برادران ارک در نخستین قدم فیلمسازیشان، گام بزرگ و پرخطری برداشتند و وارد حیطهای شدند که کمتر در سینمای ایران آزموده شده است؛ ژانر وحشت. ژانری که هالیوود با فرمولهای خودش، ذائقه مخاطب جهانی را به سمت آثار فرمی و تکنیکی سوق داده بود اما برادران ارک در فیلم «پوست» با پشت کردن به سنتهای هالیوودی، بدعتگذار اتفاقی نو در فرم و محتوای ژانر وحشت در سینمای ایران شدند. بهمن و بهرام ارک از فیلمسازان نوظهور دهه شصتی هستند که نگاه متفاوتشان به سینما در فیلم کوتاه «حیوان» عیان شد و امتداد و گسترش جهان فیلمسازیشان را در «پوست» شاهد بودیم. درباره این فیلم با رضا صائمی، منتقد سینمایی گفتوگو کردیم که میخوانید.
فیلم «پوست» که اثری در ژانر وحشت است با پشت کردن به قواعدی که سینمای هالیوود در این ژانر به سینمای جهان دیکته کرده، به نوعی زوایای پنهان ژانر وحشت را برای مخاطب ایرانی زنده کرده است، نظر شما در این باره چیست؟
به نظرم در ابتدا باید فیلم را از منظر گونهشناسی سینمایی بررسی کرد. در سینما انواع ژانر وحشت داریم که اغلب آنها مبتنی بر تکنیک هستند یعنی از طریق تکنیک و زبان سینمایی در مخاطب ایجاد وحشت میکنند. ژانر وحشت به دو گروه عمده تقسیم میشود که برخی آثار مبتنی بر تکنیکهای سینمایی هستند و دیگر آثار مبتنی بر باورها و اعتقادات. مثلاً در فیلم «جنگیر» جلوههای ویژه چندان قابل توجه نیست اما چون بر مبنای باورهایی ساخته شده، ترس بیشتری را به مخاطب القا میکند. در این زمینه سینمای کره جنوبی خیلی خوب عمل کرده است. یکی از نمونههای موفق ایرانی هم فیلم «شب بیست و نهم» بود که در دهه ۶۰ به عنوان فیلمی در ژانر وحشت مورد استقبال قرار گرفت. ما هم بر مبنای ظرفیتهای بومی و قومی خودمان و حتی باورهایمان میتوانیم قصهای را خلق کنیم که در بستر ژانر وحشت میتوان آن را روایت کرد، این اتفاق در فیلم «پوست» افتاده است، ضمن اینکه در این فیلم، ترس کانون اصلی نیست و ترس فقط برای ترس وجود ندارد یعنی قرار نیست فقط مخاطب را بترساند بلکه در پسِ آن حس، آگاهی وجود دارد. ضمن اینکه بین ترس و آگاهی نسبت مستقیمی هست و ترس ما ناشی از ناشناختههایمان است.
یعنی در «پوست» ترس و آگاهی با هم وجود دارد؟
همین طور است، به نظرم در این فیلم ایجاد وحشت در مخاطب فقط برای سرگرمی نبوده است. البته سویههای ترسناک فیلم هم چندان غالب نیست بلکه در این فیلم با فرهنگ بومی و قومی یک منطقه و سویههای فولکلوریک روایت آشنا میشویم. برادران ارک توانستند بسیاری از آیینها، رسوم و خردهفرهنگهای منطقه آذربایجان را در این فیلم نشان دهند در واقع این فیلمسازان از ظرفیتهای بومی و قومی به درستی استفاده کردهاند. سالهاست میگوییم در سینمای ایران ژانر وحشت نداریم و نمیتوانیم از ظرفیتهای قومی و بومی خودمان استفاده کنیم. اگر هم قرار باشد از آثار ژانر وحشت هالیوودی تقلید کنیم، سینمای ما آن قدر بضاعت تکنیکی ندارد که مبتنی بر تکنیک، فیلم ترسناک بسازیم، در واقع ما فیلمهای خونآشامی نداریم شاید رگههایی از آن در برخی از فیلمهای ایرانی وجود داشته باشد اما نه با تکنیکهای آنها. به نظرم فیلم «پوست» بیش از اینکه به عنوان یک اثر در ژانر وحشت دارای اهمیت باشد، سویههای فولکلوریک و قومی و محلی که به واسطه فرم در ژانر ترس بازنمایی و بیان شده، ارزشمند است.
