به گزارش قدس آنلاین، از ۸۷ سال پیش کلید مبارزه با بی سوادی در ایران زده شد و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه با بی سوادی را سازمانهای تعلیمات اکابر، سازمان آموزش سالمندان، سازمان آموزش بزرگسالان و کمیته ملی پیکار با بی سوادی، سازمان ملی جهاد سوادآموزی به عهده داشتند و برای همین پراکندگی بود که تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی طبق سرشماری سال ۵۵، از جمعیت حدود ۲۷ میلیون نفری که ۶ سال به بالا سن داشتند، بیش از ۱۴ میلیون نفر یعنی حدود ۵۲ درصد جامعه را بی سوادان تشکیل میدادند. در کنار این مساله عدم دسترسی کودکان لازم التعلیم به امکان تحصیل نیز بسیار در پهنه ایران گسترده بود. شاید همین مساله بود که باعث شد در ۷ دی ۱۳۵۸ سازمان نهضت سوادآموزی به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شود تا آموزش خواندن، نوشتن، ریاضی، آموزش دینی به بزرگسالان به صورت گسترده و جدی پیگیری شود.
حالا بعد از گذشت ۴۲ سال باید بار دیگر به اهداف این سازمان نگاهی انداخت. شاید تا پیش از شیوع کرونا در کشور این بازنگری با این دید میتوانست پیش برود که هدف از تشکیل این نهاد که ریشه کنی بی سوادی در کشور بود به مقصود رسیده است.
و باید این دید پیگیری میشد که: براساس آخرین تعریف یونسکو در توصیهنامه آموزش بزرگسالان سواد شامل مهارت خواندن و نوشتن، شناخت، درک، تفسیر، خلق، تعامل و حساب کردن با استفاده از متون چاپی و منابع نوشتاری و همچنین توانایی حل مشکلات در یک محیط رو به رشد فناورانه و غنی از اطلاعات است.
شاپور محمد زاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی درباره تعریف سواد در آخرین نشست خبری خود گفته است: یونسکو ۴ تعریف برای سواد تعریف کرده اما اکنون تعریف چهارم مدنظر است سواد یعنی اینکه فرد بتواند با آموختههای خود تغییراتی در زندگی و جامعه خود به وجود بیاورد. در این راستا حدود ۵۰۰ مرکز یادگیری محلی ما براین اساس فعالیت دارند.
اما کرونا و آمار ترک تحصیل کردهها و کسانی که وارد چرخه آموزش نمیشوند، گوشزد کرد هر چند همچنان باید مطالبه گر اصلی در این حوزه در بدنه اصلی آموزش و پرور ش باشد تا تمام کودکان لازم التعلیم حتی در همین دوران کرونا تحت پوشش قرار بگیرند و برای کسانی که در این دو سال ترک تحصیل کرده اند و برخی از آنها دیگر به چرخه آموزش باز نخواهند گشت، نیز باید مطالبه گری را از معاونتهای مختلف آموزش و پرورش پی گرفت، اما شاید نیاز باشد برای ۵ سال آینده یک مسئولیت مضاعفی برای سازمان نهضت سوادآموزی تعریف کرد.
امروز پوشش گسترده مدارس را در سراسر کشور شاهد هستیم و ساختمان مدارس به دور دست ترین روستاها نیز رسیده است و در دوران کرونا یکی از بحثهای مهم از همان روزهای نخست که آموزش مجازی سیطره پیدا کرد عدم دسترسی کودکان در پهنه ایران به زیر ساختهای آموزش مجازی بود که کودکان واجب التعلیم را تحت تأثیر قرار داد. اتفاقی که باعث شد خیلیها دیگر قید ادامه تحصیل را بزنند.
آمار رسمی در سال ۹۸ میگفتند که بیش از ۸ میلیون نفر بی سواد در کشور داشتیم و قدر مطلق بی سوادی (۱۰ تا ۴۹ سالهها) عدد ۲ میلیون و ۶۷۰ هزار را با خوداظهاری نشان میداد که از این تعداد ۳۶۰ هزار اتباع خارجی بودند. این تا پیش از شیوع کرونا در کشور بود.
شاپور محمدزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در آخرین نشست خبری خود اعلام کرد که اکنون برآوردهای انجام شده در خصوص میانگین کشوری باسوادی در پایان سال ۹۹ و ابتدای سال ۱۴۰۰ نشان میدهد این نرخ برای زنان به ۹۶ درصد و برای مردان به ۹۸ درصد رسیده است. همچنین برآورد ما این است که نرخ باسوادی در مدت زمان مذکور برای روستاییان ۹۲ درصد و برای شهرنشینان ۹۸ درصد است.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با تاکید بر شناسایی و جذب بی سوادان بیان کرد: تا پایان سال ۹۹ براساس برآوردها درصد باسوادی شهرنشینان ۹۸ و درصد باسوادی روستانشینان ۹۶ درصد پیش بینی میشود.
