«سوره» برنامهای است که اجرا و سردبیری آن را کسی بر عهده دارد که پیش از این کمابیش مخاطبان تلویزیون با اجرای برنامه «شب روایت» در شبکه چهار میشناختند. مجری «شب روایت» در قسمت معرفی یا به اصطلاح «bio» صفحه مجازیاش، خود را اینگونه روایت کرده است: طلبه، دانشجوی دکترای دینپژوهی، علاقهمند به پژوهش و نقد، دبیر فرهنگنامه شهدای مدافع حرم، سردبیر مجلهتلویزیونی «سوره» و سابقا «شب روایت» و مجله ادبی «الفیا».
حجتالاسلام مسعود دیانی در کسوت سردبیر مجله ادبی «الف یا» و در همان سرمقالههای ابتداییاش از رؤیاهایش حرف میزد و اینگونه مینوشت «آنقدر که رؤیا داریم برنامه نداریم» گویی که کمکم در شب روایت و در نهایت سوره توانست به تحقق رؤیاهایش در قالب یک برنامه تلویزیونی نزدیک شود. البته در تحقق این مهم باید تیم همراه با او را نیز در نظر داشت.
کار تهیهکنندگی سوره که باید آن را در زمره برنامههای اندیشهای و پژوهشی در نظر گرفت، با علی خواجه و حجتالاسلام مرتضی روحانی آغاز و در ادامه به طور کامل به مرتضی روحانی محول شد. علی خواجه که خود تجربه تهیهکنندگی برنامههای گفتوگومحور و بهاصطلاح «تاکشو» چون «چراغ مطالعه» را در کارنامه دارد، به خوبی توانست به بدل شدن گفتوگوهای میهمان و مجری سوره به آنچه غربیها «hard talk» میخوانند کمک کند. از آن سو نیز باید برای مرتضی روحانی که همین چند روز پیش و پس از هشت سال تلاش در ساحت علوم انسانی با راهاندازی سایت و انتشارات «ترجمان علوم انسانی» جایش در مدیرعاملی این انتشارات را به مهدی ایزدخواه داد، نقش ویژهای در این موفقیت قائل بود. روحانی و تیم همراه او در همین بازه کوتاه توانسته بودند با انتشار ۷۶ کتاب با موضوعات مختلف در حوزه علوم انسانی، آن را به ناشر برگزیده تازهتأسیس تبدیل کنند.
تیتراژ؛ چیزی فراتر از یک قلاب
با گذشت از این تعریف و تمجیدها حالا به این میرسیم که چه اتفاقی افتاد این برنامه پس از گذشت فصلهایی چون «قرآن کریم» و «سیدالشهدا» به یکباره در فصل «بنیامیه» تا این حد به پختگی رسید. بیایید از همان اصطلاح معروف که میگوید «نگو، نشان بده» آغاز کنیم. قرار است سوره در فصل جدیدش با عنوان «بنیامیه» روی آنتن برود. برنامه شروع میشود و آنچه باید به مثابه یک قلاب مخاطب را گیر بیندازد در همان یک دقیقه اول کار خودش را میکند. بله، برجستهترین اتفاقی که کمتر در مورد آن صحبت میشود، همین تیتراژ یک دقیقهای سوره در فصل بنیامیه است که گویی تمام آنچه در ۱۶ قسمت قرار است بیان شود را به یکباره پیش چشم میآورد. تیتراژ با یک قطعه موسیقی متن سریال «پادشاه /king» و این روایت از امام صادق(ع) آغاز میشود: «إِنَّ بَنِیأُمَیَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ»؛ بنیامیه آموختن ایمان را برای مردم آزاد گذاشتند، اما شرکشناسی را آزاد نگذاشتند تا اگر آنان را به شرک بکشانند، مردم متوجه نشوند. نکتهای که صادق لطفیزاده، سازنده تیتراژ نیز به آن اذعان میکند و میگوید تمام تلاشش در این روایت از امیرالمؤمنین(ع) خلاصه میشود: «هرگز رشد را نخواهید شناخت مگر تارِکان رشد را بشناسید». قلابی که در قالب یک تیتراژ توسط لطفیزاده و تیم سوره طراحی شده مفاهیمی چون «شجره ملعونه» تا رؤیای صادقه بوزینگان بر منبر پیامبر و منع کتابت حدیث و تبدیل خلافت به سلطنت را از خلال روایات به عناصر فرمی ساده بدل کرده و در یک دقیقه مخاطب را پای خودش مینشاند.
