اینکه سکان هدایت سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چهار سال آینده به کدام سو خواهد چرخید پرسشی است که مداقه در آن خالی از لطف نیست. اگر بخواهیم بر اساس اولویت و اهمیت در این حوزه تفکیکی ایجاد کنیم، بیشک توسعه همهجانبه مناسبات با همسایگان و همچنین کشورهای مسلمان که در بیان رهبر انقلاب هم بارها به آن تأکید شده، موضوعی است که نمیتوان از آن غافل ماند. ۱۵ کشور همسایه ما بیش از هزار میلیارد دلار واردات دارند اما سهم ایران در تأمین نیاز همسایگان، تنها ۲درصد است؛ پس ما هنوز نتوانستهایم یا نخواستهایم از ظرفیت ۶۰۰میلیون نفری حوزه پیرامونی بهدرستی استفاده کنیم. افزایش تعامل با جهان اسلام با ظرفیت یک و نیم میلیارد نفری آن نیز اهمیت ویژهای دارد. همچنین چگونگی ارتباط با روسیه و چین بهعنوان دوستان دوران تحریم و متحدان جمهوری اسلامی مهم است. نحوه مواجهه با دنیای غرب هم موضوعی است که میتوان تصمیم عزتمندانهای درباره آن اتخاذ کرد.
همسایگان، راه گریز از تحریم
این نکته به اثبات رسیده در هنگامهای که تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه غرب علیه کشورمان، بسیاری از دولتها را از همکاری با ما بازداشته، توسعه مناسبات با همسایگان همانند راه گریزی بوده که توطئه دشمنان را به شکست کشانده است. هند، ژاپن و کره جنوبی نمونه کشورهایی بودند که بعد خروج آمریکا از توافقنامه برجام و در همراهی با سیاستهای ایالاتمتحده، خرید نفت از جمهوری اسلامی را به صفر رساندند، مراودات اقتصادی با ما را بهشدت کاهش دادند و در اوج فشار غرب دست ما را در پوست گردو گذاشتند. در این شرایط به اعتقاد تحلیلگران توسعه مناسبات با کشورهایی که دارای مرز زمینی و دریایی با ما هستند، بهترین گزینه در به شکست کشاندن دسیسه دشمنان است. ایران در چند سال اخیر و باهدف دور زدن تحریمهای آمریکا، توسعه مناسبات با همسایگان را در اولویت قرارداد. اکنون مناسبات با عراق به حدود ۱۰، افغانستان ۴ و تجارت با ترکیه نیز به ۵ میلیارد دلار در سال رسیده است. این یعنی تجارت ایران و عراق بهتنهایی بیش از ۱۰برابر تجارت ما با کل اروپاست! اگرچه توسعه مناسبات حتی با همین سه کشور نیز جای کار بسیاری دارد اما این چشمانداز مثبت در مورد همه همسایگان قابلرؤیت نیست. بهعنوان نمونه آمارهای منتشرشده از سوی نهادهای مرجع ایرانی، ارزش تجارت دوجانبه بین ایران و پاکستان با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت را کمتر از ۵/۱ میلیارد دلار اعلام کردهاند. درباره مراودات با کشورهای دیگر نظیر عمان، امارات متحده عربی، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و دیگر همسایگان نیز همین رویه حاکم است. توسعه مناسبات با همسایگان تنها محدود به حوزه اقتصادی نیست، بلکه در بلندمدت اشتراک منافع میتواند دوستیها را تقویت کند و درنهایت در تأمین صلح منطقهای و جهانی کارگشا باشد. بنابراین دولت سیزدهم اگر به دنبال استقلال اقتصادی و سیاسی کشور و نگران صلح و امنیت منطقه بحرانزده غرب آسیاست، لازم و ضروری است در گام نخست، توسعه جدی دیپلماسی سیاسی و اقتصادی با همسایگان را بیشازپیش مورد توجه و اهتمام قرار دهد.
