یکی از پروندههای اصلی که در مذاکرات ایران و عربستان سعودی باز شده، مربوط به حل بحران یمن است؛ بحرانی که ریشه در تصمیمات غلط آل سعود و دیگر اعضای ائتلاف دارد. همزمان این روزها بیشتر کارشناسان به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که آیا تهران و ریاض میتوانند با تأکید بر یک فصل مشترک، بحران یمن را حل کنند یا همه ظرفیتها به سمت واگرایی رفته است و این دو بازیگر منطقه امکان تعامل برای حل بحرانهای این کشور را ندارند؟
دغدغه آل سعود در یمن آن است که نمیخواهد یک دولت نزدیک به مقاومت مستقر باشد و از این بابت به دنبال آن است که تحت هر شرایطی عاقبت یمن به یک دولت غیر زیدی و دور از ایران برسد. سعودیها به دلیل مرزهای طولانی که با یمن دارند از بابت تهدیدات سرزمینی نگرانی بزرگی دارند و میخواهند با سرکوب زیدیها و معارضان با سیاستهای آل سعود این به اصطلاح تهدید را دفع کنند. به همین خاطر ریاض به دنبال آن است در رقابت با اندیشه انقلاب اسلامی از هر طریقی بر ماجرای یمن فائق آید و مانع شکلگیری یک دموکراسی شود؛ چرا که نفس تشکیل دولت فراگیر دموکراتیک در یمن هم برای سعودیها دست و پاگیر است و روند تعیین حاکم دست نشانده را در این کشور سخت و پرهزینه میکند.
ریاض علاوه بر موارد مذکور، دغدغه تجزیه یمن را دارد و با این ماجرا مخالف است؛ زیرا معتقد است باید این کشور یکپارچه تحت سیطره او باشد. در این میان اما امارات متحده عربی به ائتلاف سعودیها پشت کرده و به دنبال آن است تا برخی مناطق راهبردی یمن را از خاک این کشور جدا کرده و به خود الحاق کند تا در بحث تجارت دریایی نقش مؤثرتری بر آبراهههای بینالمللی داشته باشد؛ زیرا ابوظبی در برنامه راهبردی خویش پیوست دادن برخی بنادر مهم غرب آسیا و شمال آفریقا به سیستم تجارت دریایی خود را در قالبهای مختلف در نظر دارند و در یمن به دنبال آن است تا از آب گلآلود جنگافروزی سعودی، ماهی خود را بگیرد. سعودیها مخالف برنامه راهبردی امارات هستند و شاید دلیل اصلی جدا شدن راه آنها از اماراتیها در یمن همین باشد.
بر این اساس فصل اشتراک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای نزدیک شدن به یکدیگر در یمن را میتوان اشتراک دو کشور در مخالفت با تجزیه کشور یمن دانست. ایران نیز بر حفظ تمامیت ارضی یمن و پرهیز از تجزیه و تداوم کودککشی در این کشور تأکید دارد و معتقد است باید سعودیها دست از فشار نظامی بردارند و به ملت یمن اجازه تصمیمگیری بدهند تا در آینده شاهد تجزیه این کشور نباشیم.
عربستان در مسئله تجزیه یمن از دو مسئله هراس دارد. نخست خطر همسایه شدن با حوثیها و شکست در میدان رزمی این کشور، چراکه سالهاست یمنیها را سرکوب کرده اند و ممکن است تعامل کمرنگی در انتظار عربستان باشد. از سوی دیگرنگرانی برای سرخوردگی از یک شکست بزرگ آنها را آزار میدهد؛ به دلیل آنکه تجزیه یمن و رسیدن مناطق راهبردی به امارات موازنه و وجاهت کسی که خودش را سیاستگذار دولتهای عربی منطقه و شمال آفریقا میداند، تضعیف میکند و وجهه منطقهایاش بیش از پیش افول خواهد کرد. مذاکرات تهران و ریاض با محوریت موضوع یمن که حال دور پنجم آن در دست اقدام است، درصورتی به نتیجه خواهد رسید که سعودیها به لزوم عقبنشینی از همسایه جنوبی و کمک به تشکیل دولت فراگیر و مبارزه با زمینخواری اماراتیها در خلیج عدن پی ببرند و با مواضع خیرخواهانه ایران برای کمک به تشکیل یک دموکراسی یمنی همراهی کنند تا بیش از این متضرر نشوند و بر انبوه بدهیها و روند خسارت بار جنگ علیه آنها افزوده نشود.
نظر شما