به گزارش قدس آنلاین؛ کتاب شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی که زندگی انسان به ویژه زندگی ایرانیان را در ابعاد جهانشمول بررسی میکند، میتوان به عنوان ریشه علاقه مردم ایران به حماسه دانست که همیشه از مطالعه آن لذت میبردند و همچنان این علاقه میان آنان وجود دارد؛ اما قرنها پس از خلق شاهنامه، حماسه دیگری در ایران رقم میخورد و آن چیزی نیست جز جنگ ایران و عراق که از آن به عنوان حماسه دفاع مقدس یاد میشود.
علاقهای که مردم به شنیدن و خواندن حماسه به ویژه آنچه که در قرن معاصر رخ داده است، دارند، باعث میشود کتابها و آثاری هنری از جمله فیلم و سریال درباره هشت سال دفاع مقدس نوشته و ساخته شود و بدست مخاطبان برسد.
خلق آثار هنری با موضوع دفاع مقدس اگرچه تا سالها پیش با استقبال علاقهمندان این عرصه روبهرو میشد؛ اما اکنون زمانه تغییر کرده و پرداختن به موضوعاتی از این دست نیازمند یک نگاه تازه است.
اگر تا چند سال پیش فیلمسازان، جنگ و پیروزیهایش را محلی برای حماسهسازی میدانستند تا هیجانات مخاطب را با تماشای صحنههای مقاومت و پیروزی که اغلب اغراقآلود بود، تشدید و کینه و احساس دشمنی علیه دشمن را مضاعف کنند، باید گفت مدتهاست که دوره این فیلمها به پایان رسیده چراکه باور افراد جامعه به برخی از مسائل روز به روز در حال تغییر است.
پس در این میان اگر یک اثر هنری نگاه جدیدی به پدیده جنگ و اتفاقات آن که نیازمند نگاه چندسویه و نشان دادن یک موقعیت انسانیست، داشته باشد، میتوان امیدوار بود که مخاطب همچنان به حماسه علاقهمند است و از اینگونه آثار استقبال میکند چه بسا که این اتفاق در چهلمین جشنواره فیلم فجر رخ داد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم به «موقعیت مهدی» اثر هادی حجازیفر و تهیهکنندگی حبیبالله والینژاد رسید.
اگر چه «موقعیت مهدی» به دلیل آن که اولین اثری است که به زندگی حمید و مهدی باکری دو فردی که پس از گذشت سالها همچنان به نیکی از آنها یاد میشود، میپردازد، دلیل کافی برای جذب مخاطب باشد؛ اما این اثر ویژگیهای دیگری دارد که از سکانسهای ابتدایی فیلم که در خانه و فضای آرام آغاز میشود، میتوان دریافت.
در حقیقت صحنههای آغازین اثر نوید نگاه متفاوت به مسئله جنگ را میدهد یعنی ما در ابتدا با تعدادی رزمنده روبهرو نمیشویم که قصد دارند جانشان را در راه وطن بدهند. ما با آدمهایی برخورد میکنیم که قصد ازدواج دارند، عاشق خانوادهشان هستند، جانشان برایشان عزیز است؛ اما در عین حال ماموریتی برایشان تعریف میشود که باید به آن نیز بپردازند.
فیلمساز در «موقعیت مهدی» اگرچه قصد دارد از حمید و مهدی باکری بگوید؛ اما برخلاف دیگر آثاری که درباره فرماندهان جنگ ساخته شده و تنها به وجه فرمانده بودن افراد و نقششان در جنگ پرداخته است، حریم خانواده را نیز به تصویر کشیده و عشق و عاطفه را به نمایش گذاشته است. این همان موضوعیست که کارگردان بارها در گفتههای خود مطرح کرده که به دنبال لحن شاعرانه در فیلم بوده است و اینکه جنگ چه بلاهایی میتواند سر کسانی که عاشق زندگی هستند، بیاورد.
در کنار لحن شاعرانه فیلم که سکانسهای متعدد گویای این مسئله است و علاقه کارگردان به شعر در پدید آوردن این فضا بیتاثیر نبوده است، نباید از قصه حماسی که روایت میشود، گذر کرد چرا که «موقعیت مهدی» در کنار پرداختن به زندگی برادران باکری از حضور آنان در عملیاتهای مختلف غافل نشده و در به تصویر کشیدن لحظات ملتهب جنگ موفق عمل کرده است به گونهای این حس را در مخاطب ایجاد میکند که افراد در عین مقاومت و فداکاری، رنج را برای رسیدن به هدف بزرگتر تحمل میکنند و به نوعی مانند تقدیر پذیرفتهاند.
ناگفته نماند تامل فیلمساز روی مقاطع زمانی حساس به روح حماسی فیلم که از شعار و حزبی شدن دوری داشته، کمک کرده است.
از سوی دیگر شاید بتوان گفت هادی حجازیفر در اولین ساخته بلند سینمایی خود با لحن حماسی که در فیلم به کار برده است، به دنبال یادآوری اتفاقات و مصیبتهاییست که افراد در جنگ کشیدهاند.
«موقعیت مهدی» مواردی را پیش چشم مخاطبان به تصویر میکشد که تماشای آن برای همه مردم به ویژه کسانی که سِمَتی در این جامعه دارند خالی از لطف نیست.
منبع: فارس
نظر شما