به گزارش قدس آنلاین، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی در بخشی از آخرین گزارش برجامی خود به مجلس که تیرماه سال جاری ارائه شد، بر اهمیت سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران برای ممانعت از خروج ترامپ از برجام تأکید کرد. این تأکید او البته نکته دیگری هم داشت و آن متهم کردن منتقدان برجام به مانع شدن برای سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران بود.
ظریف در این گزارش با گلایه از منتقدان برجام و متهم کردن آنها به سنگاندازی در مسیر اجرای برجام نوشت: «اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام- حتی در بدترین نگرشها- بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب میکردیم و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد.»
او در ادامه مشخصاً موضوع سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران را وسط میکشد: «اگر... از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران- به شمول شعبات خارجی شرکتهای امریکایی- بهره برده بودیم... ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سردمداران جهانی- از جمله در داخل امریکا- مواجه میشد.»
ادعای نسبت میان سرمایهگذاری خارجی و خروج از برجام صحیح است؟
فرض کنیم این ادعا درست باشد که منتقدان داخلی برجام مانع سرمایهگذاری خارجی و خصوصاً آمریکاییها در ایران شدند و فرض کنیم این سرمایهگذاران ادعایی واقعاً وجود داشتند و اراده و اجازه حضور در ایران هم داشتند، آیا این ادعای سوم، یعنی اینکه حضور سرمایه آمریکایی در ایران مانع تحریم ایران و خروج ترامپ از برجام میشد، صحیح است؟
برای پاسخ به این سؤال، میتوان از وضعیتی که اکنون روسیه با آن روبهرو است، کمک گرفت. با حمله روسیه به اوکراین تحریمهای سخت غرب علیه روسیه آغاز شد؛ اما روسیه ایران نیست که شرکتهای آمریکایی در آن حضور نداشته باشند.
سوم اسفند سال ۹۸ بود که خبرگزاری ایسنا (از رسانههای حامی دولت روحانی و برجام) تیتر زد: «رشد ۱۷ برابری سرمایهگذاری آمریکا در روسیه!» در متن این خبر که به نقل از اسپوتنیک است، آمده: «با وجود افزایش تحریمهای آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا علیه روسیه در سالهای اخیر، سرمایهگذاران خارجی هنوز هم نسبت به بازار این کشور مشتاق هستند. نتایج مطالعات مؤسسه «کیامپیجی» نشان میدهد در سال ۲۰۱۹ کشورهای منطقه آسیا- اقیانوسیه حدود
۲/۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری در روسیه انجام دادهاند. بیشترین افزایش سرمایهگذاری مربوط به سرمایهگذاران آمریکایی بوده است که در سال گذشته ۴/۳ میلیارد دلار در روسیه سرمایهگذاری کردهاند، این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۸ حدود ۱۷برابر افزایش داشته است.»
بنابر گزارشهای منتشر شده، حجم سرمایهگذاری انباشتشده آمریکا در روسیه حدود ۹۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. در همین رابطه فقط در سال ۲۰۲۱ امریکا حدود یکمیلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار در روسیه سرمایهگذاری کرده است.
حال دو سال پس از آن خبر ایسنا که با علامت تعجب هم همراه بوده، با آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین، همان خبرگزاری ایسنا تیتر زده که: «خزانهداری آمریکا بانک مرکزی و سیستم مالی روسیه را تحریم کرد.»
در متن این خبر که باز هم به نقل از اسپوتنیک است، میخوانیم: «وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهایی را علیه سیستم مالی روسیه وضع کرد. یکی از مقامهای ارشد دولت آمریکا نیز گفت، این کشور «کریل دمیترف» رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه را در بخشی از بسته تحریمی بابت عملیات ویژه نظامی این کشور در اوکراین تحریم کرده است.
