«فاطمه کمانه» مینیاتوریستی است که تصویر کردن واقعه عاشورا را به عنوان یکی از اصلیترین علاقهمندیهای خود مطرح میکند و آن را حاصل یک رؤیا و رؤیت بانوی دوعالم در خوابش میداند. او تصمیم دارد براساس آنچه در رؤیاهایش دیده سهگانهای از عاشورا را به روایتی مینیاتوری تصویر کند. «سوگ عرشیان» یکی از این تابلوهای سهگانه است که به تازگی رونمایی شده است.کمانه از سالهای نوجوانی به نقاشی علاقهمند بوده و در کنارش مینیاتور را در شاخههای سنتی و مدرن به صورت جدی دنبال کرده و در این سالها بیشتر به عنوان مینیاتوریست شناخته میشود. با او درباره تابلو «سوگ عرشیان» و داستان خلق آن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
طرح آثار عاشورایی برایم لذتبخش است
این هنرمند در ابتدای صحبتهای خود درباره ورودش به دنیای هنر میگوید: من از کودکی به نقاشی علاقه داشتم و از سالهای نوجوانی نیز آموزش دیدم. اتفاقاً کارم را از گلدوزی شروع کردم و به دانشآموزان در مدارس آموزش میدادم.
سال ۷۰ هم شروع به نوشتن کتابهای گلدوزی کردم و ۱۲ جلد کتاب در این زمینه منتشر شد. پس از آن هم نقاشی برایم جدیتر شد که البته آن هم داستان جالبی دارد، یکی از آثار عاشورایی من به صورت اتفاقی به جشنواره شمسه راه پیدا کرد و مقام نخست را بدست آورد و مسئولان، نمایشگاهی از آثار من ترتیب دادند و از همان زمان از کارهای من استقبال شد و تا به امروز درخواستهایی برای کار داشتم.
کمانه درباره علاقه خود به خلق آثار عاشورایی میگوید: هر تابلویی که تا به حال از عاشورا خلق کردهام همه برآمده از تصویر ذهنی است که دیدهام و هیچ کدام بدون تأثیر و حضور این رؤیاها روی بوم منقّش نشده است. مدتها بود تصمیم داشتم تابلویی با محوریت حضرت ابوالفضل(ع) تصویر کنم که متأسفانه فرصت دست نمیداد تا اینکه با تعطیل شدن کلاسهای آموزشیام در دوران کرونا فراغت بیشتری یافتم.
وی در ادامه میافزاید: طرح آثار عاشورایی برایم بسیار لذتبخش است؛ چرا که پیوند نزدیکی با ذهنیاتم دارد و زمانی که سفارش یک اثرعاشورایی به من داده شد بسیار خوشحال شدم، زیرا مرا به یاد رؤیایی انداخت که سالها پیش دیده بودم و احساس کردم زمان آن رسیده که دین خود را ادا کنم.
دوست داری صحنه عاشورا را ببینی؟
کمانه با بیان اینکه تابلو «سوگ عرشیان» تصویری از حضرت ابوالفضل(ع) است که آن را در خواب دیده، ادامه میدهد: یک شب در رؤیا حضرت زهرا(س) را دیدم و ایشان به من فرمودند آیا دوست داری صحنه عاشورا را ببینی؟ و من نیز مشتاقانه پذیرفتم و از آسمان صحنه را دیدم و بسیار منقلب شدم؛ ناگهان صحنه دیگری همچون سه تابلوفرش بزرگ پیش چشمم نمایان شد و حضرت به من فرمودند تو این تابلوها را کشیدهای. از آن زمان به بعد این رؤیا همیشه با من همراه بود و با اینکه میدانستم من چنین تابلوهایی را نکشیدهام اما حتی از فکرش هم احساس بسیار خوبی داشتم.
