بنسلمان در یکی از آخرین موضعگیریهای خود که همزمان با آغاز مذاکرات محرمانه تهران و ریاض بود و بازتاب زیادی هم داشت، خواستار روابط دوستانه با تهران یا به قول خودش «علاقات طیبه» شد! برخی با این موضعگیری و انجام گفتوگوهای اخیر بین دو قدرت منطقهای ذوقزده شدهاند و تصور میکنند همه مشکلات دو کشور در منطقه حل و فصل میشود، اما دکتر سعدالله زارعی کارشناس مسائل منطقه دیدگاه دیگری دارد. او در گفتوگو با ما توضیح داد که چرا تغییر لحن سعودی نسبت به ایران بیشتر به دلیل باتلاق جنگ یمن بوده و نه توجه عربستان به بهبود روابط با تهران. این استاد علوم سیاسی همچنین ضمن تشریح جزئیاتی از مذاکرات اخیر دو کشور، دورنمایی از روابط تهران و ریاض در دولت سیزدهم را ترسیم کرده است.
آقای دکتر! اخیراً زمزمههایی مبنی بر شرکت نمایندگان سعودی در مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب در ایران شنیده میشود. از سویی لحن مقامات عربستان درباره ایران بهوضوح ملایم شده است. تصور میکنید چه مقدار از این تغییر لحن به ناکامی اهداف سعودیها در یمن مربوط است؟
عربستان در ماجرای جنگ یمن دچار بحران عجیبی شده و در ادامه جنگ به یأس رسیده و معتقد است هیچ پیشرفتی نخواهد داشت. آنها ادامه جنگ را در حال حاضر یک مخمصه سخت برای خود میبینند. عربستان در رابطه با جنگ یمن اهدافی را اعلام کرده بود. هدف ظاهری آنها دفاع از حکومت منصور هادی و بازگرداندن او به قدرت و مهار جریان انصارالله در این کشور بود. اما هدف باطنی عربستان در یمن این بود که آنها از یک نگرانی امنیتی رنج میبردند و آن این بود که از استقلال یمن و شکلگیری یک حکومت مستقل در یمن بهشدت هراس داشتند.
پاسخ ایران به این خواسته عربستان چه بود؟
دیدگاه ایران درباره این مطلب روشن بود. پاسخ ایران این بود که این مسئله به یمن مربوط میشود و اگر قرار است مذاکرهای در این موضوع باشد، باید بین عربستان و انصارالله باشد و ما نمیتوانیم از طرف انصارالله مواضعی را مطرح کنیم. البته ایران اعلام کرد میتواند خواستههای انصارالله را مطرح و تشریح کند که مهمترین آنها توقف جنگ است.
سعودیها بیش از این در مذاکرات جلو نیامدند. یعنی حاضر نشدند بحث بازگشایی سفارتخانهها را قبول کنند و در خصوص صرف روابط ایران و عربستان حرفی بزنند. چرا که آنها به دنبال حل مشکل خودشان در پرونده یمن هستند.
با این تفاصیل، ادامه گفتوگوهاحتی در دولت جدید، خیلی آینده روشنی ندارد. چون به نظر میرسد مذاکرات به یک مرحله قفلشدگی رسیده است.
فعلاً سعودیها هیچ علامت جدیدی مبتنی بر بهبود روابط با تهران نشان ندادهاند. البته این را میدانیم که سعودیها فهمیدهاند که قطع روابط با ایران نه کمکی به عربستان میکند و نه ضایعهای برای جمهوری اسلامی است، لذا ایران هم خیلی تعجیل و تسریعی ندارد که در روابطی که خود سعودیها آن را قطع کردهاند، مجدداً پیشقدم شود. ما البته از بازگشایی سفارتخانهها استقبال میکنیم اما نه این که آنها بخواهند در ازای این بازگشایی امتیازهایی بگیرند که برای ما قابل تحقق نباشد.
با توجه به وجود شبکه اینترنشنال که تازگیها صریحاً بحث تجزیهطلبی در ایران را تشویق میکند و همینطور سمپاشی های ضدایرانی در بحث برجام، میتوان گفت پالسهای عربستان صرفاً محدود به تغییر لحن سیاسی بوده است و بس؟
سعودیها حتی تغییر لحن چندانی هم نداشتهاند! رسانههای آنها تبلیغات ضدایرانی را همچنان دنبال میکنند. تنها اتفاق رخ داده این است که در بیان مواضع مقامات سیاسی این کشور علامتهایی از تمایل برای برقراری روابط دیده میشود، ولی در عمل هیچ گامی برای این مسئله برداشته نشده است. هیچ قرینهای هم مشاهده نمیشود که بتوانیم بگوییم در آینده فضا را مثبت میکنند.
به نظر میرسد طرفی که در این مذاکرات، شایسته گرفتن امتیاز است، ایران است نه عربستان. از یک طرف آنها در موضع ضعف هستند و از طرفی رفتار سعودی منتهی به وضعیت فعلی شده است.
در مورد دادن و گرفتن امتیاز، واقعیت این است که جمهوری اسلامی اساساً قائل به گرفتن امتیاز نیست. ما ضمن اینکه امتیاز نخواهیم داد، به دنبال گرفتن امتیاز برای برقراری روابط هم نیستیم. ما معتقدیم رابطه بین دو کشور اسلامی باید برقرار باشد.
با تمام ملاحظاتی که فرمودید، دورنمای روابط بین تهران و ریاض را در سالهای اولیه دولت سیزدهم، چطور میبینید؟
من فکر میکنم ما در ۴ سال اول دولت آقای رئیسی موفق میشویم یخ فعلی را تا حدودی بشکنیم. چون هر چه جلوتر برویم سعودیها به اینکه این قطع رابطه فایدهای نداشته بیشتر واقف میشوند. من فکر میکنم بدون اینکه امتیازی بدهیم یا مطالبه امتیازی بکنیم عامل زمان این روابط را برقرار خواهد کرد.
نظر شما