به همین دلیل، باید شهر مشهد را از همان دورانی که صاحب موقعیت سیاسی شد، صاحب دم و دستگاه گمرک بدانیم؛ حالا با نام دیگری هم باشد، توفیری ندارد و به هر نحو مشهد صاحب این ساختار اداری بوده است. از آنجا که این شهر علاوه بر قرار گرفتن در مرکز ایالت خراسان، محل آمد و شد زائران از نواحی دیگر و کشورهای مختلف دور و نزدیک بود، تقریباً از اواسط دوره صفویه و با رونق عمرانی مشهد، فعالیت گمرک هم در آن شدت گرفت. آنچه موجب شد گمرک مشهد فعالیت خود را گسترش دهد و از سوی مقامات حکومتی جدی گرفته شود، جدایی بخشهای گستردهای از خاک ایران و نزدیک شدن این شهر به مرزهای بینالمللی بود. بر اساس قرارداد پاریس، هرات و افغانستان از ایران جدا شد و طبق عهدنامه آخال، اراضی آن سوی رود اترک و به همین دلیل مشهد، مرکز ایالت خراسان به مرزها بسیار نزدیکتر شد و بر همین اساس، اداره گمرکات مشهد فعالیت خود را گسترش داد.
نخستین ساختمان گمرک کجا بود؟
تا جایی که قابل شناسایی است، باید قدیمیترین ساختمان گمرک شهر مشهد را کاروانسرای عباسقلیخان، واقع در پایین خیابان بدانیم. این کاروانسرا در نیمه دوم دوران سلطنت ناصرالدینشاه به عنوان ساختمان گمرک تعیین گردید. دلیل این انتخاب، احتمالاً حجم بالای مبادلات تجاری شهر مشهد با مرزهای شمال شرقی و شرق کشور بوده است؛ شهرهایی مانند مرو یا هرات که در این زمان از محدوده جغرافیای سیاسی ایران خارج شده بودند. از طرفی بیشتر کاروانسراهای فعال تجاری مشهد، در شرق شهر یعنی محلات عیدگاه و پایینخیابان واقع بود و استقرار اداره گمرک در آن ناحیه میتوانست به آسان شدن فعالیتها کمک کند. با این حال، این انتخاب، دردسرهایی هم داشت؛ اینکه هجمه ترکمانان و دیگر اقوام مهاجم، بیشتر از سوی شرق بود و گمرک با توجه به نقش ذاتیاش در فعالیتهای تجاری و قرار داشتن محمولههای مختلف بازرگانی در انبارهای آن، لقمهای چرب و شیرین برای راهزنان محسوب میشد. این بود که تقریباً مقارن استخدام کارشناسان بلژیکی برای گمرک توسط امینالدوله، صدراعظم مظفرالدینشاه در سال ۱۲۷۶ خورشیدی، مکان ساختمان گمرک مشهد هم به نزدیکی ارگ حکومتی منتقل شد تا هم فضای بیشتری برای فعالیت داشته باشد و هم بتواند از امنیت ناشی از همجواری با ارگ و محل زندگی والی خراسان استفاده کند.
شکل گرفتن فعالیتهای فوقبرنامه
سال ۱۲۷۸ خورشیدی بود که شاه قاجار، امتیاز بهرهبرداری از گمرکات ایران را به روسیه تزاری واگذار کرد و بلژیکیها هم در مقام خود ابقا شدند. با پیروزی انقلاب مشروطه، گمرک باز هم در دست روسها باقی ماند. در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، یعنی پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، یک بلژیکی به نام موسیو لِلو، اداره گمرکات خراسان را به دست گرفت و در شهر مشهد مستقر شد. حضور جناب موسیو علاوه بر انتظام امور گمرکی که تا پیش از آن به دلیل ناامنی دچار هرج و مرج شده بود، چند فایده دیگر هم برای اهالی مشهد داشت. للو آدمی ظریفالطبع و عاشق گل و گیاه بود. به همین دلیل شروع کرد به انتظام دادن فضای سبز در منطقه ارگ مشهد و زمینهای اطراف گمرک. برخی معتقدند درختهای چنار سر به فلک کشیده باغ ملی در خیابان ارگ شهر مشهد، یادگاری همین جناب للو و البته حضور اداره گمرک در این منطقه است. از سوی دیگر، با همکاری تعدادی از ایرانیهای مشغول به کار در گمرک، سنگ بنای یک کتابخانه بزرگ در مشهد گذاشته شد که به آن «کتابخانه گمرک» میگفتند؛ این کتابخانه در سال ۱۳۱۳ خورشیدی و با گذشت حدود دو دهه از فعالیت آن، طبق گزارش مکتب شاپور، بیش از ۲هزار و ۶۰۰ جلد کتاب داشت که فقط ۴۰۰ جلد آن به زبان فارسی و بقیه به زبانهای خارجی بود. افزون بر این، کتابخانه گمرک اشتراک بسیاری از مجلات علمی اروپا را هم داشت و به همین دلیل باید آن را نخستین کتابخانهای در مشهد بدانیم که این حجم از اطلاعات بینالمللی را به مراجعانش عرضه میکرد. جالب اینجاست که مسئولان این کتابخانه، با جمعآوری دائمی اعانه از کارمندان گمرک و دیگر ادارات مستقر در اطراف ارگ مشهد، بر تعداد منابع اضافه میکردند و کتابخانه را گسترش میدادند و نوعی باشگاه کتابخوانی را در مشهد راه انداخته بودند. میتوان این اقدام اداره گمرک را بخشی از تاریخ فعالیتهای عامالمنفعه و غیرسازمانی این اداره محسوب کرد؛ بخشی غیرسازمانی اما مؤثر که میتواند الگویی همیشگی برای فعالیتهای فرهنگی و عامالمنفعه در کشور باشد.
نظر شما