اما عهد خود را به یاد آورد. گریههای شبانه مادر پیر حریف و قول و قرارش اجازه نداد برتری بر حریف دیکته کند. با او دست و پنجه نرم کرد، طوری رفتار کرد که دیگران احساس کنند حریفش قویتر است. لحظاتی نگذشت که پوریای ولی، آن پهلوان بلندآوازه بر زمین افتاد و حریف روی سینهاش نشست. احساسی عجیب داشت. درست مثل اینکه درهای حکمت به رویش گشوده شده باشند. دوستان جهانپهلوان که از تواناییاش شناخت داشتند، از شکست پوریای ولی در رقابت با پهلوان هندی در شگفت بودند. چند روز بعد از آن نبرد، حاکم آن منطقه از هند مجلسی ترتیب داد تا در آن از جهانپهلوان دلجویی کند. در آن هنگام، پهلوان هندی که در مجلس حضور داشت، پیش آمد و خود را به پای پوریای ولی افکند و بازوبند پهلوانی را تقدیم نمود. اعترافی شیرین کرد و گفت: من در ضمن مسابقه، متوجه گذشت و جوانمردی تو شدم.
مشهد میزبان جهانپهلوان
دیروز جایی دیگر این بار در مشهد پهلوانمنشی جهانپهلوان دیگری را شاهد بودیم. هدایت، جوانک کشتیدوست و عضو خانواده آسایشگاه معلولان شهید بهشتی که تا آن لحظه همیشه کشتیهای حسن یزدانی را از قاب تلویزیون دیده بود، قهرمان جهان و المپیک را به مبارزه طلبید! جهان پهلوان بااینکه راحت میتوانست نادیده بگیرد این درخواست را اما پنجه در پنجه شد با هدایت.
علم به یقین جهانپهلوان با اولین حرکت هدایت را ضربه فنی میکرد همان طور که همین چند وقت پیش تیلور آمریکایی را به تشک مسابقات جهانی دوخت! اما جوانمردانه ضربه شد تا دل هدایت را بدست آورد. شیر مادر و نان پدر حلالت پهلوان حسن وقتی برابر پرسش خبرنگاران از قهرمانی در میادین جهانی و المپیک تا ضربه شدن مقابل هدایت قرار گرفتی خود را کمترین خطاب کردی جلو مردم.
جهانپهلوان، همچنان که در میدان رقابت به حریفان ریز و درشتت تا به اینجا بزرگی کردی، دیروز بزرگمنشیات بیشتر به چشم آمد. شک نداریم هدیهای که از جانب پهلوان باشد برکت دارد. سفره ۴۰۰ فرزند معلول و بدسرپرست مؤسسه خیریه بوستان شکوه مهر دیروز متنعم شد از هدیه سخاوتمندانه پهلوان حسن. هدیهای که دوست نداشت حتی حاضران در جمع از آن باخبر شوند و در خفا تقدیم شکوه مهریها نمود! کاش ذرهای از مرامت را آنهایی داشتند که ریاکاری هم جلوشان کم میآورد!
لذتی به یاد ماندنی برای پهلوان حسن
جهانپهلوان آخر مراسم گفتی لذت بردم از کنار این بچهها بودن، همه آن ۴۰۰ فرزند بوستان شکوه مهر که هیچ، همه ایران عشق کردند با منش پهلوانانهات.
دل دادن به بچههایی که مشکل جسمی و ذهنی دارند و رفتار مهربانانه با تکتک آنها نشان داد هنوز پرچم پوریای ولیها و تختیها بالاست.
راستی قاسم همان جوان هنرمند و دوست داشتنی در کارگاه هنرهای تجسمی کلی برایت دعا کرد. گویا کارشناسانه کشتیهایت را دنبال میکند که میگفت دعا میکنم حسن آقا هرجا که با تیلور کشتی میگیرد شکستش دهد. تیلور که هیچ، همه آمریکا هم حریف پهلوان حسن نمیشوند تا اینچنین دعاهای خالصانه پشت کاپیتان تیم ملی کشتی ماست. نزدیک به دو ساعتی که حسن یزدانی با حوصله با تک تک فرزندان شکوه مهر گذراند جملاتش مهرآمیز و سرشار از محبت بود. به کارگاهها و کلاسهای مختلف هنری، ورزشی و حتی موسیقی که شکوه مهر برای فرزندانش مهیا کرده با گشادهرویی سر زد و کلی عکس با فرزندان این مؤسسه انداخت. هیچ قابی با هیچکدام از آنها را دوست نداشت از دست بدهد.
با همان مرام پهلوانی در مصاحبهاش از ورزشکاران و هنرمندان دعوت کرد تا از یاد نبرند اینچنین جاهایی را. میگفت امروز حال خوشی دارم که با این بچهها بودم حتی زمانی که با هدایت کشتی گرفتم و به او باختم!
پهلوان حسن دیروز خیلی بیشتر از حد تصور جمله «امروز دلیل لبخند یک نفر باش» را برای ما تداعی کرد. دیروز جهان پهلوان نهتنها دلیل لبخند یک نفر بود بلکه لبخندها بر لب فرزندان شکوه مهر نشاند و خاطره تاریخی یک ایران با تختی و پوریای ولی را زنده کرد.
نظر شما