این روزها تجمعات ساکنان مرزهای شرق کشور و ظهور و بروز جنبههایی از تنشهای آبی که پیشتر قابل پیشبینی به نظر می رسید، بار دیگر خبرساز شده است. موضوع آب هیرمند در مناسبات ایران و افغانستان در سده اخیر همواره مشکل ساز بوده و هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است.
رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تأمین حقابه تالاب هامون محسوب میشود و خشک شدن تدریجی این تالاب تاریخی که از اوایل دهه ۷۰ آغاز شده، در سالهای اخیر با شدت بیشتری همراه است و این بحران زمینه تغییرات منفی زیست بوم منطقه را مهیا کرده است. براساس معاهده هیرمند سهم ایران از آب رودخانه معادل ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال، در حدود ۲۶ متر مکعب در ثانیه است که البته در ماهها و فصول مختلف تفاوت میکند. از آنجایی که این رودخانه از مناطق خشک و کم آب منطقه سیستان میگذرد، برای جنوب شرقی کشور در بحث تأمین آب شرب و کشاورزی و ... مهم و حائز اهمیت است.
بعد از روی کار آمدن دولت انتقالی در افغانستان و نیز روی کار آمدن دولت حامد کرزی، گفتوگوهای جدی میان دو طرف برای حل قضیه، صورت نپذیرفت. متأسفانه کرزی تشدید کننده بحران آبی هیرمند بود و حتی میتوان گفت او پازل تنش آبی را سیاسی امنیتی کرد تا بتواند در افکار عمومی افغانستان پایگاه بیشتری پیدا کند، اما نتوانست. بعدها اما روابط دوستانه دو کشور و کاهش بیش از حد آب رودخانه هیرمند بر اثر کاهش بارندگی در هندوکش و سرچشمههای آن تا حدودی موجب فروکش کردن اختلافات شد و سبب کمرنگی یا پاک شدن صورت مسئله شده است؛ اما حل یک مسئله حقوقی را نمیتوان به تغییرات اقلیمی و عوامل طبیعی سپرد، به ویژه وقتی مسئلهای، چون کشاورزی با موضوعات امنیتی و جغرافیای سیاسی جدید گره خورده باشد.
پس از آنکه طالبان بر افغانستان حاکم شد و فراخوان طالبان از شرکتهای خارجی برای احداث آبراهه در منطقه کمال خان روی رود هیرمند منتشر شد، اختلافات وارد دور تازهای شد. به علت وجود بحران آب در مناطق شرق ایران از جمله ۱۴۰ هزار هکتار از زمینهای زابل، دولت و مردم با مشکلات بسیاری روبهرو شدهاند. باید گفتوگوها با نظام سیاسی جدید مستقر در افغانستان وارد ابعاد حقوقی و منطقیتری شود.
امروز خواست جمهوری اسلامی ایران در موضوع هیرمند، اجرای کامل قرارداد ۱۳۵۱، نظارت مؤثر دولت افغانستان و انتقال بدون مشکل حقابه هیرمند است، موضوعی که در سالهای گذشته اجرایی نشده است. ساخت سد کمال خان و سد بخش آباد بر مقدار حقابه ایران تأثیر منفی گذاشت و موجب تنش در روابط دو کشور شد. رهبر معظم انقلاب نیز در تأکید بر ضرورت حفظ حقابه ایران اسلامی گفتهاند: دوستان ما در افغانستان باید به وظیفه خودشان درمورد فرستادن آب به هیرمند عمل کنند و توقع جدی ما این است که در مسئله آب هیرمند حق ایران و مردم استان سیستان وبلوچستان ضایع نشود و نظام اسلامی این توقع جدی را دنبال خواهد کرد. (سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع باشکوه مردم زابل ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۸۱)
پر واضح است رفع نیازهای آبی منطقه سیستان از اهمیت ویژهای برخوردار است و استمرار آن تهدیدات سیاسی-اقتصادی-اجتماعی و امنیتی در پی خواهد داشت. عمل نکردن به این قرارداد آبی، خسارت جبران ناپذیری به محیط زیست سیستان، وارد خواهد کرد و از میان رفتن کشاورزی و بروز پدیده مهاجرت را در پی خواهد داشت. درپایان باید به این مهم اشاره کرد که سوءاستفاده آمریکاییها و عناصر غربی دخیل در افغانستان ممکن است طالبان را مانند دولت کرزی به سمت استفاده ابزاری از آب هیرمند برای کسب درآمد یا اهداف سیاسی امنیتی سوق بدهد. لزوم اتخاذ دیپلماسی فعال و روشن کردن قضیه برای طرف افغانستانی و اخذ تعهدات لازم برای جاری شدن حقابه ایران بسیار مهم است. الگوی تعامل با طالبان نباید الگوی یکجانبه یا صرفاً مبتنی بر تساهل و تسامح باشد، بلکه باید با التفاط طرف مقابل به ضرورت تمسک به حقوق بینالمللی و احترام به حقوق همسایگان همراه باشد. روابط دو کشور باید مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز و تداوم صلح و امنیت در همه حوزهها از جمله دیپلماسی محیط زیست باشد.
نظر شما