دکتر شهرام توفیقی، عضو گروه آیندهنگری، نظریهپردازی و رصد کلان سلامت فرهنگستان علوم پزشکی و دبیر انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران در گفتوگو با ما از پرهزینهترین بیماریها در کشور و چگونگی مدیریت آنها میگوید.
آیا هزینهتراشی پزشکان را برای درمان بیماریهای مزمن و صعب العلاج قبول دارید؟
متأسفانه هزینه درمان بیماران مزمن و سرطانی بسیار زیاد است و سالانه بیش از ۳هزار میلیارد تومان برای درمان این بیماران هزینه میشود که در بسیاری از موارد موجب افزایش طول عمرمفید بیماران نمیشود، اما این مسئله یکی از مشکلات اخلاقی است که در حوزه تصمیمگیری مراقبت از بیماران صعبالعلاج پیش میآید. ما میدانیم هزینه اثربخشی درمان سرطان خیلی بالا نیست در حالی که هزینه اثربخشی پیشگیری و غربالگری سرطان بسیار بالاست. یعنی با یک تست ژنتیک میتوانیم احتمال بروز سرطان در فرد را بررسی کنیم و به او فرصت بدهیم اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام دهد، همانطور که در این چند سال اخیر این اقدام شایسته تقریباً رایج شده و متخصصان حوزه ژنتیک توانستهاند با انجام تستهای ژنتیک، استعدادهایی را شناسایی و درمان بهنگام و یا اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام دهند.
با این حال حفظ تعادل بین پیشگیری و درمان بسیار حائز اهمیت است و این مهم به این معناست نه آنقدر به پیشگیری توجه کنیم که از درمان غافل شویم و نه آنقدر روی درمان سرمایهگذاری کنیم که از پیشگیری غافل شویم. چرا که بیمارانی که در سنین جوانی مبتلا شدهاند باید بتوانند به کمک درمان عمر مفیدی داشته باشند اما این به معنای هزینهتراشی و انجام هزینههای غیرضروری نیست. از نظر اقتصاد سلامت هزینه منفعت درمان بیماران مزمن بهویژه بیماران سرطانی پایین است و آنقدری که هزینه میکنیم بیماران عمر مفیدی بدست نمیآورند اما به لحاظ اخلاق پزشکی نمیتوان این بیماران را نادیده گرفت. بنابراین باید به طور متناسب با ترویج سبک زندگی سالم، غربالگریها، سرمایهگذاری و شناسایی افرادی که شانس ابتلا به بیماریهای ژنتیکی دارند بتوانیم با پیشگیری و یا درمان بهنگام طول عمر آنها را افزایش دهیم.
آیا شاخص و مؤلفه روشنی وجود ندارد که تا این حد داروی غیرمؤثر و آزمایشهای غیرضروری تجویز نشود یا پای تعارض منافع در میان است؟
در پاسخ به این پرسش شما باید بگویم مبحث مهمی که بهتازگی در حوزه اقتصاد سلامت پذیرفته شده این است که زمانی ما صحبت از تعارض منافع میکنیم که اثبات شود کسب منفعتی بیش از اندازهای که باید دریافت شود مدنظر است. یعنی پزشک جوانی که تازه دانشآموخته شده و تجربه کافی ندارد به جای پنج آزمایش، ۱۰ آزمایش تجویز کند و ممکن است شما تصور کنید پای تعارض منافع وی در میان است، در حالی که این تعارض منافع نیست و او به دلیل کمتجربه بودن آزمایشهای تشخیصی بیشتری تجویز میکند و با آنکه هزینه اضافهتری به بیمار تحمیل میکند، به دلیل کسب منفعت نیست و میخواهد چیزی را از قلم نیندازد. همچنین به دلیل افزایش پیگیریهای حقوقی و شکایتها از سوی خانواده بیماران به دلیل عدم تشخیص بهموقع پزشکان، گروهی از پزشکان فکر میکنند باید هر آزمایشی را که ممکن است به تشخیص دقیقتر بیماری کمک کند تجویز کنند تا علاوه بر تشخیص بهموقع بیماری بیمار، از حقوق خود نیز دفاع کنند تا مورد پیگرد قضایی قرار نگیرند که این هم تعارضمنافع محسوب نمیشود و پزشک برای حفاظت از خود در مقابل پیگیریهای قضایی این کار را انجام میدهد. بنابراین تنها در مواردی تجویزهای اضافه چه در حوزه دارو، چه در حوزه تجویز آزمایشهای تشخیصی و چه در حوزه بستری تعارض منافع محسوب میشود که اثبات شود پزشک تجویزکننده حتماً به دنبال کسب منافع مالی بوده است. اگر این عنصر را در تعریف تعارضمنافع در نظر بگیریم، براساس پژوهشی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده حداکثر ۳۰درصد مواردی که عنوان شد تعارض منافع محسوب میشود و ۷۰درصد آنها به دلیل تجربه کم پزشک و یا حفاظت از خود در برابر پیگیریهای قضایی است.
البته در برخی مواقع خانواده بیمار توانایی مالی بالایی دارد و تقاضا میکند هر اقدام درمانی که لازم است برای بیمار انجام شود که در این مورد نیز پزشک نه بهخاطر منافع خود بلکه به دلیل اصرار خانواده بیمار مدت بستری بیشتر و آزمایشهای تشخیصی بیشتری را تجویز میکند به امید اینکه طول عمر بیمار حتی برای مدت کوتاهی افزایش یابد که این مسئله نیز جزو طبقهبندی تعارض منافع محسوب نمیشود، اما اتلاف منابع است.
به جز اقدامات پیشگیرانه و غربالگری در حوزه بیماریهای صعبالعلاج نظیر سرطانها راهکاری برای کاهش هزینهها و افزایش اثربخشی درمان وجود دارد؟
برای کاهش هزینههای درمانی این بیماران دستورالعملهای درمانی متفاوتی در دنیا وجود دارد که هیچ یک قطعیت ۱۰۰درصد در تمام بیماران را ندارند، یعنی به درجات متفاوت میتوانند در بیماران مختلف مفید باشند. بهخصوص در حوزه آنکولوژی و سرطان پزشکان آنقدر با دزها و داروهای متفاوت کار میکنند که بهترین پاسخ بیمار را پیدا کنند، یعنی هر یک از بیماران به کدام ترکیب دارویی بهتر پاسخ میدهد. چرا که ممکن است دو بیمار کاملاً مشابه به لحاظ بیماری با دو ترکیب متفاوت دارویی پاسخ مطلوب درمانی بگیرند و به ندرت مشاهده شده یک درمان برای همه بیماران مبتلا به سرطان مؤثر باشد. بنابراین برای کاهش هزینه در راهنماهای بالینی و مدیریت درمان زیرپوشش مراکز تحقیقاتی با هدایت وزارت بهداشت و بیمهها میتوان از سرگردانی بیماران پیشگیری کرد و بخش خصوصی باید از این مسئله تمکین کند. متأسفانه در بخش خصوصی تمکین از قواعد کلی بهندرت دیده میشود به همین دلیل افزایش هزینههای درمان به لحاظ اقامت، تجویز دارو و آزمایشهای تشخیصی، درمان و درمانهای تسکینی برای بیماران در بخش خصوصی صورت میگیرد. همچنین ما میتوانیم با هدایت کمکهای خیران به سوی درمان بیماران صعبالعلاج و سرطانی بخشی از هزینهها را تقبل کنیم تا بخشی از این هزینهها کاهش پیدا کند.
نظر شما