به گزارش قدس آنلاین، درخواست تعطیلی ۲۰ سینمای قدیمی و نوستالژیک، در شرایطی که امکان نوسازی و بازسازی آنها وجود دارد؛ اما سرمایهگذاری پای کار نمیآید، ضربه دیگری بر پیکر نحیف سینمای کشورمان زد.
افزایش قیمت بلیت و بیرغبتی مردم برای تماشای فیلم در سالنهای سینما به دلیل گران تمام شدن آن برای خانوادهها، هشدار افت میزان فروش فیلمهای سینمایی را میدهد. با افزایش تورم و گران شدن زنجیرهای کالاها و خدمات، به تبع آن هزینههای تولید فیلمهای سینمایی هم بالا خواهد رفت و در شرایطی که قیمت بلیتها بالا رفته و ساخت فیلم برای تهیهکننده گران تمام میشود، آیا رغبتی برای ساخت فیلم سینمایی جدید وجود دارد؟ در این باره و موضوعات مرتبط با وضعیت پیش روی سینما در سال جاری با جمال ساداتیان، تهیهکننده و سینمادار باسابقه کشورمان گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
به نظر شما وضعیت سینماها در سال پیش رو چه خواهد شد و سالندارانی که آسیبهای زیادی را در دو سال کرونایی پشت سر گذاشتند، امسال میتوانند امیدوار به جبران بخشی از ضررهایشان باشند؟
به نظرم مسائل زیادی دست به دست هم داده تا به سینما آسیب وارد شده است. یکی بحث کرونا بود که مردم پس از دو سال از شرایط سخت روزهای کرونایی خارج شدند و هنوز هم ملاحظات بهداشتی را دارند. موضوع دیگر که مهمتر از افزایش قیمت بلیت سینماهاست، شرایط عمومی کشور است که باید پس از دوران نقاهت کرونا به کشور آرامش تزریق شود.
در شرایطی که قیمتها بالا رفته و معیشت مردم سختتر شده، طبیعی است که رغبتی برای رفتن به سینما و تماشای فیلم نداشته باشند. دغدغه امروز مردم، اولویتهای معیشتی است و کمتر کسی به سینما رفتن حتی برای سرگرمی فکر میکند. با وجود همه این مشکلات، تجربه نشان داده اگر مردم با فیلمی ارتباط برقرار کنند، آن فیلم میفروشد و سینما از این شکل رخوتآلود خارج میشود.
تاکنون فیلمهایی که مورد نظر مردم واقع شدهاند توانستهاند فروش خوبی هم داشته باشند و پای مردم را به سینماها باز کردند. در واقع فیلمهایی که بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند میتوانند چراغ سینما را روشن نگه دارند.
بیشتر این فیلمهای پرفروش هم آثار کمدی هستند، چرا پرفروشترین فیلمهای اجتماعی به پای فروش متوسط فیلمهای کمدی در گیشه نمیرسند؟
به نظرم شرایط عمومی جامعه، تماشای فیلم کمدی را میپسندد و بیشتر این فیلمها هم در حد متوسط هستند؛ اما همین که یک لبخند روی لب مردم مینشانند حاکی از این است که جامعه نیاز به فرصتی برای فراموشی غمهایش دارد.
فیلمهای اجتماعی که به معضلات جامعه میپردازند ممکن است برای مخاطب التهابآور باشد و جامعه در شرایط فعلی به خاطر تنگناهای اقتصادی و معیشتی به اندازه کافی مضطرب است بنابراین مردم دوست دارند برای دو ساعت هم که شده از این اضطراب رهایی یابند برای همین فیلمهای طنز را میبینند. ضمن اینکه اگر فیلم طنزی، ساختار و فیلمنامه خوبی داشته باشد قطعاً فروش بالاتری هم دارد.
برای شما فیلمنامه طنز، اولویت ساخت دارد؟
اگر فیلمنامه خوبی باشد حتماً آن را میسازم. من سالها پیش فیلم «دایره زنگی» را که رگههای طنز داشت تهیهکنندگی کردم. اگر فیلمنامهای همراستا با دیدگاهها و مسیر فکری من باشد و رگههای طنز هم داشته باشد به ساختن آن فکر میکنم.
