هفتهای که گذشت، سرخط اخبار جهان به ناآرامیهایی در قزاقستان اختصاص داشت که اگرچه زمینه اصلی آن افزایش قیمت سوخت عنوان شد اما از سوی بسیاری از ناظران به نوعی تنشزایی غرب در حیاط خلوت روسیه تعبیر شد. اصل اعتراض مردمی به یک اتفاق داخلی امری عجیب نیست و همهجای دنیا اتفاق میافتد اما وقتی بلافاصله پس از آغاز اعتراضات، خشونت شدید در دستور کار معترضین قرار میگیرد، فرودگاه تصرف میشود و ساختمانها آتش میگیرند، مشخص است که نوعی برنامهریزی از قبل برای به بیراهه بردن اعتراضات وجود داشته است.
در کنار شواهدی این چنین، اخبار از ورود برخی تروریستها از دیگر کشورها به اعتراضات نشان میداد که موضوع افزایش قیمت گاز مایع، پوششی است برای اهدافی کلانتر. غرب سابقه بسیار زیادی در شکلدهی به انقلابهای رنگی دارد. یکی از مهمترین موارد از این دست تحرکات به حوادث سال ۲۰۱۴ در اوکراین بازمیگردد که تنشهایی را رقم زده که تا همین امروز هم ادامه دارند. آنچه اکنون در مرزهای شرقی اوکراین میگذرد، بیش از هرچیز ناشی از کودتای رنگی علیه «ویکتور یانوکویچ»، رئیسجمهور وقت اوکراین است.
با این حال، سرنوشت «قاسم توکایف» در نورسلطان، شبیه به سرنوشت یانوکویچ در کییف نبود. بررسی آنچه مانع از رخداد شرایطی مشابه شرایط ۲۰۱۴ در اوکراین شد نشان میدهد که روسیه در آسیای میانه به ساز و کاری دست یافته که همانطور که «ولادیمیر پوتین» هم اشاره کرد، میتواند مانع از انقلابهای رنگی در کشورهای منطقه شود. مهمترین نکته در خصوص آشوبهای قزاقستان این بود که ساز و کار روسیه موفق عمل کرد؛ چیزی که شاید آمریکاییها انتظار آن را نداشتند.
«سازمان پیمان امنیت جمعی» (CSTO) اندکی پس از آغاز اغتشاشات در قزاقستان، نیروهای حافظ صلح خود را به تقاضای دولت قانونی قزاقستان وارد میدان کرد. این نیروها که بهعکس تبلیغات برخی، عملکردشان بیشتر شبیه نیروهای پلیس شهری است، موفق شدند در کنار نیروهای قزاق، بهسرعت تحرکات ناامنکننده را متوقف کنند و آرامش نسبی را دوباره به قزاقستان بازگردانند.
جمع شدن بساط اغتشاشات در قزاقستان پیروزی قاطع برای بلوک روسیه در برابر بلوک غرب بود که متاسفانه در ایران ذیل توییتهای عدهای درباره عنوان نیروهای روسی اعزام شده به قزاقستان که «صلحبان» نامیده میشوند، مغفول ماند. شاید اساسا هم هدف این اصحاب شبکههای اجتماعی این بود که شکست یک انقلاب رنگی در مواجهه با ساز و کار امنیتی بلوک روسیه چندان به چشم نیاید. اما بههرحال هر ناظری اذعان خواهد کرد که سازمان پیمان امنیت جمعی در مهمترین ماموریت سالهای اخیر خود کاملا موفق عمل کرده است.
ایالات متحده اگر بهدنبال آن بود تا با ایجاد آشوب در آسیای میانه، جبههای جدید در برابر روسها بگشاید تا کمتر بر تحولات اوکراین متمرکز شوند و ابزاری برای چانهزنی در مذاکرات مسکو و واشنگتن در اختیار داشته باشد، نتوانست به هدف خود برسد. روسیه این بار موفق شد که جلوی یک انقلاب رنگی را با ساز و کاری کاملا قانونی بگیرد و اکنون این مسکو است که در مذاکرات با طرف آمریکایی یک برگ برنده در اختیار دارد.
بهنظر میرسد که با توجه به تحولات داخلی آمریکا و نیاز مبرم واشنگتن برای دستیابی به یک دستاورد در حوزه سیاست خارجی، دست دولت بایدن بار دیگر خالی مانده است.
نظر شما