اما آنچه بیش از این سریال مورد توجه قرار گرفته است، عرض اندام محصولات فرهنگی کره جنوبی در بازار جهانی است. تولیدات نماینده آمریکا در شرق آسیا در سالهای اخیر نه فقط در حوزه فیلمهای سینمایی که عرصه موسیقی پاپ و سریال هم مشتریهای پروپاقرصی پیدا کرده است. جدیدترین محصول «نتفلیکس» توسط هوانگ دونگ-هیوک یک کارگردان کرهای ساخته شده که افراد را در دوراهی انتخاب بین گزینههای مرگ و فقر قرار میدهد.
با آرش خوشخو، منتقد سینمایی در این باره بیشتر گفتوگو کردیم که میخوانید.
فرمول آمریکایی در یک سریال کرهای
این منتقد سینمایی معتقد است: در سالهای اخیر سریالهایی که بناست مورد توجه قرار بگیرند ساختار بازیهای کامپیوتری دارند؛ یعنی جهانی را با قوانین خاص خودشان خلق میکنند. سریال «اسکوئید گیم» بیشتر از اینکه سریال خوبی باشد، سریال جذاب و پرکششی است؛ یعنی تماشاگر را حیران میکند مانند سریال اسپانیایی «مانی هایست».
به باور او، کشورهای مختلفی فرصت پیدا کردهاند که از طریق سریالسازی با مخاطبان چند صد میلیونی در جهان ارتباط برقرار کنند و این اتفاق جالب توجهی است. خوشخو توضیح میدهد: با وجود اینکه نتفلیکس به عنوان یک کمپانی آمریکایی پشت ماجراست، اما فرصتی پیدا شده تا در ساختار رسانهای جهان هر کشوری بتواند سریالی بسازد که با میلیاردها نفر ارتباط برقرار کند، اما فرمولهای این سریالها، یکسان هستند؛ یعنی فرمول ساختاری «اسکوئید گیم» با «مانی هاست» و «گیم آف ترونز» برای جذب تماشاگر شبیه به هم هستند.
او ادامه میدهد: این اتفاق سبب شده سریالهای نتفلیکس از انحصار و سیطره زبان انگلیسی خارج شده و مردم جهان با زبان و لهجه اسپانیایی و کرهای آشنا شوند، اما فرهنگی که در همه این سریالها حاکم است و تبلیغ میشود تفاوت چندانی با فرهنگ غالب در سریالهای آمریکایی ندارد، فقط این فرصت به مردم جهان داده شده تا با زبان و مردم کشورهای دیگر جز آمریکا هم آشنا شوند.
خوشخو در پاسخ به اینکه آیا این سریالها با فرمولهای فیلم سازی آمریکا ساخته میشوند؟ میگوید: به هرحال نتفلیکس پشت این سریالهاست و شاخصهایی که در فرهنگ آمریکایی، مورد قبول است در این سریالها هم لحاظ میشود؛ مثلاً در دهه اخیر، نقش زنان در سریالهای نتفلیکس پررنگ شده یا توجه به گرایشهای نژادی و جنسی، بیشتر شده و تبلیغ میشود؛ یعنی یک معامله دوسویه است که هم از طرف بخش آمریکایی تبلیغ میشود و هم از سوی سریالهایی غیر آمریکایی که به سفارش نتفلیکس ساخته میشوند، به بیان دیگر این آثار برای اینکه از حمایت کمپانی نتفلیکس برای جذب بودجه و مخاطب برخوردار شوند، مجبورند که این شاخصهها را رعایت کنند.
خالی از گرایشهای بومی
این منتقد سینمایی با بیان اینکه کره جنوبی یکی از کشورهای صنعتی شرق آسیاست و پس از جنگ جهانی دوم تا سالها نیروهای آمریکایی در این کشور حضور داشتند، تأکید میکند که در حال حاضر، کره جنوبی کشوری کاملاً تابع سیاستهای آمریکاست؛ یعنی ۱۰۰درصد از فرهنگ و نظام اقتصادی آمریکایی پیروی میکند و هیچ گونه گرایش مستقلی ندارد، این تابعیت سیاسی و اقتصادی که سالها در کشورهای کره جنوبی و ژاپن وجود داشته، خود به خود تأثیراتش را در فرهنگ این کشورها گذاشته است، به همین دلیل فیلمهای کره جنوبی، گرایشهای بومی ندارند که بگوییم فرهنگ کرهای را به ما نشان میدهند و فقط نشان دهنده زندگی کرهای و زبان کرهای است.
