت اسرائیل متعهد است. از طرف دیگر، راهبردهای اعلامی آمریکا مشتمل بر حضور نظامی در نقاط مهم و راهبردی جهان بوده و حضور نظامی گسترده در اردن علاوه بر اینکه اشراف واشنگتن به شرق مدیترانه و کشورهای فلسطین، لبنان، سوریه، مصر و عراق را بیشتر میکند، میتواند بر کریدور تجاری بسیار مهم شرق به غرب نیز اثر بگذارد. این مسیر که بناست از چین تا مدیترانه برقرار شود، تأثیر تجاری بسیار مهمی بر شرق و غرب آسیا خواهد داشت و اقتصاد کشورهای اروپایی را دستخوش انفعال جدی میکند. نباید فراموش کرد ایجاد پایگاه تِنِف در منطقه مرزی سوریه و عراق در راستای جلوگیری از ایجاد کریدور تهران - بغداد- دمشق - بیروت بود.
نکته دیگر اینکه انتقال نظامیان آمریکایی از قطر به اردن، برخلاف تحلیل عدهای از تحلیلگران غربی، آنان را از تیررس ایران و حتی گروههای مقاومت خارج نمیکند؛ بنابراین بعید است این نقل و انتقال گسترده با هدف رفع تهدید از نیروهای آمریکایی در خلیج فارس و مذاکرات وین مرتبط باشد بلکه حفاظت بیشتر از رژیم اسرائیل با عطف به شکستهای اخیر و تردید جدی در خصوص تواناییهای ارتش این رژیم در حفاظت از صهیونیستها را به ذهن متبادر میکند. در مجموع، به نظر میرسد پیام این جابهجایی نظامی برای دولتهای عربی خلیج فارس این است که آمریکا تا ابد نمیتواند از آنان محافظت کند و آنان برای بقا و امنیت خود باید به اصل خودیاری برسند و یا از طریق ایجاد پیمانهای منطقهای با همسایگان بر اساس منافع مشترک و موازی اقدام نمایند. شیخنشینهای عربی هم پس از این رخداد با احتیاط بیشتری در خصوص ایران عمل میکنند؛ چرا که دیگر از حمایت قاطع آمریکا اطمینان ندارند.
نظر شما