به گزارش قدس آنلاین، جنگلهای هیرکانی موفق به گذر از عصر یخبندان شدند و شش درصد از مساحت ایران را با ۵۵ هزار کیلومتر مربع وسعت تشکیل میدهند و تحت حفاظت مشترک محیط زیست و میراث فرهنگی قرار دارند، از جنگلهای هیرکانی به عنوان موزه تاریخ طبیعی ایران یاد میشود و به رغم آنکه بخشی از آن ثبت جهانی شده است ولی حفاظت آن شایسته قدمت عظیم ۲۵ الی ۵۰ میلیون ساله نیست.
ایران و مازندران دارای یکی از ارزشمندترین جنگلهای جهان است و موضوع بودن و یا خروج درختان افتاده و شکسته از بستر جنگل همواره مورد اختلاف نظر بین مسئولان و کارشناسان و جنگلبانان بوده است.
اینکه آیا درختان شکسته و افتاده باید بهره برداری و از کف جنگل خارج شوند و یا وجود آنها چه تأثیری در اکوسیستم جنگل دارد، موضوعی است که باید کارشناسی مورد توجه قرار گیرد، مجید لطفعلیان عضو هیئت علمی دانشگاه منابع طبیعی ساری با اشاره به اهمیت اکولوژیک جنگلهای هیرکانی اظهار داشت: بایستی بخشی از درختان شکسته و افتاده در جنگل باقی بماند اما نه هرآنچه که افتاد و شکست بلکه در قالب برنامه جنگلداری بخشی از درختان میتواند باقی ماند و بخشی نیز خارج شود.
هرگونه برداشت از جنگل درقالب طرحهای جنگلداری باشد
وی افزود: اصل و اساس این کار غلط نیست اما شکل آن مسئله است و اینکه چه حجمی و چه میزانی باید در جنگل باقی بماند یا خارج شود مسئله مهم است زیرا هیچ کاری در جنگل بدون طرح جنگلداری صحیح نیست و اگر قرار است درخت شکسته و افتادهای از جنگل خارج شود باید در قالب طرح جنگل داری صورت گیرد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: فرض کنیم مساحت کوچکی مانند باغچه خانه داریم و میخواهیم سبزی کاری کنیم و هیچ اشکالی ندارد ۱۰۰ گرم بذر تره، ریحان و غیره بکاریم و کارهایی که در طول زمان انجام میدهیم در ذهن می گنجد وتمام باغچه در ذهن ما است و اگر به جنگل بنگریم درمی یابیم که ممکن است برنامهای تدوین کنیم که فردا نباشیم، بنابراین باید برنامه مکتوب باشد تا دیگران ببینند.
وی وجود پرسنل بالا و هزینههای بالا را از دیگر مسائل ذکر کرد و گفت: در این صورت برنامهها باید در قالب طرح ارائه شود و دیگران نیز آن را کنترل کنند و پس از تأیید در دوره زمانی خاص اجرا شود و تجربه دنیا نشان میدهد طرحهای جنگلداری بین پنچ تا ۲۰ ساله اجرا میشود.
لطفعلیان تصریح کرد: تغییرات اقلیمی، جمعیتی و اقتصادی از جمله مسائلی است که سبب میشود تا طرحهای جنگلداری طی دوره زودتر و کوتاهتر اجرا شود و تمام ابعاد قضیه باید سنجیده و تائید شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به برداشت درختان شکسته، خروج درختان افتاده را از سر استیصال مورد تائید ندانست و گفت: این طرح باید در قالب طرحهای جنگلداری صورت گیرد.
شرایط و اهمیت اکولوژیکی جنگلهای هیرکانی، پراکندگی درختان شکسته و افتاده، داشتن صرفه اقتصادی خروج و برداشت درختان شکسته موجود در بستر جنگل موضوع دیگری است که در بود و یا نبود این درختان در کف جنگل باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.
حبیب زارع عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و مدیر باغ ملی گیاه شناسی نوشهر گفت: در حال حاضر با توجه به شرایط حاکم بر جنگلهای شمال به نظر میرسد شرایط برای برداشت درختان شکسته و افتاده به دلایلی صلاح نیست زیرا کمیت و کیفیت جنگلهای شمال در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارد.
فقط ۴۰۰ هزار هکتار به معنای واقعی جنگل هستند
وی با عنوان اینکه جنگلهای شمال از نظر تواناییهای رویشی دچار تغییرات و محدودیتهایی شده است و شرایط خوبی ندارد، گفت: با توجه به تجربه و بازدیدهای میدانی صورت گرفته تقریباً ۴۰۰ هزار هکتار از جنگلهای شمال از نظر انبوهی به معنای واقعی جنگل محسوب میشوند که نیمی از ان ها در مناطق پرشیب و درههای عمیق وجود دارد، بنابراین سایر مناطق جنگلی از هم گسیخته و جزیرهای شده است.
وی گفت: فشارهای زیادی برجنگل وارد میشود و باید بدانیم که هرگونه دخالت غیرعلمی بر کنترل و نظارت در این عرصه سبب از دست رفتن درجه کمی و کیفی این جنگلها میشود و اگر برنامه علمی و اجرایی جنگلداری برای دخالت و بهره برداری در این عرصه مدنظر باشد باید آیتمهایی مورد توجه قرار گیرد.
