عابدی، دکترای سیاستگذاری فرهنگی، گرایشش به مسائل ترکیه را متأثر از صحبت از الگوی ترکیه در اواسط دهه ۸۰ و همزمان با اواخر دولت اصلاحات میداند. زمانی که به اعتقاد او، مانور دادن روی الگوی اسلام سکولار حزب عدالت و توسعه که از آن به پسااسلام گرایی یا «اسلام اروپایی» تعبیر میشود، در محافل روشنفکری و غربگرایان در ایران صرفاً حول محور پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و با انگیزه نزدیک شدن بیش از پیش به غرب مطرح میشود. دکتر عابدی معتقد است نوعثمانیگری محصول بحران هویت در ترکیه است و ریشه در سرخوردگیهای حاصل از نپیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دارد. حاصل گفتوگو با ایشان را میخوانید:
ترکیه دغدغههای اسلامگرایی دارد و هر از چند گاهی دست به کنشهایی میزند که پرده از رویاپردازیهای منطقهای و بین المللی سردمدارانش برمیدارد. این مسائل از کجا نشأت میگیرند؟
ترکیه امروز کشوری دارای نگاه دلالگونه به مسائل است و هدفش از دنبال کردن هویت تاریخی و اسلامگرایی همین مباحث است. اردوغان به رژیم صهیونیستی انتقاد میکند اما این در حالیاست که بیشترین مبادلات اقتصادی و امنیتی را ترکیه با این رژیم دارد؛ ترکیه در پی آن است که خودش را به هاب انرژی و هاب ترانزیت در حوزه راههای ارتباطی میان آسیا، اروپا و آفریقا تبدیل کند. آنها میخواهند خود را به عنوان یک پل حتی در ابعاد روابط بین ادیانی مطرح کنند. رهبران ترکیه این نگاه را دارند که از این هویتهای چندگانه واقعی و غیرواقعی و موقعیت راهبردی ژئوپلتیک برای تحقق رؤیای اروپایی شدن استفاده کنند.
اسلام ترکی اسلام صوفیانه، اروپایی و همراه با تساهل است و این مدل، محصول نزدیکی به غرب است و سیاستهای آتاتورک و عدم ارتباط با گذشته است و اصلاً این به قول آصف بیات نوعی پسااسلامگرایی است. ولی گرایش به شعائر مذهبی و رفتن به مساجد از دهه ۷۰ قرن بیستم افزایش داشته است، هر چند اسلام حزب عدالت و توسعه اسلام محافظهکار و عمل گراست و الزامات لیبرال دموکراسی را به عنوان واقعیت میپذیرد و نگاه انقلابی ندارد و در حوزه اقتصادی، اقتصاد بازار آزاد را میپذیرد. در نگاه اسلام مدل ترکیه چیزی به عنوان امر به معروف و تولی و تبری وجود ندارد و برداشت دیگری از این موارد دارند و در آنجا اسلام طریقتی و مولویه است و حتی علویها در ترکیه حالت صوفی گرایانه دارند.
چرخش ترکیه در سالهای اخیر به مسائل منطقهای را چگونه باید ارزیابی کرد؟
ترکیه تا پیش از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ۲۰۰۲ به مسائل خاورمیانه بی توجه بود و باتوجه به نگاه غرب گرایانه شدید توسط آتاتورک ترکیه معتقد بود که نسبت به مسائل منطقه بی طرف باشد؛ چراکه این منطقه آبستن درگیری است و اگر بخواهد به این موارد ورود کند جز درگیری و هزینه چیزی برایشان در بر ندارد.البته در برخی مقاطع چون دوران کوتاه مرحوم نجم الدین اربکان شاهد گرایش آنکارا به سمت جهان اسلام و گرایشهای اصیلتر اسلامی بودیم. البته دولت او نیز به همین علت از سوی غرب و جریانهای لائیک در ترکیه تحمل نشد و با کودتای پست مدرن سال ۱۹۹۹ سرنگون شد.