با توجه به اینکه شما از سینمادارهای باسابقه هستید، وضعیت سینمادارها را در سال پیش رو چطور پیشبینی میکنید، آیا به تعداد سینماهایی که قرار است تغییر کاربری دهند یا درخواست تعطیلی دارند، اضافه خواهد شد؟
ببینید سینماهای متعلق به ۶۰-۵۰سال پیش دیگر نمیتوانند خودشان را با فناوری روز هماهنگ کنند بنابراین مردم برای تماشای فیلم به پردیسها و مالها میروند که خدمات جانبی و سرویسهای بیشتری همچون پارکینگ، آسانسور، کافیشاپ، رستوران و مراکز خرید دارند و فضای عمومی مطلوبتری برای مردم ایجاد میکنند تا اینکه به یک سالن قدیمی برای تماشای فیلم بروند.
به نظرم در سال جاری بیش از ۱۰۰ سینمای جدید به مدار سینمایی کشور اضافه میشود و تا دو سال آینده قطعاً ۴۰۰ سالن سینمایی به تعداد سالنها افزوده خواهد شد. ما برای این سالنها باید تولید محتوا کنیم، فیلمهای خارجی بایستی اجازه نمایش پیدا کنند، فیلمهای داخلی هم متناسب با نیاز و ذائقه مردم ساخته شوند چون فیلمهای سینمایی برای مردم تولید میشوند و بایستی همراستا با خواسته و مطالبه مخاطب باشند.
فیلمها خوب باشند، سینما هم رونق پیدا میکند. اگر ۳درصد جامعه هم به سینما بروند جمعیت ۲میلیون و ۴۰۰ هزار نفری مخاطب را داریم که در صورت استقبال از یک فیلم سینمایی ۱۰۰ میلیارد تومان گردش مالی را برای آن فیلم به همراه دارد. به نظرم بخش زیادی از ماجرا به کیفیت فیلمها برمیگردد، پس از آن کیفیت خدماتدهی در سالنهای سینمایی.
سالنهایی که در مجتمعهای تجاری و مالها راهاندازی میشود کوچک هستند و پرده نمایش خیلی بزرگی ندارند، آیا این مطابق با استانداردهای نمایشی یک فیلم سینمایی است؟
بالاخره این هم یک شیوه نمایش است. در گذشته تمایل داشتند تک سالنهای بزرگ برای نمایش فیلم داشته باشند اما اکنون استانداردها تغییر کرده و سبد اکران متنوع شده است. مثلاً چندی پیش پردیس سینمایی هدیشمال را در تهران افتتاح کردیم که ۶ سالن و در مجموع ۴۲۰ صندلی دارد چون سالنها کوچک هستند، سریع پر میشوند.
ضمن اینکه فیلمهای بیشتری را هم میتوانیم نمایش دهیم. مردم از این شیوه نمایشی استقبال خوبی کردهاند. مجتمعی که ۶ سالن دارد به راحتی میتواند ۹ فیلم اکران کند، این فهرست متنوع پیش روی مخاطب قرار میگیرد و دست او برای انتخاب باز است.
احتمالاً هزینههای تولید فیلم در سال جاری بالا میرود، آیا این اتفاق از میزان تولید فیلمهای سینمایی خواهد کاست؟
امسال هزینههای تولید فیلم سینمایی به شدت بالا میرود و قطعاً در میزان ساخت فیلمها اثرگذار است اما اگر وزارت ارشاد به دلیل شرایط بحرانی پیش آمده، فیلترهایش را کمتر کند و اجازه بدهد تولیدکنندگان متناسب با نیاز و سلیقه مخاطبان فیلم بسازند، میشود از این گذرگاه سخت عبور کرد.