وی باور دارد ذهنیت غلطی درباره کره جنوبی و ژاپن در کشور ما وجود دارد که تصور میشود این کشورها روی پای خودشان ایستاده اند و کشورهایی مستقل و سختکوشی هستند، در حالیکه اگر تاریخ پس از جنگ جهانی دوم را بخوانید، میبینید این دو کشور به عنوان بازوهای آمریکا در شرق آسیا عمل میکنند و به لحاظ اقتصادی و فرهنگی بسیار متأثر از آمریکا هستند. او میگوید: حتی تصور شکوفایی اقتصادی کره جنوبی و ژاپن به عنوان کشورهایی مستقل، واقعیت ندارد، بلکه این دو کشور شعبهای از آمریکا در شرق آسیا هستند. در موسیقی پاپ که گروههای بی تی اس یا کی پاپ در جهان شناخته شدهاند، به دلیل نزدیکی گرایش فکری فرهنگی کرهای به فرهنگ آمریکایی است؛ حتی تأثیر فرهنگی کره جنوبی از آمریکا در مقایسه با ژاپنی بیشتر است، به همین دلیل توقعات ما از کره جنوبی باید معقول تر و کمتر باشد.
این کارشناس رسانه با بیان اینکه پس از جنگ جهانی دوم، کره جنوبی به چهره شرقی آمریکا در آسیا تبدیل شده است، خاطرنشان میکند: بعد از دموکراتیزه شدن این کشور در دهه ۹۰ میلادی، کره جنوبی به عنوان بازوی سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقه عمل میکند.
او درباره اینکه آیا موج صدور محصولات فرهنگی کره جنوبی در جهان با حمایتهای آمریکا انجام میشود، میگوید: نمی توان گفت حمایت، در واقع کره جنوبی یکی از بازیگران آمریکا در آسیاست و خود به خود از رانت و رابطه هایش استفاده میکند؛ چون بازیگر نمایشی است که آمریکا در جهان راه انداخته و محصولاتش چیزی جدای از فرهنگ غربی ندارد.
۴ از ۱۰
خوشخو با اشاره به آمار بالای بینندگان سریال «اسکوئید گیم» معتقد است پربیننده شدن یک سریال به معنای شاهکار بودن آن نیست. وی میافزاید: هر چیزی که مورد توجه مردم قرار میگیرد، الزاماً اثر خوبی نیست، ولی این سریال با فرهنگ عموم مردم در دنیا همراه است؛ یعنی آنچه را به نمایش میگذارد که مردم دنیا متمایل به آن هستند، اینکه مردم جهان چطور به سمت فرهنگ غربی و آمریکایی متمایل شده اند، بحث جداگانه و مفصلی است، اما این سریال، همان مبحثی از خشونت و بازی مرگ و زندگی را نشان میدهد که در فیلمهای «هانگر گیمز» یا سریالهای «مانی هایست» و «گیم آف ترونز» هم میبینید، بخشی از این فروش هم به تقاضای بازار برمی گردد که متأثر از همان فرهنگ جهانی غالب (گلوبالیزم) است و «اسکوئید گیم» پاسخی به این خواسته است.
این منتقد سینمایی عنوان میکند: اگر بخواهم به این سریال از ۱۰ نمره بدهم حداکثر ۴ میدهم، ولی این سریال منطبق با خواسته بازار است و تماشاگر از آن لذت میبرد؛ چون سریال خوش ساختی است و جهانی با قوانین خاص را خلق میکند که مانند بازیهای کامپیوتری است. به نظر میرسد پس از این سریال، موجی هم ایجاد خواهد شد که فیلمهای سینمایی و سریالها به سمت بازیهای کامپیوتری بروند؛ یعنی از دنیای واقعی جدا شده و وارد جهان مجازی با قواعد خاصی شوند.
نظر شما