همچنین صندوق ثروت ملی روسیه نیز در فهرست تحریم قرار گرفته است که توسط یکی از متحدان پوتین اداره میشود. این مقام ارشد همچنین عنوان داشت: دولت واشنگتن به دنبال قطع دسترسی روسیه به دلار و سایر ارزهای حیاتی است. هدف دولت مطمئن شدن از این مسئله است که روسیه نتواند به این ارزهای خارجی دسترسی داشته باشد.
وی همچنین گفت: آمریکا تحریمها را علیه بانک مرکزی روسیه تمدید میکند و آمریکاییها نمیتوانند با این بانک نقل و انتقال مالی داشته باشند و داراییهای دولت روسیه نیز در آمریکا مسدود میشود.
جنت یلن، وزیر خزانه داری امریکا نیز گفت: اقدام بیسابقهای که امروز انجام میدهیم، توانایی روسیه را برای استفاده از داراییها برای تأمین مالی فعالیتهای بیثباتکنندهاش محدود میکند و وجوهی را هدف قرار میدهد که پوتین و حلقه اطرافیانش برای تهاجم او به اوکراین به آن وابسته هستند.»
آیا نباید این سؤال پیش بیاید که چگونه به رغم آن همه سرمایهگذاری امریکا در روسیه، اکنون تحریمهایی چنین سخت علیه این کشور اعمال میشود؟ مگر به زعم ظریف، روحانی و اصلاحطلبان، سرمایهگذاری خارجی نباید تنشهای اقتصادی و سیاسی و نظامی را کاهش دهد؟
سرمایهگذاری آمریکا در روسیه در حوزه زیرساختی و غالباً در منابع طبیعی و انرژی است، با این حال، سرمایهگذاران امریکایی صرفاً با اخطار مجلس آمریکا، این کشور را ترک کردهاند و آمریکا نیز بانک مرکزی روسیه را تحریم کرده است، تازه اگر وابستگی روسیه به این سرمایهگذاران زیاد باشد- در حدی زیاد که روحانی برای ایران میپسندید- ضربهای که روسیه از این تحریم و خروج خواهد خورد، بیشتر خواهد بود.
یکی از فعالان رسانهای در واکنش به جنگ اوکراین و خروج سرمایهگذاران آمریکایی از روسیه و تحریم بانک مرکزی روسیه نوشت: «برخی تز میدادند که اگر ما میگذاشتیم آمریکا در ایران سرمایهگذاری کند و مک دونالد سر تجریش مرغ سوخاری میفروخت، ترامپ نمیتوانست از برجام خارج شود! کاری هم به این نداریم که در تاریخ، هیچ نمونهای وجود ندارد که در کشوری سرمایهگذاری داخلی منفی باشد ولی سرمایه خارجی، لنگ ورود به آن کشور باشد!»
روحانی حتی رشد اقتصادی کشور را منوط به این سرمایهگذاری میدانست. بماند که در دولت او و حتی پس از توافق برجام هم رشد سرمایهگذاری خارجی در ایران منفی بود و روندی کاهشی داشت!
رهبر معظم انقلاب- مهرماه ۹۴- در نامهای خطاب به رئیسجمهور وقت- حسن روحانی- که به «شروط نهگانه» مشهور شد، تأکید کردند: «در خاتمه همانطور که در جلسات متعدد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی میسر نخواهد شـد.
امید است که مراقبت شود این مقصود با جدیت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید وضعیت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویه نینجامد و به خصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از امریکا جداً پرهیز شود.»
ظریف، روحانی و جمیع حامیان آنها نمیخواستند بپذیرند که آمریکا اهل پیمانشکنی است و این رئیسجمهور و آن رئیسجمهور هم ندارد و هر جا احساس کند لازم است یا منافعش در خطر است، عهد و پیمان را رها میکند، چون توان پذیرش این موضوع روشن و به کرات تجربه شده را نداشتند، برای پیمانشکنی رئیسجمهور امریکا دلیلتراشی میکردند.
منبع: جوان آنلاین
نظر شما