در روزهای اخیر دو مقام رسانهای دولت از آزادسازی و ورود منابع ارزی کشور سخن گفته و هر کدام ارقامی چون یک میلیارد و 3.5 میلیارد دلار را ذکر کردهاند. بازتاب گسترده این دو اظهارنظر در فضای مجازی از حساسیت افکار عمومی در این حوزه حکایت دارد و حتی برخی تحلیلگران برخی تحولات مثبت در فضای بورس در اوایل هفته گذشته را متأثر از همین اظهارنظرها میدانند.
حجم بازتاب خبرهایی از این دست و همچنین انعکاس لحظه به لحظه مواضع مسئولان وزارت خارجه درباره مذاکرات نشان میدهد بخشهای زیادی از جامعه هنوز خبرهای مربوط به حوزه سیاست خارجی را به شدت دنبال و آن را در مدیریت سرمایههای خود لحاظ میکنند که از این مسئله به عنوان «شرطی شدن اقتصاد» یاد میشود. آنچه در این زمینه حائز اهمیت است این است که اگر دولتمردان واقعاً میخواهند بیماری شرطی شدن را از اقتصاد ایران جدا کنند، در درجه نخست خود باید از دامن زدن به آن بپرهیزند. ممکن است اخباری مانند آزادسازی منابع ارزی در کوتاهمدت اثر مثبتی در فضای اقتصادی داشته باشد اما در درازمدت در پازل وابسته شدن اقتصاد ایران به اتفاقهای خارج از کشور نقشآفرینی میکند. به عبارت دقیقتر اثر سوء این خبرهای به ظاهر مثبت زمانی مشخص میشود که هیچ خبر مثبتی نباشد یا روند مذاکرات به توافق منتهی نشود!
از همه اینها که بگذریم دولت با گذشت بیش از 100 روز از آغاز به کار خود دیروز سخنگوی خود را شناخته است، این یعنی رها کردن اصلیترین گردنه در مدیریت افکار مردمی که دل به رفع مشکلات بستهاند. در این میان اقدامهای قابل دفاع دولت مانند واکسیناسیون عمومی، حضور رئیسجمهور در بین مردم و عدم استقراض از بانک مرکزی هم مجالی برای تبیین پیدا نمیکنند. بدیهی است بهترین عملکردها هم اگر به خوبی تبیین نشوند، مخاطبی که تحت تأثیر بمباران جریانهای منتقد قرار دارد، احساس خوبی نسبت به آن پیدا نخواهد کرد و دولت را در تصمیمها بهویژه جراحیهای اقتصادیاش یاری نمیکند.
نظر شما