زارع یادآور شد: همه ملاحظات را برای بهره برداری و مدیریت جنگل را مدنظر قرار دهیم و توجه به این مسئله مهم است که آیا همه مناطق جنگلهای شمال در برنامه برداشت درختان شکسته و افتاده گنجانده شده است یا اینکه در همه مناطق امکان دسترسی برای برداشت وجود دارد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: هرجا نمیتوانیم برای برداشت درختان شکسته و افتاده وارد شویم و هرجایی که نتوانستیم، نمیتوانیم بگوییم این درختان سهم جنگل باشد، از سوی دیگر آیا درختان شکسته و افتاده به صورت متمرکز پراکنده شدند یا خیر و یا باید منتظر گذشت زمان برای وقوع طوفان و بحران باشیم؟، پاسخ روشن است زیرا هرگز درختان شکسته و افتاده متمرکز نیستند و در قسمتهای مختلف جنگل به صورت تصادفی پراکنده هستند.
وی گفت: با توجه به پراکنده بودن مسیرهای فرعی و چوب کشها این نکته مهم است که تا چه مسافتی از جادهها، دخالت و برداشت مجاز است و آسیب شناسی و خطرات احتمالی این مسئله ضرورت دارد زیرا سبب ایجاد مسیرهای جدید چوب کشی و تخریب جنگل و خاک میشود.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل و مراتع اظهار داشت: آیا با توجه به برداشت سنتی و پراکنده بودن درختان شکسته و افتاده، باید بررسی شود آیا برداشت آن برای پیمانکاران صرفه اقتصادی دارد، درحالی که مطمئناً ندارد و باید با روشهای دیگری جبران شود و این امر سبب ایجاد قاچاق دوسویه میشود و سبب حضور قاچاقچیان جدید به سمت درختان سالم میشود.
وی گفت: چه تضمینی و محدودیتهای قانونی و کنترل برای برداشت درختان شکسته و افتاده، حفظ سلامت و عدم قطع درختان سالم و مجاور وجود دارد؟ و مطمئناً درختان سالم نباید قربانی برداشت درختان افتاده و شکسته شوند.
زارع با اظهار اینکه روشهای کنترل و ایستهای کنترلی کافی نیست و نیازمند اصلاح زیربنایی و اساسی است که باید در برنامهها گنجانده شود، گفت: اگر قرار است تمامی عملیات توسط پیمانکار و افراد حقیقی انجام شود، مکانیزمهای کنترلی چه خواهد بود.
وی با اشاره به ارزشهای اکولوژیکی درختان شکسته و افتاده گفت: این درختان قبل از انتقال و چکش خوردن باید ارزیابی شوند و توسط کارشناسان خبره مورد بررسی قرار گیرد و فاز تخریبی و آناتومی چوب درختان بررسی ظاهری شود.
وی گفت: براساس بررسی درختانی اجازه خروج و برداشت دارند که یک تا سه سال از زمان افتادن و شکسته شدن آنها گذشته باشد و اگر در مراحل میانی تخریب باشند، برداشت این درختان هدررفت منابع و ضایع کردن آینده حاصلخیز جنگل خواهد بود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به اینکه اگر درختان شکسته برداشت شوند درواقع نابودی تنوع زیستی خزهها و انقراض منطقهای و رویشی را دربرخواهد داشت، گفت: پیشنهاد میشود برداشت درختان شکسته و افتاده در فصول خشک سال از جمله تابستان انجام شود زیرا برای جلوگیری از آسیب به خاک، جادهها، بستر جنگل و غیره مؤثر است.
زارع یادآور شد: بسته به نوع گونه تشخیصی تنها درختان یک تا سه سال از سقوط برداشت شود و محاسبه و برآورده های حجم تخریب براساس ارزیابی دقیقی صورت گیرد و بیلانها و محاسبه اقتصادی درختان بررسی شود در غیر این صورت مسیرهای جدیدی از تجارت و قاچاق چوب صورت میگیرد.
هادی کیادلیر ی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات با بیان اینکه برداشت درختان افتاده و شکسته با وضعیت موجود اشتباه است، افزود: پراکندگی درختان و کیفیت آنها و میزان آن مشخص نیست و اینکه چه میزان باید برداشت شود.
میزان درختان شکسته و افتاده در جنگل کم است
وی با تاکید براینکه طبیعت باید مدیریت شود و نباید به حال خود رها کرد، گفت: هیچکس بیماری را به حال خود رها نمیکند و بهره برداری سبب خون ریزی میشود و باید آن را مدیریت و سالمسازی کرد و نمیتوان بدون طرح، این کار را عملیاتی کرد.
وی گفت: درختان شکسته و افتاده قابل پیش بینی نیستند که بتوان برنامه ریزی کرد زیرا برداشت درختان دارای عوارض بعدی از جمله تولید چوب خواهد بود.
کیادلیری یادآور شد: میزان درختان شکسته و افتاده در طبیعت کم است و این در تحقیقات اثبات شده است و باید درختان شکسته باقی ماند زیرا زیستگاه محسوب میشود.
این استاد دانشگاه با این پرسش که هدف از برداشت درختان شکسته و افتاده چیست، درباره احتمال وقوع آتش سوزی براثر وجود این درختان آن را غیرمنطقی دانست و گفت: ۹۰ درصد آتش سوزیها به وسیله انسان رخ میدهد و ربطی به شکسته و افتاده ندارد و برخی عنوان میکنند درختان کانونی برای آفت است درحالی که این حشرات مفید هستند و به چرخه طبیعت کمک میکند و حتی درخت پوسیده میتواند ضامن سلامتی درختان سالم دیگر باشد و با این نگاه نمیتوان هر درخت شکسته و افتاده را جمع کرد.
داشتن طرحهای حفاظتی و اکولوژی برای جنگلها متناسب با زیست بوم جنگل، ارائه مدل برای مدیریت جنگل، برداشت باید با نظارت کامل صورت گیرد و نباید برای سودهای مقطعی برخی پیمانکاران و پرداخت مطالبات آنان، جنگلهای ارزشمند هیرکانی را فدای سودجویی ها کرد.
منبع: مهر
انتهای خبر/
نظر شما