تحولات منطقه

۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۲
کد خبر: ۷۸۴۰۰۹
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

مجموعه «جوکر» ایده بدی ندارد و اتفاقاً چون کپی یک مجموعه امتحان پس داده ژاپنی است که در اروپا و استرالیا بازسازی شده پس در وهله نخست، ماده خام خوبی برای بازسازی در ایران دارد. آن قدر کپی‌کاری‌های مؤلفان(!) داخلی از نمونه‌های موفق خارجی  لو رفته که سازندگان «جوکر» در همان ابتدا درباره بازسازی خود روشنگری کردند و رک و راست گفتند که مجموعه‌شان، کپی است.

این کپی‌کاری در وهله نخست و به مانند بسیاری از بازسازی‌های وطنی، مورد توجه قرار گرفت ولی هر چه جلوتر رفتیم از عطش ابتدایی برای تماشا کاسته شد. دلیلش واضح است و صد بار تکرار شده؛ خنداندن بیشتر از پروداکشن عظیم و دکورهای ملون به متن خوب نیاز دارد و در ساختار یک رئالیته‌شو، این اهمیت متن به‌ مراتب بیشتر هم می‌شود و آنچه در «جوکر» کم‌بنیه بود اول همین متن بود.

وقتی متن ضعیف است در یک الگوی امتحان پس داده که از سینمای‌ فارسی و کمدی‌هایی که با امثال میری و وحدت، صیاد، نوذر آزادی، متوسلانی، سپهرنیا، نصرت کریمی، پرویز خطیبی، ارحام صدر و... پیش می‌رفت تا سینمای تجاری پس از انقلاب اسلامی و محصولاتی که مؤسسه‌هایی نظیر پویافیلم، شکوفافیلم و سپاهان‌فیلم ارائه می‌دهند این بداهه‌پردازی‌های کمدین‌هاست که موتور محرکه کار می‌شود. در همین مسیر بوده که مثلاً اکبر عبدی، علیرضا خمسه، ایرج طهماسب، حمید جبلی، رضا عطاران و در سطحی دیگر امثال جواد عزتی، علی صادقی، مهران غفوریان و جواد رضویان عاملی برای تولید کمدی‌هایی بفروش شدند.این جماعت کمدین هر چقدر بیشتر بداهه‌پرداز باشند، لنگی متن کمتر به چشم می‌آید چنان که امثال اکبر عبدی یا رضا عطاران تقریباً در تمامی آثار خود- حتی ضعیف‌ترین آن‌ها که کپی فیلم‌فارسی‌هایی نظیر «دزد و پلیس» یا «سازش» بوده،  توانستند چنان فیلم را روی دوش بداهه‌های خود پیش ببرند که در بازپخش‌های ده‌باره باز مخاطب از آثار استقبال کند.آنچه «جوکر» ندارد متن محکم مهندسی شده برای خلق کمدی است که از همان قسمت اول محسوس بود و در این ساختار وقتی امثال غلامرضا نیکخواه با کمدی غریزی خود می‌شوند مرکز ماجرا، ریتم تند شده و لذت تماشا بیشتر می‌شود ولی امان از وقتی که افراد فاقد بداهه‌پردازی قدرتمند غریزی نظیر ژوله یا سهیل مستجابیان یا امیر کاظمی می‌شوند مرکز مجموعه که نه فقط خودشان رنج می‌برند از سنگینی بار طنزپردازی بلکه مخاطب هم دلش می‌سوزد به حالشان. کمی تلخ است ولی حتی امین حیایی با سابقه بالا در بازیگری باز هم در طنزپردازی غریزی لکنت دارد و همین است که همه هنرش می‌شود استندآپ جاهلی به سبک حسن فیلم «کما» در «جوکر».

«جوکر» تلاش قابل تحملی برای ورود به رئالیتی‌شو از نوع کمدی داشته ولی درصد موفقیت آن در فصل اول خیلی که خوشبینانه نگاه کنیم پنجاه-پنجاه است. فقط کافیست حجم بالای سکانس‌های خنده‌دار یک کمدی کالت مثل «اجاره‌نشین‌ها» یا سریالی مثل «خودرو تهران یازده» یا نمونه‌هایی امروزی‌تر مثل «ایران برگر» و «چک» را با کل لحظات خنده‌دار فصل اول «جوکر» مقایسه کنیم تا دریابیم چقدر دست سازندگان این مجموعه خالی است. وقتی متن قوی نداریم چاره‌ای نداریم جز به کارگیری کمدین‌های بداهه‌پرداز! حالا لازم هم نیست لقمه را دور سرمان بچرخانیم یا خیلی هنری به قضیه نگاه کنیم؛ یکی مثل فیروز کریمی یا مجتبی محرمی هم قریحه طنزی دارند ‌که بسیاری از بازیگران فعلی ندارند.

حمید ماهی‌صفت را اغلب ایرانیان می‌شناسند؛ این استندآپ کمدین فقط با نشستن جلو دوربین و ذکر صدباره بسیاری از جوک‌های تکراری، ۱۰ برابر بیشتر از برخی بازیگران «جوکر» می‌خنداند. چرا؟ چون خنداندن کسب و کارش است و «اشتباهی» نیست! در ادامه راه «جوکر»، احسان علیخانی باید برود سراغ کمدین‌هایی که اشتباهی نیستند... .

پس اگر مخاطب بخت‌برگشته پای «جوکر» می‌نشیند نه ناشی از کیفیت متعالی بلکه به خاطر نبود محصول کمدی باکیفیت چه در تلویزیون و چه در شبکه خانگی است. وقتی رسانه‌های فراگیر را پر می‌کنیم از محصولات اشک‌آور، معلوم است یکی مثل «جوکر» می‌شود دریچه‌ای برای تنفس مخاطب خسته از ملال‌. «جوکر» اگر بخواهد خودش، ضد خودش نباشد باید بر متن‌پرداز قاهر توجه کند و وقتی متن قوی ندارد چاره‌ای جز به کارگیری کمدین‌های بداهه‌پرداز ندارد!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.