به گزارش قدس آنلاین، یکی از نهادهای انقلابی که به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد، جهاد سازندگی بود، این نهاد انقلابی و مردمی با هدف محرومیتزدایی از روستاها، توسعه متعادل کشور و افزایش تولید و اشتغال در محیط روستا تشکیل شد و در جنگ تحمیلی هم نیروهای مردمی از طریق جهاد سازندگی در پشتیبانی رزمی جبههها و نیز کمک به رزمندگان به خوبی عمل کردند.
در دولت اصلاحات طرح ادغام وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی اجرا شد و قرار شد با همان روحیه جهاد به کمک کشاورزان و دامداران کشور بشتابند، اما در عمل در گیرو دار بورکراسی قرار گرفت و روحیه جهادی کمرنگ شد.
رضا ساداتینژاد وزیر جهاد کشاورزی دولت سیزدهم اخیرا اعلام کرده، قصد دارد، جهاد سازندگی را احیا کند، برخی معتقدند مهمترین زمینه برای احیای جهاد سازندگی، روحیه تعاون و کمک مردمی به هم دیگر است که اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی کمتر شده است، به هر حال برخی افراد هم چاره کار اقتصاد کشور و به ویژه مشکلات تولید روستا را روحیه جهادی میدانند، البته معتقدند در قالب خشک اداری این روحیه شکل نمیگیرد، بلکه افراد دارای روحیه از خودگذشتگی و فداکاری میتوانند به عنوان جهادگر عمل کنند و با تجمیع انرژی همه گروههای جهادی موجود میتوان یک جهاد سازندگی مردمی تشکیل داد.
در زمینه طرح احیای جهاد سازندگی، روح الله ایزدخواه نماینده مردم تهران در مجلس در نامهای خطاب به رئیس جمهور اعلام کرد که چهل هزار هسته ـ گروه جهادی، با اتکا به سازوکاری چند انضباطه در همفکری و هم افزایی با همه نظامات، به شرط پایبندی همگان به سیاستهای کلّی نظام، خواهند توانست توزیع و جمعیّـت و پیشرفت روستایی را سامان ببخشند.
متن این نامه به شرح ذیل است:
ریاست محترم جمهور، جناب آیت الله رئیسی
سلام علیکم
اقدام راهبردی حضرتعالی در تقویت جریان جهادی را می ستایم و برخود فرض می دانم به عنوان نماینده مردم، همه توان و ظرفیّـت خویش را برای به فرجام رساندن اهداف جهادی دولت تان به کار ببندم.
متناسب با موضوعاتی که در جلسه با محوریّت جریان جهادی در شب رحلت پیامبر اکرم (ص) بیان نمودید، نکاتی را درباره سه موضوع کلیدی و راهبردی، با استناد به چند سال پژوهش و تفحص در تاریخ جهاد سازندگی، معروض میدارم.
۱. اتّخاذ آرایش جهادی ـ مردمی در تمام عرصه ها
مستحضرید اعلام هر نوع جهاد، از شؤون مخصوص ولی امر است و به واسطه انقلاب اسلامی، این باب الهی گشوده شده و ملّت ایران از آغاز انقلاب با جهادسازندگی، جهاد دفاع مقدّس، جهاد خودکفایی، جهاد دانشگاهی، جهاد فرهنگی، و ... فرصت جهادگری یافته است.
دستور تقویت هسته ها و گروههای جهادی در عرصه روستاها و مناطق محروم، با رویکرد انقلابی شما، امری قابل انتظار بود؛ اما با ملاحظه تغییرات وسیع این چهل سال و تعمیق و تنوع ظرفیت های جهادی و مردمی و گسترش آن به عرصه های اولویت دار دیگر و نیز با دقت در نیازهای دائماً نوشونده و بیماری های مزمن و فاحش نظامات اداری کشور، این امر مهم باید شکل بسیار وسیع تری پیدا کند.