پس از سال ۲۰۰۵ و ناکامی ترکیه شاهد تغییرات هستیم و سیاستمداران بر آن شدند که به اروپا ثابت کنند ترکیه تنها کشوری است که میتواند در زمینه آشتی و پل اسلام و مسیحیت نقشآفرینی داشته باشد و میتواند الگوی لیبرالیسم اروپا را با اسلام هماهنگ کند.ترکها متوجه شدند باید از ظرفیت شرقی و هویتی و تمدنی استفاده کنند. به قول آسیه کادی اغلو ترکیه سوار کشتی است که به سمت غرب در حال حرکت است، اما نگاه رهبران این کشور به سمت شرق است.درست از همین ایام است که شاهد مطرح شدن نظریات احمد داوود اوغلو بودیم. او بنیانگذار ایده تنش صفر با همسایگان و بحث استفاده ترکیه از ظرفیت شرقی و عمق راهبردی و سابقه تاریخی در حوزههای مختلف برای نفوذ است
تلاش ترکیه برای تقویت قدرت نرم خود از سال ۲۰۰۷ مطرح شد. دولت ترکیه همزمان از قدرت نرم استفاده میکند و مدرسههای ترکزبان را در کشورهای مختلف چون عربستان و افغانستان و تاجیکستان و آذربایجان راه اندازی میکند و از زبان ترکی و آموزش زبان و حتی موسیقی برای افزایش نفوذ نرم ترکیه استفاده میشود. توسل نهادهای کمکرسان و خیریه مانند آنچه که در محاصره غزه دیدیم درست در همین راستا قابل ارزیابی است.
در مورد ابزارهای فرهنگی که ترکیه روی آن سرمایهگذاری کرده چه نظری دارید؟
یکی از ابزارهای مهم ترکیه برای افزایش قدرت نرم خود در سطحی جهانی استفاده از فیلم و سریال است. ترکیه از این طریق به روایت سازی دلخواه خود، ترویج سبک زندگی و نشان دادن پیشرفتهای خود دست زده است. مثلاً ترکیه از بحران کرونا به شدت برای نفوذ از طریق فیلم و سریالهای خود استفاده کرد. باید تأثیرات این نفوذ در پاکستان بررسی شود و پس از آمریکا کشور دوم در زمینه سریالسازی ترکیه است. فیلم ها و سریالهای ترکی حتی در آمریکای لاتین پس از بحران کرونا و فضای قرنطینه هواخواهان جدی پیدا کرده است. در ماههای اخیر صنعت فیلم و سریال این کشور به دنبال تولید مشترک با کشورهای اسپانیولی زبان است. جالب آنکه حتی برخی بازیگران ترکیهای برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطبان آمریکای لاتین در حال آموزش زبان اسپانیایی هستند. بنابراین ترکیه از کرونا برای گسترش ارزشهای فرهنگی خودش استفاده کرد.
در تحلیل مسائل ترکیه، چه نکاتی در نگاه ایرانیها باید اصلاح شود؟
در ایران مقداری در مورد ترکیه دچار «ترکیه فوبیا» (ترکیه هراسی) هستیم، شاید مواضع اردوغان را نپذیریم و نگاههای بلندپروازانه مردم این کشور و سیاستمدارانش را نپسندیم اما باید بدانیم مردم ترکیه پیشینه تمدنی برای خودشان قائل هستند و پس از ناامیدی از پیوستن به اتحادیه اروپا شاهد رشد جریانات ملیگرایانه در ترکیه هستیم و نگاه احیای هویت تاریخی دارند. باید پذیرفت که مصر، ایران و ترکیه دارای گذشته پرافتخار تمدنی و تاریخی و فرهنگی هستند و این امر در ذهنیت همه مردم این کشورها نهادینه است. وضعیت این کشور با اردن و یا ترکمنستان و کویت که قدمت و تاریخ چندانی ندارند، متفاوت است. ظرفیتهای ژئوپلتیک و جمعیتی ایران، ترکیه و مصر نیز با این کشورها متفاوت است.
عدهای در کشورمان گفتند نوعثمانی گرایی کشورگشایی است اما این طور نیست نوعثمانیگری محصول بحران هویت در ترکیه است و محصول عدم پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و سرخوردگیهاست؛ ترکیه سالها خودش را از جهان اسلام و منطقه جدا میکرد، اما هر چه به سمت غرب حرکت کرد، غربیها بیشتر از او فاصلهگرفتند، درنتیجه موجب شد ترکیه به این تصمیم برسد و دریابد باید از ظرفیتهای شرقی و غربی خود به طور همزمان استفاده کند و نباید به غرب صرفاً معطوف شود.
نظر شما