«شهرک» یک فیلم در فیلم است؛ فیلمی جسورانه و ماجراجویانه. «شهرک» دومین فیلم علی حضرتی پس از «سازهای ناکوک» است ولی از منظر بلوغ میتواند کاملترین فیلم این تهیهکننده سابق و کارگردان فعلی باشد.
فرمگرایی آوانگارد، داستانپردازی نمادین
علی حضرتی پس از سالها تهیهکنندگی سرانجام با این فیلمش از زیر سایه تمام کارگردانانی که تولیدشان را برعهده داشت از فرزاد موتمن گرفته تا ایرج کریمی، بیرون آمده و فیلمی ساخته که هم فرمگرایی آوانگارد «نیمرخها» را دارد و هم داستانپردازی نمادین «خداحافظی طولانی».
«شهرک» در سازوکار حرفهای و با حضور علی سرتیپی به عنوان تهیهکننده تولید شده و شاید همین حضور بوده که سبب شده بازیگوشیهای فرمی فیلم قبلی حضرتی به حداقل برسد و او سعی کند متن کافی به میزان ساختار فراهم کند.
در ساختار فیلم در فیلم اینکه مخاطب به ناگاه متوجه شود در حال تماشای فیلمی بوده که کاراکترها پرداختش کردهاند بسیار انگیزانندهتر از زمانی است که در همان ابتدا با مخاطب قرار میگذارید که بناست یک فیلم در فیلم ببیند.
از نوع اول «وقتی همه خوابیم» بیضایی را نزدیک به یک دهه و نیم قبل داشتیم که به شدت هم برونریز بود ولی «شهرک» از نوع دوم است یعنی از ابتدا به مخاطب حالی میکند که این یک فیلم در فیلم است.
در اینجا تعلیق زمانی شکل میگیرد که مخاطب همراه با کاراکتر اصلی با بازی ساعد سهیلی در دامی میافتد که کاراکتر کارگردان با بازی شایسته کاظم سیاحی برایش تدارک دیده است. این دام متزلزل که معلوم نیست واقعی است یا ساخته ذهن کاراکتر، با دامهای بعدی امتداد مییابد تا دام نهایی که استحاله مطلق کاراکتر است.
استحاله به شکل مرعوبکنندهای رخ میدهد؛ کاراکتر گریزان از دام، حالا دیگر عاشق دام شده و انگار که دیگر دلش نمیخواهد دام را رها کند! این استحاله که نمادیست از قدرت تغییرپذیری بشر که به هر چه عادت کند، تن میدهد میتواند اسباب تأویل و تفسیر فراوان شود.
ابلهانهترین کار دنیا شاید همین تفسیر کشیدن از استحاله «شهرک» باشد که ممکن است مسیر بعدی کارگردان را به دستانداز برساند.
ترفند فیلم در فیلم برای یک روایت جذاب
«شهرک» داستان ساده یک استحاله است که راحت هم طرح شده، بعید است کارگردان نیز ادعایی در تفسیرسازی اثرش داشته باشد و بیشتر به دنبال استفاده از جذابیتهای فیلم در فیلم برای روایت یک داستان جذاب بوده است.
بازی ساعد سهیلی در نقش کاراکتری که گرفتار فیلم درون فیلم شده بلکه راهی بیابد برای رستگاری از مسیر سلبریتی شدن، به اندازه است. اصولاً سهیلی بازیگری نیست که بخواهد اغراق کند و جز در نماهای عاشقانه در جاهای دیگر روایت اثری از اغراق در کارش نیست.
«شهرک» به غیر از بازی خوب کاظم سیاحی در نقش پدرخوانده استحالهگر، فیلمبرداری بسیار بایستهای دارد حاصل کار علیرضا برازنده. برازنده در همکاری با حضرتی تلاش زیادی کرده برای غنای بصری کار و همین موجب شده از منظر بصری، این اثر یکی از بایستهترین آثار جشنواره فجر چهلم باشد؛ فیلمی که مخاطب عام و خاص سینما به یک اندازه میتوانند از تماشای آن لذت ببرند و هر یک هم درک و دریافت خود را از اثر داشته باشند.
از نظر اجرا، حضرتی چندان به دنبال خودنماییهای اغواگرانه نبوده و سعی کرده اجرایش مسیر پایدار و بیلکنتی داشته باشد. داستانگویی در فرم همانند تله داستانی فیلم، میتواند کلیت اثر را دگرگون کند ولی حضرتی در کنار تله حرکت کرده و به شدت خوددارانه از ورود به تله فرمگرایی سترون پرهیز کرده است.
نظر شما