جنابعالی با بیان صادق خود، دولت را به تراز جریان جهادی متوجه نمودید. اکنون باید متفتّن بود در سیاستگذاری و برنامه ریزی برای تکیه بر این جریان بالنده و حرکت سازنده، فرمان به دست بوروکراتهای کوته فکر و کاغذباز و شیرین کار و بیلان پرکن نیفتد.
ما می دانیم علی رغم تأکید شما بر این که جهاد متوجّه همه نظام باشد نه یک دستگاه خاص، و گام دوّمی باشد نه یک موضوع معمولی، و مردم پایه باشد و مسئولین دولتی نه تنها جهاد را تصاحب نکنند، بلکه حرکت مردمی را تسهیل و تقویت نمایند، باز هم بسیارند مدیران و مسئولانی بلانسبت غافل از قدرت عظیم مردم و ناتوان در خلق قدرت و حماسه مردمی، که آماده رعایت این تراز نبوده و نیستند. در خیال آنها می توان گروه های جهادی را اجیر سازمانهای چاق و کم کار حاکمیت نمود و حضور آنها را زینت المجالس ِنشست ها و همایشهای دولتی کرد و با چهار تا نهال کاری یا توزیع ارزاق آنهم درمقابل شعبده دوربین ها، جهادبازی کرد و عطش نوستالژی جهاد را خواباند و بدین ترتیب، دیگر چه نیازی به گام دوّم و تمدّن سازی و زیست عدالتخواهانه با مردم و توسل به حرکت های آتش به اختیار جوانان و مبارزه اجتماعی بی امان با فقر و فساد و تبعیض!؟
جهادی شدن یک سازمان یا حتی چند وزارتخانه خوب است اما کافی نیست؛ و اساساً بدون نقش آفرینی جدّی همه مردم و جوانان، شدنی هم نیست. تجربه چهار دولت هشت ساله گذشته، بیانگر آن است که توان و امکانات و کفایت دولت ها ـ فارغ از نوع گرایش سیاسی آنها ـ محدود است. بدون عاملیت خود مردم، خدمت ها ناتمام و نارسا و نابجا خواهد بود. مسوولیت زدایی از مردم، با فرهنگ اسلامی و انقلابی جور نیست. تماشاچی شدن مردم، افزایش مطالبات و کاهش اعتماد آنها، حداکثر سازی نفع شخصی و بی هویتی و بی وطنی، نتایج سیاه چنین رویکردی است.
امروز باید با حواس جمع عمل نمود و فرصت دولت مردمی که با آرایش حداکثری مردمی حول نظامات اجتماعی و میدان دادن به عوامل جهادی عینیت می یابد نبایستی از بین برود. در این آرایش، حتّی رسانه ملّی هم بایستی برای «جهاد تبیین» با گروه های جهادی رسانه ای هم افزا شود.
احیای جهاد، جدّی تر از این حرفها است و بعید است بشود به صرف مهرورزیدن با مردم در قالب سفرهای استانی (که حرکتی ضروری هم هست)، گره گشای چالش های متکثّر و متنوّع و در هم تنیده و نوشونده کشور و جامعه بود. مردم، در حاشیه و گرفتارند و نظام، مستعدّ کار مضاعف و حرکت جهادی است و انقلاب، باورمند به حضور و نقش آفرینی جوانان و مردم. راه حلّی بجز جهاد همه جانبه جوانان کم خرج، پرکار، یاری رسان و آتش به اختیار، و تغییر آرایش نظامات حاکمیّتی و اجتماعی درمیان نیست.