برادران ارک در نخستین گام فیلمسازیشان بسیار پرریسک عمل کردند و سراغ سوژهای سخت با فرمی کمتر آزموده شده در سینمای ایران رفتند به طوری که خطر ساخت یک فیلم بد و مضحک هم بیخ گوششان بود، ضمن اینکه سراغ بازیگران ناشناخته رفتند و زبان فیلم هم ترکی بود اما فیلمشان بسیار خوب ساخته شد، آنها چطور توانستند از پس این کار سخت بربیایند؟
درست است که فیلم «پوست» کار اولشان است ولی این دو برادر پیش از این دو فیلم کوتاه ساختند و فیلم کوتاه «حیوان» در همین فضا بود. آنها تجربه موفقی را در همین فضا پشت سر گذاشتند و آن را در یک اثر داستانی بلند، گسترش دادند؛ به بیان دیگر «پوست» تداوم سینمایی «حیوان» است. گویی این فیلم کوتاه پیشدرآمدی برای ساخت یک فیلم بلند داستانی بوده است. آنها یک اثر کاملاً بومی ساختند و اگر قرار بود وارد فضای شهری شوند، شاید این قصه به مشکل میخورد ولی چون شناخت خوبی از اقلیم و قصههای بومی آن منطقه داشتند از تجربه زیسته خودشان برای ساخت «پوست» بهره بردند. وقتی موقعیتی را خودتان تجربه کنید تا اینکه صرفاً به خیالپردازی اکتفا کنید، یک گام جلوتر هستید چون شناخت ملموستری به آن موقعیت دارید. برادران ارک آداب، آیین، خردهفرهنگها و همه مؤلفههای بومی و محلی را زندگی کردند و نسبت به آن شناخت و آگاهی داشتند. ضمن اینکه این فیلم نشان میدهد پشتوانه پژوهشی خوبی دارد. چون برادران ارک، زاده همان منطقه هستند علاوه بر اینکه زبان سینمایی قصهشان را میشناسند، زبان محلی و قومی روایت را هم بلدند و با روح قصه آشنایی کامل دارند. «پوست» از آن دسته فیلمهای بومی است که با اقبال ملی همراه میشود و البته به دلیل زبان ترکی فیلم، در منطقه آذربایجان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با وجود اینکه در این فیلم زبان ترکی است اما مخاطبان همه مناطق با آن ارتباط برقرار میکنند. این یک امتیاز برای فیلم به شمار میرود ضمن اینکه به گویشها، زبانها و قومیتهای خارج از تهران هم توجه شده و این فیلم در راستای سیاستهای تمرکززدایی است. از سوی دیگر بیشتر فیلمهای سینمایی، آپارتمانی و شهری شدهاند ولی در «پوست» جسارت تولید فیلم در یک اقلیم متفاوت را شاهدیم. آشنایی با اقلیمها و مردمان بومی مناطق مختلف ایران از کارکردهای فرامتنی است که یک اثر سینمایی میتواند داشته باشد.