«سوگ عرشیان» رؤیای تصویر شده من است
وی میگوید: نکتهای که در این تابلوها توجهم را به خود جلب کرد این بود که هیچ رنگ قرمزی در آنها وجود نداشت.
در واقع «سوگ عرشیان» دقیقاً تصویر رؤیایی است که سالها پیش دیدهام. من در خوابم نیز همین تابلو را با رنگهای آبی و سبز درخشان و از همین زاویه دیدهام. البته این یکی از تابلوهای سهگانه است و تابلو دیگری با عنوان «کیست مرا یاری کند» و «امام حسین(ع)» را هم در دست دارم که فکر میکنم بهترین اثرم خواهد شد؛ طرح و رنگ اولیه آن زده شده و امیدوارم در اولین فرصت بتوانم آن را انجام دهم.
این هنرمند درباره مدت زمانی که صرف خلق این اثر کرده، میگوید: آثار مینیاتور طراحیهای بسیار ظریف و زمانبری دارند، به ویژه اگر در ابعاد بزرگ کار شوند و به دلیل جزئیاتی که باید در طراحی آن رعایت کرد طبیعتاً روند طولانیتری را نسبت به دیگر سبکهای نقاشی طی میکنند. من برای خلق این اثر شاید هفتهها شببیداری کشیدم تا توانستم آن را تکمیل کنم و مدت زمان زیادی هم صرف تکمیل آن شد.
تصویر تابلو عاشورایی بدون رنگ خون!
کمانه با اشاره به پیوند هنر مینیاتور با مضامین مذهبی و آیینی و سبک مورد علاقهاش میگوید: در مینیاتور انواع سبکهای مختلف وجود دارد.
به طور مثال در مینیاتور سنتی چیزی به نام پرسپکتیو وجود ندارد، البته استاد فرشچیان به شیوه خودشان از پرسپکتیو استفاده کردهاند اما سبک من مینیاتور مدرن است و علاقهمندم جزئیات را در آن اجرا کنم. حتی زمانی که تابلو «انتظار» را در دست داشتم نیز با وجود اینکه با سوژه مذهبی مواجه بودم و توانایی اجرای سبک سنتی مینیاتور را هم داشتم اما ترجیح دادم تا آن را به سبک مدرن اجرا کنم.
وی در پاسخ به این پرسش که در تابلو «سوگ عرشیان» قرار است چه حسی را به مخاطبش انتقال دهد، میگوید: این تابلو برآمده و انعکاسی از همان رؤیایی است که دیدهام. مدتها به این فکر میکردم که چرا حضرت زهرا(س) این سه تصویر را به من نشان دادهاند و به ذهنم رسید شاید دلیلش این بوده که در این تصاویر رنگ قرمز وجود نداشته و من هم باید تابلویی بدون رنگ خون تصویر کنم.
اتفاقاً رسیدن به چنین چیزی برایم بسیار سخت بود که یک اثر عاشورایی بدون رنگ قرمز اجرا کنم زیرا در آثار عاشورایی همیشه قرمز رنگ غالب بوده و عموماً این آثار با رنگ خون نشان داده میشوند.
حتی این مسئله تبدیل به یک سنت شده که نقاشی عاشورا و هر آنچه تحت این عنوان خلق میشود اگر رنگ خون نداشته باشد یک اثر غیرمتعارف است. با این حال همان طور که در این تابلو میبینید هیچ رنگ سرخی وجود ندارد.
ائمه(ع) هدایتگر من بودهاند
وی در پایان درباره تأثیر آثار عاشورایی و مذهبی در زندگیاش میگوید: احساس میکنم ائمه(ع) همیشه هدایتگر من بودهاند و زندگی من همواره به نوعی تحت حفاظت ائمه(ع) بوده است. اتفاقاتی در زندگی من افتاده که زنده بودنم را مدیون امام حسین(ع) هستم و پس از آن دینی به گردن خود احساس کردم که باید هنرم را در این مسیر به سرانجام برسانم.
نظر شما