استاد فرشچیان در دوران معاصر، یک نمونه بسیار برجسته از این دست هنرمندان محسوب میشود که محصول پنجه زرین او، نیازی به شرح و توضیح برای شما مخاطب عزیز ندارد. مشهد در طول تاریخ هزار و ۲۰۰ سالهاش، شاهد حضور و هنرنمایی هنرمندانی بوده است که با عشق به ساحت مقدس ثامنالحجج(ع)، دست به هنرآفرینیهای ماندگار زدهاند که شاهکارهای قالیبافان فقط یک نمونه از آنهاست. از اینها که بگذریم، قالیهای مشهد شهرتی جهانی دارند و نقش و طرح و نوع مواد اولیه به کار رفته در آنها، در کنار گرههای استادانه قالیبافان این شهر، حیرت و شگفتی هر صاحب ذوقی را برمیانگیزد. در رواق امروز، میخواهیم با هم تاریخ قالیبافی در شهر امامرضا(ع) را مرور کنیم.
مرکز باستانی تولید فرش در ایران
خراسان از دیرباز مهد قالیبافی در ایران بوده؛ معروف است که بسیاری از فرشهای مشهور دوره پیش از اسلام که زینتبخش کاخها و دربارها بود، با هنر پنجه قالیبافان خراسانی خلق شد. پیش از آنکه شهر مشهد به واسطه وجود مرقد مطهر حضرت ثامنالحجج(ع) شکل بگیرد، به احتمال زیاد شهرها و روستاهایی مانند نوغان، سناباد، طروغ (طرق)، تابران و... محل فعالیت قالیبافانی بود که عموماً از بانوان هنرمند تشکیل میشدند. دلیل این مدعا را میتوان در گزارش ابوالفضل بیهقی درباره خراجی که علی بن عیسی بن ماهان از خراسان برای هارون عباسی فرستاد، یافت. او مینویسد در سیاهه هدایای علی بن عیسی، ۲۰۰ تخته فرش نفیس وجود داشت که همه آنها در خراسان بافته شده بود. محمد بن احمد مقدسی، جغرافیدان نامی قرن چهارم، در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم»، فرش را از محصولات اصلی خراسان معرفی میکند. بنابراین میتوان گفت هنر قالیبافی در منطقه مشهد، پیش از شکل گرفتن این شهر هم رونق فراوانی داشت و فرشهای این ناحیه، از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بودند، اما متأسفانه نمونهکاری از آن دوره باقی نیست تا بتوانیم درباره کیفیت طرح و رنگ این قالیها اظهار نظر کنیم. قدر مسلّم این است که هنر قالیبافی با همه فراز و فرودهایی که دید، تا دوره حکومت تیموریان بر خراسان دوام پیدا کرد و در عصر شاهرخ تیموری، با توجه به تقویت هنر و ارج نهادن به هنرمندان، رونق فراوانی یافت. ابنبطوطه که در میانه قرن هشتم هجری قمری گذرش به مشهد افتاده است، از زیبایی قالیهایی صحبت میکند که در حرم رضوی برای مفروش کردن اطراف مرقد مطهر امام(ع) مورد استفاده قرار گرفته بود. گویا این قالیها، زیاد بزرگ نبودهاند، چون ابنبطوطه با جمله «کف بقعه را با فرشهای متعدد، پوشاندهاند» از آنها یاد میکند و از آنجا که وسعت روضه منوره، چندان زیاد نیست، میتوان حدس زد بخش مهمی از فرشهای داخل حرم به صورت قالیچه بوده است. بنابراین میشود گفت که در آن دوران، احتمالاً قالیبافان مشهدی بیشتر به بافت قالیچه تمایل داشتهاند چراکه به دلیل کوچکتر بودن مساحت آن، قابلیت عرضه و فروش بیشتری داشته است.
یک فراز و فرود ناگهانی
با آغاز عصر صفوی و رونق اقتصادی در کشور، قالیبافی در مشهد نیز وارد مرحله جدیدی شد. همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، قدیمیترین فرش موجود در حرم رضوی، مشهور به قالی «گلابتوندار» در همین دوره بافته شد. افزایش درآمدهای عمومی و امنیت راهها، تجارت را رونق بخشید و قالیبافان مشهدی با استفاده از این فرصت، فعالیتهای خود را توسعه دادند. اما این رونق گسترده که فراوردههای آن را امروز میشود در اقصی نقاط دنیا پیدا کرد، خیلی طول نکشید. با آغاز افول قدرت صفویان بهویژه از دوره شاهعباس دوم به بعد، قالیبافی در مشهد هم از رونق افتاد. با سقوط صفویان در حدود سال ۱۱۰۰ خورشیدی، ناامنی همه کشور را فرا گرفت و تا زمانی که نادرشاه مشهد را به پایتختی برگزید، این شهر در معرض هجوم راهزنان و مدعیان حکومت قرار داشت. به همین دلیل، هنر قالیبافی بهتدریج کمرنگ شد و رونق خود را حتی در دوره افشاریه هم باز نیافت. قالیبافان مشهد، کمکم فراموش شدند و تا میانه دوره قاجار و مهاجرت تعدادی از تجار فرش تبریز و هنرمندان قالیباف آذربایجانی، دیگر نتوانستند شکوه گذشته را تکرار کنند.
احیای یک هنر دیرپا
قالیبافی در مشهد، طی عصر قاجار دوباره رونق گرفت. از این دوره نمونه کارهای بسیار نفیسی در دست است که برخی از آنها در موزه فرش آستان قدس نگهداری میشود. کشف تاریخ رونق دوباره این هنر در مشهد ساده نیست. گزارشهایی از برخی سفرنامهنویسان دوره قاجار و نیز سیاحان اروپایی در اختیار داریم که نشان میدهد تا حدود سال ۱۲۴۰ خورشیدی، قالیبافی هنوز رونق گذشته خود را در مشهد باز نیافته بود و صرفاً رنگرزهای این شهر که وظیفه تولید مواد اولیه بافت قالی را برعهده داشتند، فعال بودند. اما براساس گزارش آلبرت شیندلر، جهانگرد آلمانی که در سال ۱۲۵۴ خورشیدی وارد مشهد شده است، قالیبافی در این سال رونق داشته و در مشهد قالیهای خوبی تولید میشده است. اشاره کردیم در این دوره، تعدادی از قالیبافان و تجار تبریزی وارد مشهد شدند و احتمالاً همانها بودند که رونق دوباره این هنر را در مشهد رقم زدند؛ از میان آنها، برخی اسامی در حافظه تاریخی این شهر باقی مانده است؛ برادران عمو اوغلی، محمد ابراهیم مخملباف و حاجعلی خامنه ای. پس از این تاریخ بود که فرش مشهد و قالیبافان مشهدی دوباره موقعیت پیشین را بازیافتند و به دلیل اقبال کشورهای اروپایی به فرش ایران و برند شدن فرش مشهد، باوجود همه مشکلات اقتصادی و سیاسی در دورههای بعد، جایگاه خود را حفظ کردند و امروزه نیز قالیبافان مشهدی همچنان مقام شایستهای در این عرصه دارند.
نظر شما