استفاده از موسیقی محلی و افسانههای بومی هم در این فیلم بسیار مورد توجه است به طوری که روایت فیلم توسط عاشیق (ولی عبدی) انجام میشود، در این باره هم توضیح میدهید؟
کشور ما مملو از ظرفیتهای قومی و محلی است؛ قصهها و افسانههای محلی، موسیقی محلی و اقلیمهای متفاوت. در فیلم «پوست» به موسیقی خاص منطقه آذربایجان اشاره میشود و در ساخت آن از افسانههای بومی و محلی آذربایجان الهام گرفته شده است. این فیلم از زبان یک عاشیق کهنسال روایت میشود که در فیلم هم حضور دارد. با ساخت چنین فیلمهایی نه تنها ظرفیت دراماتیک سینمای ایران گسترش پیدا میکند و از فضاهای محدود شهری خارج میشود بلکه به معرفی و شناخت تنوع و تکثر فرهنگی کشورمان کمک میکند. زبان بر فهم جهان و اتفاقهای پیرامون ما تأثیر مستقیم و مهمی دارد و ما بسیاری از اتفاقهای پیرامونمان را از طریق زبان فهم میکنیم وقتی زبان متفاوت باشد این فهم متفاوت میشود اما فیلمهای بومی میتوانند به سینمای ایران کمک کنند چون با خردهفرهنگهای ایران آشنا میشویم و به واسطه این آشنایی به درک مشترک و متقابلی از مسائل ملی میرسیم. شاید برای عدهای، وجوه ترسناک فیلم اهمیت داشته که فرم قصه است اما آنچه اهمیت دارد مضامین فیلم و فرهنگشناسی بومی است که در فیلم وجود دارد.
به نظر شما با توجه به روند فیلمسازی برادران ارک، آیا در آثار بعدیشان نیز در همین مسیر فیلمسازی حرکت خواهند کرد و آینده روشنی را برای آنها پیشبینی میکنید؟
اکنون نمیتوان از سینمای برادران ارک صحبت کرد چون کارنامه مطولی ندارند و دو فیلم کوتاه و یک فیلم بلند داستانی ساختهاند اما مسیر فیلمسازی، فضا و اتمسفر کاریشان مشخص است، در واقع برادران ارک راه مشخصی را در سینما برای خودشان تعیین کردهاند. در عین حال که آثارشان رویکرد هنری و تجربی دارد به ویژه اینکه ژانر وحشت در ایران چندان آزموده نشده، فیلمسازان بایستی در این ژانر دست به تجربهگرایی بزنند در واقع هر فیلمی که در این ژانر ساخته میشود یک اتفاق جدید است و باید هنرمندانه ساخته شود تا اثر خوبی از کار دربیاید. من فکر میکنم آینده موفقی را میتوان برای بهرام و بهمن ارک پیشبینی کرد اما آثارشان خیلی گیشهپسند نیست.
اتفاقاً فیلمشان با سینمای بدنه هم فاصله دارد
نمیتوان انتظار داشت که فیلمشان مانند آثار سعید روستایی بفروشد ولی خوشحالم که در اکران این فیلم، استقبال خوبی از آن شد و قرار نیست مثل یک فیلم کمدی بفروشد. برای فیلمی که مؤلفههای بومی و محلی دارد، جنبههای هنری و تجربی آن پررنگ است، هنرپیشه چهره ندارد و از قواعد فیلمهای تجاری و گیشهپسند پیروی نمیکند، این میزان استقبال قابل توجه است. برادران ارک در زمینهای که کار میکنند و جنس سینمایی که در آن فیلم میسازند، موفق هستند. شاید فیلم بعدی آنها در ژانر وحشت نباشد اما احتمالاً مؤلفههای بومی و محلی را دارد. اگر آنها در این مسیر حمایت شوند، آثار قابل توجهی در سینمای خاص خودشان خلق خواهند کرد و به فیلمسازان موفق سینمای بومی ایران تبدیل میشوند که آثار آنها امضای ویژه خودشان را دارد. آنها بایستی این امضا را حفظ کنند و همین مسیر را در فیلمسازیشان ادامه دهند. برادران ارک با نخستین فیلمشان توانستند نام خودشان را در سینمای هنری و تجربی تثبیت کنند و اکنون در جایگاهی قرار گرفتند که مخاطبان منتظر فیلم بعدیشان هستند.
نظر شما