وی همچنین اعلام کرد ۵۰ درصد فعالیتهای سازمان برای بی سوادان و ۵۰ درصد دیگر فعالیتها برای کم سوادان خواهد بود.
وی استقرار آموزش بزرگسالان در دوره متوسطه و ابتدایی را مطرح کرد و از ۳۶ هزار اتباع خارجی که در کلاسهای سوادآموزی شرکت کرده اند گفت.
در حال حاضر در گروه ۱۰ سالهها ۱۰ هزار نفر تحت پوشش هستند که در کلاسهای سوادآموزی مشغول به تحصیل هستند.
لزوم توجه بیشتر به بازگشت افراد به چرخه بی سوادی
اما همچنان دو نکته باید مورد توجه قرار بگیرد: یکی بحث بازگشت به بازتعریف سواد و بیرون آمدن از چرخه صرف یاد دادن خواندن و نوشتن به افراد تحت پوشش سازمان نهضت سوادآموزی و دیگری به عهده گرفتن بخشی از مسئولیت کسانی که در این دو سال از چرخه آموزش باز ماندند توسط این سازمان. چرا که این سازمان به شکل میدانی تری به تک تک افراد در پهنه ایران میتواند دسترسی داشته باشد.
یکی دیگر از مسائلی که امروزه در حوزه سوادآموزی مطرح است، بحث بازگشت افراد به چرخه بی سوادی است که شاید کرونا آن را تشدید کرده است به این معنا که افراد ممکن است سواد خواندن و نوشتن را یاد بگیرند اما به دلیل نبود مشوقهای لازم محیطی، عدم نیاز به سواد در زندگی روزمره در بسیاری از مناطق محروم و روستایی و نبود ابزاری برای ارتقا سواد در بزرگسالان، به مرور این افراد دوباره به چرخه بی سوادان جامعه باز میگردند. قبلاً اگر بزرگسالان در این دایره بودند حالا باید کودکان و نوجوانانی را نیز در این چرخه در نظر گرفت.
در سال ۹۸ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی اعلام کرد که تصمیم داریم سازمان نهضت سواد آموزی را به سازمان نهضت و آموزش بزرگسالان تبدیل کنیم. این در حالی است که مدارس بزرگسال (شبانه) را در سه دسته مدارس دولتی و داوطلب آزاد، مراکز آموزش از راه دور و هنرستانها در حال فعالیت داریم که زیر نظر سازمان مدارس و مراکز غیردولتی فعالیت میکنند و حداقل سن ۱۶ و حداکثر ۲۴ سال را پوشش میدهند و همان زمان هم مشخص نشد که آیا نظر رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ادغام و گسترش همین بخش در نهضت است و یا تعریف دیگری از آموزش بزرگسالان در نظر است که به نظر میرسد در صورت مطرح بودن موضوع دوم یک موازی کاری در آموزش و پرورش رخ خواهد داد. در این دو سال البته کمتر در این باره سخن گفته شد.
نکته مهم دیگر که در سالروز تأسیس سازمان نهضت سوادآموزی شاید باید به آن اشاره کرد این است که خروجی سوادآموزان تحت پوشش این سازمان به چه میزان پایداری سواد دست پیدا میکنند؟
بزرگترین دستاورد سازمان نهضت سوادآموزی در سالهای استقرار خود محرومیت زدایی در حوزه سوادآموزی بود و طبق آمارها در حوزه سوادآموزی با کمک گسترش نظام آموزش و پرورش در سطح کشور و فعالیتهای این سازمان به مطلوب نزدیک هستیم اما واقعیت این است که نیاز جدی به بازتعریف سواد، تجدید نظر در روشهای سوادآموزی و تعامل بیشتر این سازمان با آموزش ابتدایی و متوسطه نیاز امروز جامعه است.
محمدزاده میگوید: با اجرای طرح بسیج عمومی سوادآموزی در سال ۱۳۶۹ و آموزش بیش از ۴.۱ میلیون نفر بی سواد مطلق در طول یک دهه، در سال ۱۳۷۵ نرخ باسوادی در ایران به ۷۹.۵ درصد رسید (۱۸ درصد افزایش). این افزایش در سرشماری ۱۳۸۵، ۹۰ و ۱۳۹۵ به ترتیب به ۸۴.۶ درصد، ۸۴.۸ درصد و ۸۷.۶ درصد ادامه پیدا کرد و در برآوردسال ۱۴۰۰ این رقم به ۹۰.۵ درصد افزایش یافته است. اما متأسفانه هنوز جامعه ما با حدود ۷.۵ میلیون بیسواد روبروست.
منبع: مهر
نظر شما