پانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو اکو در شرایطی در ترکمنستان خاتمه پیدا کرد که تحولات افغانستان موضوع محوری سخنرانان اجلاس و همچنین کانون اصلی رایزنیهای دوجانبه و چندجانبه بود. بر این اساس در بحث ریشهیابی ضعفها و ناکارآمدی نسبی چهار دهه گذشته اکو، اغلب به عوامل و مواردی اشاره میشود که با تحولات و شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر افغانستان در ارتباط مستقیم بوده و یا به نحوی با آن مرتبط است. برخی از مهمترین این عوامل را به طور خلاصه میتوان در چارچوبهای ذیل مورد توجه قرار داد.
الف) افغانستان بستری برای اختلافات سیاسی اکو؛ وقتی چند سال پیش، از خلیل ابراهیم اکچا، دبیرکل وقت اکو در مورد دلایل ناکارآمدی این سازمان سؤال کردند وی اختلافات سیاسی و تفاوت دیدگاههای کشورهای عضو را مهمترین مانع بر سر راه گسترش فعالیتهای اکو توصیف کرد. تردیدی وجود ندارد که افغانستان در چهار دهه اخیر یکی از همین کانونهای اختلافنظر بود که به واگرایی میان اعضای اکو دامن زده است. در حال حاضر نیز اگر چه قدرتیابی دوباره طالبان در افغانستان این ظرفیت را دارد که اختلافات و واگراییهای سیاسی درون اکو را تشدید کند، اما اعضا با اتفاق نظر کنونی بر ضرورت تشکیل دولتی فراگیر و ضرورت همکاری و هماهنگی بیشتر برای بازسازی افغانستان، نشان دادند به درک مشترکی در قبال تحولات این کشور رسیدهاند.
ب) امنیت، پاشنه آشیل افغانستان و اکو؛ به طور قطع معضلات امنیتی یکی از دلایل عمدهای است که موجب شده اکو درمقایسه با سازمانهای اقتصادی مشابهی همچون اتحادیه اروپا و یا آ.سه.آن نتواند کارکردهای مثبت خود را بهویژه در عرصه مبادلات درون سازمانی نشان دهد. در این میان با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان و قرار گرفتن آن در مرکز مبادلات اقتصادی و ترانزیتی، اوضاع نابسامان امنیتی این کشور در دهههای گذشته ضربه مهلکی بر گسترش همکاریهای درونسازمانی اکو وارد کرده است. بنابراین بهبود اوضاع امنیتی افغانستان و کارآمدی بیشتر عملکرد اکو، دو روی یک سکه هستند.
ج) افغانستان و اکو درگیر در مداخلات فرامنطقهای؛ شکی وجود ندارد که حضور نظامی آمریکا در افغانستان طی دو دهه اخیر بر روند همکاریها میان کشورهای منطقه و بهخصوص بر سیاستگذاریها در داخل افغانستان بسیار تأثیرگذار بوده است. اکنون که آمریکا از منطقه خارج شده و از سوی دیگر با توجه به رقابت فزایندهاش با چین، توجه سیاسی کمتری به حوزه اکو دارد، این فرصت فراهم است تا کشورهای منطقه در شرایطی جدید، مساعد و به دور از مداخلات فرامنطقهای، به همکاری بیشتر با یکدیگر گرایش نشان دهند.
د) بستر مشترک توسعه اقتصادی افغانستان و اکو؛ در حالی که توسعه اقتصادی پایدار و افزایش سطح زندگی مردم یکی از اهداف و برنامههای مهم اکو تلقی میشود، ناهماهنگی و سطح متفاوت اقتصادی میان اعضا، به عنوان یکی از نقطه ضعفها و دلایل ناکارآمدی این سازمان بیان شده است. وضعیت فعلی افغانستان میتواند کاملاً گویای همین تفاوت ها باشد. بنابراین موفقیت اکو مستلزم رفع این نابرابریهای اقتصادی است.در اجلاس اخیر نیز شاهد بودیم هم جمهوری اسلامی و هم کشورهای دیگر برای مشارکت در بازسازی افغانستان، بهدور از حواشی و رقابتهای سیاسی، اعلام آمادگی کردند.
نظر شما