سرمقاله و حاضر کردن «تاریخ» در حال
پس از دیدن یک تیتراژ چشمنواز و دلچسب، آنچه پس از معرفی و طرح بحث گفتوگو روی آنتن میرود سرمقاله هر شب سوره متناسب با موضوع آن قسمت است. سرمقالههایی که هر شب سعی میکند نسبتی میان تاریخ و حال برقرار کند و از برخورد این دو با یکدیگر، نشان دهد چقدر مثلاً تاریخ اموی در حال ما حاضر است. بیپردهتر و در همان شب اول فصل بنیامیه ،دیانی چشم در چشم مخاطب اینگونه مطلب را باز میکند:«صحبت از بنیامیه در برنامه سوره تنها یک بحث تاریخی نیست. این بحث به امروزِ ما هم نظر دارد. تحریریه، پژوهش و تیم تهیه سوره حتماً دغدغه معاصر دارند. ما انقلاب و نظاممان را نظامی نبوی و علوی میدانیم و دغدغه و نگرانی این را داریم که مبادا سویههای اموی در این نظام، در این جامعه و در این کشور شکل بگیرد و ریشه کند. امام نخستین کسی است که این دغدغه را مطرح میکنند. امام مفصل و مکرر مسئولان و جامعه را از بازگشت به سیره و سنت طاغوتی و اموی برحذر میدارند. این دغدغه را رهبر معظم انقلاب هم دارند». این نسبت ما با تاریخ در فصل حسن بن علی(ع) نیز بهخصوص در نشان دادن تباین و تفاوتهای صلح حسنی و قبول قطعنامه توسط حضرت امام(ره) خود را نشان میدهد.
در جستوجوی حرف تازه
هر چند دیانی سال گذشته و در گفتوگو با ما به مناسبت پخش فصل قرآن کریم «سوره» در پاسخ به این پرسش که چقدر این برنامه بر مبنای آنچه به گفتوگوی عمیق و بهاصطلاح hard talk شناخته شده طراحی شده، از فاصله داشتن با این نوع گفتوگوها سخن به میان آورد و گفت:«ما باید گامهای زیادی برداریم تا به مرحله جدلی و پرسش و پاسخهای عمیق برسیم. هرچند تلاش ما این بود با رویکرد نقادانه، از سؤالات و موضوعات کلیشهای فاصله بگیریم» ولی باید اعتراف کرد فاصله با این جنس گفتوگو روز به روز کمتر شده است. رسیدن به این مهم در فصلهایی چون بنیامیه و حسنبنعلی(ع) را در انتخاب نوع میهمانان نیز باید در نظر گرفت؛ نکتهای که دوباره در گفتوگوی سال گذشته با دیانی از آن سخن به میان آمد. دیانی همان موقع نیز انگشت اتهام را نه به سوی فضای اندیشه بلکه رسانهها برد که بیشتر به کسانی توجه میکنند که حضوری سیاستزده در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی داشته باشد. او در این برنامه همانطور که پیش از این گفته بود: «در حوزه دینپژوهی شخصیتهای توانمند و جوانی هستند ولی روی چند اسم خاص که صرفاً شأن سیاسی دارند توجه میشود» سعی به شکستن کلیشههای رایج کرد و بعضاً از پژوهشگران جوانی دعوت به عمل آورد که متناسب با موضوعات دست به پژوهشهای عمیق زده بودند. جالب اینجاست محور قرار دادن این گزاره در انتخاب میهمانان برنامه سبب شد برنامهها با حضور این طیف، نتایج رضایتبخشتری را برای مخاطبان برنامه رقم بزند و خودش را در جذابیت طرح بحث میهمانان برنامه نشان بدهد. هر چند به نظر، رسیدن به این نتیجه نیز کار چندان آسانی نبوده، چنانکه در فصل قرآن کریم هم سردبیر برنامه، مشکلات در این زمینه را اینگونه روایت کرده بود:«ما در این بخش متأسفانه در بسیاری از حوزهها پشتوانه تحقیقی خوبی نداریم و در انتخاب کارشناس با مشکل روبهرو میشویم. پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب، بسیار غمانگیز است کسی که بتواند در حد یک گفتوگوی ۳۰ دقیقهای با رویکرد قرآنی حرف بزند، به سختی پیدا شود. شما در برخی از موضوعات حتی نمیتوانید یک مقاله پیدا کنید. در برخی از مباحث با وجود اینکه رتبه خوبی داریم ولی کارپژوهشی در مورد آنها نکردهایم و آنها را به کلیشههایی تقلیل دادهایم».
ختم کلام در ضرورت آزادی و استمرار
آنچه مجری برنامه سوره در آخرین قسمت فصل بنیامیه لابهلای تقدیر و تشکرها، در خصوص آزادی عمل کامل عوامل برنامه با مخاطبان برنامه در میان گذاشت، یک بار دیگر نشان میدهد امکانهایی که آزادی میتواند در اختیار ما قرار دهد بیشک بیشتر از آسیبهای آن است. آزادی اگر آغشته و آلوده به سیاستزدگی نشود میتواند بهترین بستر برای شکلگیری گفتوگوهای علمی و عمیق باشد، در غیر این صورت بهراحتی میتوان با یک نگاه سیاستزده و با بهانه کردن این حرف که طرح چنین مسائل تاریخی ممکن است به وحدت بین مذاهب ضربه بزند، طریق صمت و سکوت را به جای گفتوگوی علمی تجویز کرد. به هر ترتیب با این تفاسیر، سوره میتواند روز به روز پختهتر و بدل به یک نمونه عالی از اصالت دادن به محتوا و در عین حال به خدمت گرفتن بهترین عناصر فرمی برای فرار از گفتوگوهای سیاستزده شود و ذائقه مخاطبان را نیز با کارهای اینچنینی بالاتر ببرد. برنامههایی که چیزی بیش از یک تلنگر باشند و به قول سردبیر برنامه سوره به شرط استمرار بتواند ما را به افقی بالاتر سوق دهد.
نظر شما