۲. نقش کلیدی هسته گروه های جهادی در تبدیل چالش ها به جهش و جایگاه و ساختار پیشنهادی
در سوی دیگر این ماجرا، عناصر و گروه های جهادی وجود دارند که گفته می شود فقط در عرصه روستایی و محرومیت زدایی، بیش از چهل هزار هسته - گروه در سامانه اطلس بسیج سازندگی ثبت شده است. قطعا در سایر عرصه ها نیز چنین عناصر و هسته هایی وجود دارند که چندان شناسایی نشده اند و آمار نقش آفرینی مردمی هم که خیلی بیش از اینها است. جامعه جهادی شامل همه آنهایی می شود که منافع فردی خود را فدای پیشرفت کشور کرده و در راه تحقق آرمانها و دستیابی به قله ها حتی از جان خویش نیز گذشته اند.
دستگاه های دولتی می توانند راساً و با ارتباطات رسمی خود خدمت کنند و می توانند متوسل به این جریان جهادی و مردمی شوند. مسلماً هردو ظرفیّت حاکمیّتی و مردمی باید هم افزا و هم آهنگ و هم بسته باشند؛ اما در عمل، حاکمیت جریان جهادی را چندان دخیل نمی کند و اغلب نادیده میگیرد؛ حال آنکه عمدتاً افرادی جوان و تحصیل کرده، دارای بینش عمیق از گفتمان و منطق انقلابی و شناختی میدانی به نیازها و مسائل عرصه های خدمت هستند.
رئیس جمهور متواضع و مردمی جناب آقای رئیسی عزیز
بنی صدر مُرد، ولیکن خوی صدرنشین مدیرانی که حاضر به رؤیت ظرفیت های مردمی خارج از دایره و دخمه کارکنان محدود خویش نیستند، در برخی نمرده است.
سهم جهادی های در عرصه روستایی، با همه تأکیداتی که رهبر فرزانه انقلاب در طیّ این بیست و یک سال عمر بسیج سازندگی داشته اند اکنون یک بلوز خاکی نشان دار به عنوان «همه باهم بسیج سازندگی» است. نه در زدودن ساختار استثماری و ارباب ـ رعیتی نوین ِ «دلالی» در محصولات کشاورزی که امروز نفس روستاییان را به شماره انداخته، از آنها کمکی خواسته شد و نه در پیشبرد توسعه روستایی دانش محور به آنها توسل شد.
عجیب است از مدیرانی که خود در آغاز جنگ، سابقه بخل و انحصار امکانات دولتی را در رفتار رئیس جمهور مغرور آن زمان دیده بودند و اکنون از در اختیار نهادن وفور اماکن و امکانات به جهادی ها دریغ ورزیدند.
اینکه چگونه همه دستگاه ها و نه فقط وزارت کشاورزی، جهادی شوند مدل و الگو می خواهد و اینکه چگونه جوانان نخبه جهادی و عموم مردم، عامل در همه نظامات شوند نقشه راه می طلبد، اما ابتدا باید اصل «تغییر آرایش عوامل» پذیرفته شود. ارکان الگو را هم می توان از گنجینه دفاع مقدس استخراج نمود؛ آنجا که نیروهای رزمی بسیجی و نیروهای داوطلب جهادی، به داد سازمان های رزمی ارتش و سپاه آمدند و زمینگیر شدن ها جایش را به فتوحاتی همچون فتح خرمشهر داد و شاهکارهای مهندسی همچون جاده سیدالشهدا و پل بعثت خلق شد و ورق جنگ به نفع نظام و کشور برگشت و به تعبیر حضرت امام، خدمات سنگرسازان بی سنگر، دل امام زمان را شاد کند.
در وضع فعلی، تعریف دقیق میدان های متنوّع جهاد با کمک بسیج و سپاه و سایر نهادهای انقلابی و رسمیت دادن به حضور جریان جهادی و عاملیت مردمی در همه نظامات اجتماعی و ماموریت سپاری مستقیم به آنها و پای کار آوردن استانداری ها و ادارات کل و واحدهای تابعه و تعریف نرم افزارهای هماهنگ کننده سازمانها (به جای سازمان سازی های فرسایشی)، راهگشای ایران قوی و عینیت بخش دولت مردمی و نهایتاً تبدیل کننده چالش ها به جهش ها است.