بهبود مناسبات با کشورهای اسلامی
دنیای اسلام دیگر فرصت استثنایی پیش روی دیپلماسی دولت آینده است. متأسفانه در دهه اخیر تحت تأثیر تحولات دنیای عرب و دسیسههای غرب و رژیم صهیونیستی، اختلاف در جهان اسلام به اوج خود رسیده. بااینوجود برخی تحولات در مقطع کنونی کورسویی از امید برای رفع اختلافات را زنده نگهداشته است. در این راستا طی چند روز اخیر اخباری از احتمال حضور یک هیئت سعودی در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی به گوش میرسد. پیشازاین، منابع مختلف اعلام کرده بودند که گفتوگوها میان تهران و ریاض در پایتختهای برخی از کشورهای عربی در جریان است و امکان حل اختلافات وجود دارد. نزدیکی ریاض به تهران همواره تحت تأثیر نفوذ کاخ سفید بر حاکمان سعودی قرار داشته بااینحال مصیبتهای چندساله جهان اسلام احتمالاً ریاض را بر آن داشته تا در سیاستهای ناکام گذشته خود تجدیدنظری داشته باشد. رئیسجمهور منتخب ایران درباره پرسش شبکه المیادین درباره رابطه با سعودی گفته بود: «ما روابط با همه کشورهای دنیا و تعامل با همه را اعلام کردهایم. اولویت ما ارتباط با همسایگان خواهد بود و نسبت به کشور عربستان هم درباره بازگشایی سفارتخانههای دو کشور هیچ مانعی از طرف جمهوری اسلامی وجود ندارد». نیویورکتایمز در تحلیل سخنان رئیسی نوشته بود که این پیشنهاد بخشی از تلاشهای ایران برای ایجاد روابط دوجانبه با سایر کشورهای منطقه، ازجمله متحدان خاورمیانهای آمریکا مانند عربستان و مستقل از ایالاتمتحده است. همزمان با این تحولات، اخبار امیدوارکنندهای از مذاکرات محرمانه میان ایران و مصر نیز به رسانهها درز کرده است. در کنار نزدیکی به ریاض، عادیسازی روابط با قاهره بعد از ۴۰ سال پشت کردن دو کشور به یکدیگر، میتواند برگ برنده رئیسی در حوزه سیاست خارجی باشد و فرصتهای بسیاری پیش روی تهران قرار دهد. البته توسعه مناسبات با کشورهای مسلمان آسیای مرکزی و شمال آفریقا نیز نباید از قلم بیفتد. ایران به لحاظ تاریخی و فرهنگی در این حوزهها از مقبولیت قابل قبولی برخوردار است وکمی جدیتر گرفتن رابطه با این کشورها میتواند دستاوردهای بسیاری نصیب کشورمان سازد.
عضویت در شانگهای دنبال شود
موضوع مهم دیگر در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم نوع مواجهه با دو قدرت جهانی یعنی روسیه و چین است. مسکو و پکن در هنگامه مذاکرات برجامی مواضع نزدیک به ایران داشتند و بر این اساس انتظار بود با امضای توافق همکاری با دو پایتخت افزایش یابد. اما غلبه نگاه غربگرایانه در دولت روحانی سبب شد فرصت از دست برود و دولت روی موفقیت برجام قمار کند و ببازد. این روزها اما تهران با انعقاد قرارداد همکاری راهبردی مشارکت ۲۵ ساله با چین و همچنین موردتوجه قراردادن قرارداد ۲۰ ساله با روسیه به دنبال تصحیح اشتباه گذشته روحانی است. امضای چنین قراردادی از عزم طرفین برای توسعه همکاریها حکایت دارد و میتواند سنگ بنای توسعه همکاریها قرار گیرد. مسکو و پکن جزو نخستین پایتختهایی بودند که پیروزی رئیسی را تبریک گفتند و این حاکی از آن است که آنها هم بدشان نمیآید و حتی اشتیاق دارند روابط با ایران را به سطح راهبردی ارتقا دهند. بااینحال، بسیاری معتقدند در کنار افزایش همکاریها، پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای میتواند بیشازپیش زمینه اتحاد راهبردی میان طرفین را هموار کند و انتظار است دولت رئیسی این موضوع را به جد پی گیرد. ایران از سال ۲۰۰۵ عضو ناظر این سازمان بوده و در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ برای عضویت کامل درخواست داده ولی به دلیل تحریمهای سازمان ملل که در آن زمان علیه کشورمان اعمالشده بود این تلاشها به سرانجام نرسید.
ضرورت پایان دادن به گروکشی برجامی غرب
از زمان اعلام پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات، رسانههای غربی ازجمله روزنامه معتبر نیویورکتایمز گزارشها و مقالات مختلفی درباره آینده تعامل ایران و غرب بهخصوص درزمینهٔ برنامهها و سیاستهای هستهای، موشکی و منطقهای تهران منتشر کردند. رسانه مورداشاره معتقد است حتی در صورت به انجام رسیدن مذاکرات بر سر احیای برجام، راهبرد کلی ایران در قبال غرب و نظام بینالملل دچار تغییر اساسی نخواهد شد و این به معنای ادامه چالش با غرب است. رئیس دولت سیزدهم خود در نخستین نشست خبری پس از انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰، مواضع دولت آینده در حوزه سیاست خارجی را اعلام کرد و گفت که حاضر به ملاقات با رئیسجمهوری آمریکا نیست. وی همچنین درباره مذاکرات گفت: «سیاست خارجی دولت ما از برجام شروع نمیشود و به برجام هم منتهی نخواهد شد. ما تعامل با همه کشورهای دنیا را بهعنوان یک اصل تعاملی گسترده و متوازن در سیاست خارجی دنبال خواهیم کرد».
درنهایت نباید از یاد برد سیاست خارجی چند سال گذشته دولت روحانی با گرهزدن مسائل کشور به موضوع برجام و گفتوگو با غرب چه خسارت سنگینی به بار آورد. دیپلماسی یکجانبه و نگاه صرف به غرب عملاً امکانات کشور را هدر داده و بسیاری از فرصتها را از ما گرفت. در این شرایط لازم است دولت آینده ضمن تغییر این نگرش، طرحی نو دراندازد و با پایان دادن به گروکشی برجامی غرب، بهعنوان آلترناتیوی دیگر، توسعه مناسبات با شرق و کشورهای همجوار را بیشازپیش مدنظر قرار دهد.
نظر شما