ما در یک بحران اجتماعی و تنگنای اقتصادی قرار گرفتیم و اگر فیلمها به خاطر سختگیری وزارت ارشاد کیفیتشان کم شود در جذب مخاطب موفق نمیشوند.
شما بعد از «متری شیش و نیم» فیلم جدیدی نساختید، دلیلش چیست؟
چون بستر ساخت فیلمنامههایی که دوست دارم فیلمشان را بسازم، فراهم نیست. برایم فرقی ندارد که کارگردان فیلماولی باشد یا باتجربه، فیلمنامه خوب برایم مهم است. قصههایی را دوست دارم که تلنگر اجتماعی بزند ولی بستر تولید این جنس کارها در حال حاضر فراهم نیست. به هر حال من هم مانند همه تهیهکنندهها نگران بازگشت سرمایهام هستم. الان تولید یک فیلم سینمایی بالای ۱۲-۱۰ میلیارد تومان هزینه دارد.
امسال هم با موج تورمی که پیش آمده، معلوم نیست هزینه تولید چقدر بالا برود ضمن اینکه ۳-۲میلیارد تومان هم هزینه پخش به آن اضافه میشود که دستکم ۱۵میلیون تومان باید هزینه کنید تا فیلم روی پرده برود.
چنین فیلمی باید ۵۰ میلیارد تومان بفروشد که دخل و خرجتان سربهسر شود. الان چه فیلمی ۵۰ میلیارد تومان میفروشد؟!
شما با سعید روستایی کار کردید، فیلم او «برادران لیلا» با وجود نداشتن مجوز اکران از ارشاد در جشنواره کن شرکت کرده، ممکن است این ماجرا برای او مشکلساز شود؟
من فکر میکنم فیلمهای سعید روستایی با دیگر فیلمهای سینمایی متفاوت باشد چون در فیلمهایش، استانداردهای سینمایی را رعایت میکند و به نظرم وزارت ارشاد بایستی با مماشات بیشتری با او برخورد کند.
روستایی هم بایستی قوانین را رعایت کند اما زمان محدودی برای شرکت در جشنواره کن داشت و فرصت کافی برای گرفتن مجوز اکران در داخل ایران را نداشت.
قطعاً پس از جشنواره فرایند اداری اکران را سپری خواهد کرد که به عنوان رئیس هیئتمدیره دفتر پخش خانه فیلم در تلاش هستم این فیلم در مردادماه اکران شود.
اگرچه من موافق این نیستم که فیلمهای ایرانی شرکتکننده در جشنوارههای خارجی باید مجوز اکران در داخل را داشته باشند چون این اجازه و اختیار را باید به صاحبان اثر داد که آثارشان را به جشنوارههای خارجی بفرستند.
ضمن اینکه نگاه در داخل کشور با خارج از کشور متفاوت است، ما فیلمها را در جشنواره فجر، اکران عمومی میکنیم ولی جشنوارههای خارجی، اکران بسیار محدودی برای منتقدان دارند که شاید یک فیلم نهایتاً برای کمتر از یک هزار نفر نمایش داده شود و نمایش فیلمی بدون ممیزی برای یک هزار نفر نمیتواند جریانسازی کند.
باید خط قرمزهای کلی وجود داشته باشد و تولیدکنندگان از آن خط قرمزها عبور نکنند، ولی فیلمهای خودشان را بسازند نه اینکه فیلمی که مجوز ساخت دارد، ملزم به گرفتن مجوز اکران هم باشد، گاهی فیلمی که مجوز ساخت دارد به دلیل تصمیمهای سلیقهای و دخالتهای اشتباه اکران نمیشود. این سختگیریهای سلیقهای ممکن است موجب از دست دادن سرمایههای هنری کشورمان و دلسردی آنان در تولید آثار داخلی شود.
وقتی احساس کنند در ایران شرایط تولید فیلم خودشان را ندارند مهاجرت میکنند در حالی که باید بستر بروز خلاقیت را برای نیروهای جوان و مستعد کشورمان فراهم کنیم.
خبرنگار: زهره کهندل
انتهای پیام/
نظر شما