شاید آن زمان که ایران در سال ۲۰۰۹ از طریق یک شرکت ثالث آفریقایی تعدادی قایق تندروی انگلیسی را خریداری کرد، ایالات متحده گمان نمیکرد روزی نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس با اتکا به پیشرفتهترین فناوریهای روز دنیا بتواند نیرویی سازماندهی شده با اتکا به دکترین دفاع نامتقارن برای حفاظت از امنیت ملی خود ایجاد کند.
کارشناسان نظامی از همان ابتدا اعتقاد داشتند ایرانیها میتوانند، قایقهای غیرنظامی را تبدیل به مهاجمهای ابرقدرتی کنند که قابلیت حملههای زنبوری داشته باشند. از همین رو هنگامی که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا از خرید چنین محمولهای آگاه شدند، سعی کردند تا از ورود کشتی حامل قایقهای تندرو به داخل آبهای ایران جلوگیری کنند، اما با همراهی نیروهای گشتی ایران، کشتی به سلامت وارد مرزهای آبی ایران شد و توانست کمک شایانی به پیشرفت فناوری شناورهای تولیدی داخل داشته باشد.
روز گذشته، مراسمی برای الحاق ۱۱۰ شناور تندرو هجومی کلاسهای مختلف از جمله عاشورا در پایگاه نیروی دریایی سپاه در بندر عباس برگزار شد. تحویل ۱۱۰ فروند شناورهای تندرو به سازمان رزم ندسا بیانگر این نکته است که کماکان، راهبرد جنگ نامتقارن در نقطه ثقل دکترین دفاعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بهخصوص، نیروی دریایی آن قرار دارد.
دکترینهای نظامی در سطوح مختلف (راهبرد، عملیات و تاکتیک) نقش بسیار مهمی را در توصیف و تبیین رویکرد نظامی کشورها در نحوه بسیج و پشتیبانی نیروهای درگیر، شرح و تصویرسازی از صحنه نبرد و همچنین تبیین بهترین شیوههای هدایت نیروها ایفا میکنند. یکی از این دکترینهای نظامی، نبرد نامتقارن نام دارد. بدین معنا که محوریت راهبرد نظامی شما بر نقاط ضعف و محدودیتهای حریف قرار میگیرد. جنگ نامتقارن یا جنگ ناهمتراز در اصطلاح به نبردهایی گفته میشود که طرفهای درگیر در آن از توانایی نظامی یکسانی برخوردار نیستند و برخلاف جنگهای کلاسیک، از فرمولهای کلاسیک برای موقعیتهای خاص نظامی استفاده نمیکنند.
به عنوان مثال، در شرایطی مانند نبرد غزه و رژیم صهیونیستی، طبیعتاً در هیچ شرایطی نمیتوان توازن نظامی میان این دو را متصور بود. اما مقاومت فلسطین با ذکاوت و با استفاده از نقطه ضعف ذاتی سامانههای پدافندی – یعنی فلج شدن در شرایط هجوم تعداد بالا – با شلیک پر تعداد راکتهای ساده و سبک توانست گنبد آهنین اسرائیلی را سوراخ کرده و به حریم داخل آن نفوذ کند.
همین حکایت در خلیج فارس هم صادق است. این منطقه به دلیل عمق کم، ضعفی ذاتی را برای شناورهای سنگین ایجاد میکند و سبب ممانعت جدی در تحرک آزادانه آنها میشود. از سوی دیگر، با توجه به پیشرفتهای قابل توجه یگانهای دریایی فرامنطقهای مانند ایالات متحده، طبیعی است که پا گذاشتن در همان مسیری که واشنگتن طی دههها پیموده، برای کشورمان دشوار است. از همین رو، تهران با درانداختن طرحی نو و با استفاده از پایههای علمی، دکترین خود را در حفاظت از محیط امنیتی حریم دریایی جنوب کشورمان پایهگذاری کرد. این راهبرد براساس اصول محوری جنگ نامتقارن بر نقاط ضعف حریف متمرکز است.
ناوها و ناوشکنهای سنگین با تمام قابلیتهای منحصر به فرد خود، در زمان هجوم با تعداد بالا بسیاری از قابلیتهای خود را از دست میدهند. ناوهای آمریکایی در برابر شناورهای تندرو ایران از آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند. خلیج فارس هم باریک و هم کمعمق است و ناوهای هواپیمابر آمریکایی قدرت مانور کمی در چنین منافذی دارند. این ناوها در یافتن سرعت باد مناسب جهت به پرواز درآوردن هواپیماها دچار مشکل بوده و همچنین در برابر هجوم قایقهای تندرو ایران بسیار آسیبپذیر هستند. به خصوص آنکه با عملیات زنبوری این شناورها مواجه شوند. از همین رو بود که روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در گزارش خود، تاکتیک حملات زنبوری قایقهای تندرو را یکی از بهترین راهبردهای جنگی ایران دانسته است.
این قایقها که قدرت مانور بالایی دارند، به یکی از کاربردیترین راهبردهای ایران در مقابل ناوهای غولپیکر آمریکایی تبدیل شدهاند. این قایقهای کوچک اما قدرتمند میتوانند به طور گروهی و همزمان مانند یک توده زنبور که به یک طعمه بزرگتر حمله میکنند، از چند سو به ناوهای بزرگ حمله کرده و آنها را نابود کنند.
نظر شما