البته در حمایت قانونی از جریان جهادی ـ مردمی، ممکن است خلأهایی دیده شود که می تواند در ضلع مجلس شورای اسلامی کامل شود. تدوین قانون حمایت و پشتیبانی از گروه های جهادی در تمام عرصه ها، مشابه تجربه نسبتاً موفّق حمایت قانونی از شرکت های دانش بنیان، رافع بسیاری از چالش های امروز خواهد بود. کافی است همه نظامات در بخش دولتی و غیردولتی، حمایت ها را از جوانان گام دوّمی و جریان جهادی در طبق اخلاص بگذارند.
۳. هویت روستا و پیشرفت روستایی (و در حقیقت مسئله توزیع و جمعیّت)
روستا و شهر دو روی یک مسأله هستند و آن مسأله بزرگ تر، توزیع عادلانه و متوازن جمعیّت در پهنه سرزمینی کشور است. اکنون که درآستانه سده جدید هستیم و بناست به جمعیّت صدوپنجاه میلیونی نائل شویم، شایسته است موضوع فراتر از عمران روستایی و رفع کپرنشینی حاشیه شهر و ساخت چهارمیلیون مسکن نگریسته شود.
برآورد آن است که همین قانون ارزشمند مجلس شورای اسلامی و اقدام وزارت راه و شهرسازی در ساخت جهشی چهار میلیون مسکن، اگر ذیل سیاست های کلّی شهرسازی ابلاغیّه سال ۱۳۸۹ و منع گسترش بی رویّه کلانشهرها قرار نگیرد، می تواند سیاست روستاصفر توسعه گرایان را سرعت بیشتر ببخشد و حداقل پنج درصد دیگر از آمار جمعیّتی روستاها بکاهد. لذا نبایستی طرح چهار میلیونی مسکن چنان متمرکز در حاشیه شهرها و صدشهر اوّل شود که روستاها را خالی تر کند.
سامان بخشیدن به روستا و حاشیه نشینی تحقّق نمی یابد مگر آن که به همه سیاست ها و سازمان ها اعم از فرهنگی اقتصادی اجتماعی و ... توجّه شود. آیا وزارت آموزش و پرورش و رسانه ملّی و وزارت ارتباطات و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و معاونت جوانان وزارت کشور و وزارت گردشگری و میراث و شصت دستگاه دیگر، درباره بیست و شش درصد جمعیّت روستایی وظیفه ای ندارند و فقط ضعف عمران روستا موجب مهاجرت و عدم توازن جمعیّـتی شده است؟ و با تقویت صرف یک سازمان و چند اقدام عمرانی توسط جهادگران، مشکلات حلّ می شود!؟
چهل هزار هسته ـ گروه جهادی، با اتکا به سازوکاری چندانضباطه در همفکری و هم افزایی با همه نظامات، به شرط پایبندی همگان به سیاست های کلّی نظام، خواهند توانست توزیع و جمعیّـت و پیشرفت روستایی را سامان ببخشند.
جمع بندی
سه موضوع بسیار مهم آرایش جهادی- مردمی نظامات و اعتلای هسته-گروه های جهادی و پیشرفت روستایی، که در جلسه مذکور مطرح فرمودید در کشور دچار کم ترازی اند و شایسته است بر تراز اراده دولت مردمی و ایران قوی قرار گیرند، وگرنه فرصتها به سرعت از کف می روند و پشت سر را که نگاه کنیم شتاب دولتمردان در خالی نمودن روستاها را خواهیم دید و بی پشتوانه گذاشتن جوانان جهادی و تن دادن ادارات به عادات شیرین کاری.
امیدوارم درسایه هم افزایی و هم فکری و همکاری بتوانیم به اهداف عالی انقلاب اسلامی در تحقّق بخشیدن به زندگی گوارا برای ایرانیان دست یابیم.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما