نظام اقتصادی دنیا اکنون بر پایه دانشبنیانها استوار است؛ دانشبنیانهایی که موتور رشد و توسعه به شمار میروند، بنابراین چارهای جز تحولات اساسی و جراحی اقتصاد ایران در این مسیر نیست، اما مسیر پیشرو برای قرار دادن قطار دانشبنیانها بر ریل مناسب با چالشها ومشکلات فراوانی مواجه است.
در همین زمینه برای بررسی مشکلات شرکتهای دانشبنیان همراه با برخی از مسئولان شرکت شهرکها سری به چند شرکت دانشبنیان زدیم تا از نزدیک مشکلات و موانع پیشروی واحدهای دانشبنیان را ببینیم و بشنویم. بررسیها، مشاهدات و بازدید خبرنگار ما از چند شرکت دانشبنیان در شهرک صنعتی توس گویای این واقعیت بود که هنوز دل تولیدکنندگان در واحدهای تولیدی دانشبنیان پر از دردهای ریز و درشتی است که البته هیچکدام آنها تازگی ندارد و دردهای کهنهای است که سالهاست فریاد میزنند؛ گلایه از قاچاق بیرویه کالا در پوشش تولیدکننده تا بیمهریهای دولت در تأمین برق، از تعرفههای صفر برای واردات کالایی که مشابه داخل دارد تا بهرههای بانکی و نرخ دلاری که نمیتواند ثبات داشته باشد و هر روز بالا میرود.
گلایه مدیران واحدهای تولیدی حکایت از این داشت که اگر توجه به مشکلات واحدهای تولیدی بهخصوص دانشبنیانها با قید فوریت انجام نشود، افیون قاچاق که سالهاست دامن تولید را گرفته است در کنار دیگر مشکلات ریزودرشت داخلی و خارجی، یکی پس از دیگری متخصصان در حوزه تولید محصولات دانشبنیان را دلسرد کرده و باید هرازچندی منتظر خبر تعطیلی واحدهای تولیدی این حوزه باشیم.
تعرفه صفر یعنی یارانه به تولیدکننده چینی
مدیر یکی از شرکتهای دانشبنیان در حوزه تولید ماشین ابزار و ماشینآلات CNC و سازنده بزرگترین و تنها ماشین فرز دروازهایCNC کشور مشکل کمبود نقدینگی و تأمین وثیقه و از طرفی بهره بالای معوقات بانکی را از چالش جدی بر سرراه واحد تولیدی خود میداند و میگوید: گذر از این مشکلات بدون حمایت، بسیار دشوار است و توسعه محصولات با فناوری بالا با وجود تحریمهای بینالمللی هزینه بالایی را به ما تحمیل کرده است.
غلامرضا نیکبخت به وجود اشکال جدی و غیرمنطقی در طراحی تعرفه واردات محصولات مشابه خارجی اشاره میکند و میگوید: ماشینابزار یک صنعت پایه است این درحالی است که تعرفه واردات محصول مشابه ما صفر است؛ تعرفه واردات بدون هیچ دلیلی پایین نگه داشته شده، من با سازنده چینی به هیچ عنوان نمیتوانم رقابت کنم و تا حالا همین علم و دانش ما بوده که توانایی ما را تا حدودی بالا نگه داشته، اما دیگر تولید برای ما بهصرفه نیست!
وی میگوید: قوانین فعلی در راستای حمایت مستقیم از تولیدکنندگان چینی است؛ بازرگان یا مشتری داخلی میتواند با اندک تلاش اقدام به ثبت سفارش و خرید محصول مشابه از خارج کشور و عمدتاً چین کند؛ تولیدکننده چینی در ازای صادرات محصول خود ۱۷درصد جایزه صادراتی و معافیت مالیاتی از دولت خود دریافت میکند، تعرفه واردات این محصول ۱۰درصد است که با احتساب تفاوت نرخ ارز ترجیحی عملاً به صفر میرسد که این موضوع فضای بهشدت مخرب را برای تولیدکننده ایرانی ایجاد کرده است.
وی از مسئولان میخواهد حداقل تعرفه را درست کنند؛ چرا برای خودروساز تعرفه ۱۰۰درصدی بسته میشود که تازه با همان هم اجازه واردات نمیدهند، اما برای واردات ماشینابزاری که صنعت هایتک است و نیاز به حمایت جدی دارد تعرفه صفر در نظر گرفته شده! مگر قرار نبود واردات محصولات مشابه تولید داخل ممنوع باشد.
وی ادامه میدهد: متأسفانه بیشتر این واردات توسط افراد سودجو و غیرمتخصصی انجام میشود که نه دانش دارند نه بنیان و از طریق روش غیرقانونی و رانت اقدام به دریافت پروانه بهرهبرداری و به تبع آن ثبت سفارش واردات کرده و زنجیره فسادآلودی را در سایه ضعف نظارت ایجاد میکنند.
مشکل زمانی دوچندان میشود که بعضی از واحدهای تولیدی ماشینآلات خارجی با بهرهگیری از معافیت حقوق و عوارض گمرکی و همچنین مالیات برارزش افزوده یارانه داخلی را به دست تولیدکننده چینی میرسانند.
بغض آقای تولیدکننده
سخن که به این سمت میرود بغض تولیدکننده این شرکت دانشبنیان میترکد و میگوید: درهمین شهرک جلو چشم ما دستگاههای قاچاق وارد میکنند و میفروشند؛ نه یک ریال مالیات میدهند، نه اداره دارایی میداند کجا هستند و نه مجوزی از اداره صنایع دارند. به اندازه ۱۰۰میلیارد تومان دستگاه در سالن چیده است و به ریش منِ تولیدکننده میخندد، چرا کسی نمیپرسد دستگاهها را از کجا آوردهای، آیا مالیات میدهی، هنگام فروش همه جور کاتالوگ وعکس نشان میدهد که این دستگاهها کجاست، کجا بارگیری شده؛ دستگاه ۸ تنی و۱۰تنی را که کولبر نمیآورد، اینها از مبادی رسمی و قانونی وارد کشور میشود، ارز نیمایی میگیرند دستگاه چینی وارد میکنند؛ دستگاهی که سه ماه طول میکشد ما بسازیم آنها در چهار روز سرهم میکنند، برند خود را روی آن میچسبانند و به اسم تولید داخل میفروشند.
وی میافزاید: دلالان مشغول فروش ماشینآلات وارداتی با قیمت پایین به دلیل شیوههای کمهزینه واردات هستند که نه دیده میشوند و نه مالیات میدهند. چرا تعرفههای واقعبینانه برای جلوگیری از سرازیر شدن یارانه در جیب سازنده خارجی انجام نمیشود؟ چرا بازبینی دورهای پروانههای صادرشده و ثبت سفارشهای انجام شده در زمینه تولید برای شرکتهای دانشبنیان ایجاد نمیشود؟
وی از وجود فساد سیستماتیک در گمرکات و بنادر ترخیص کالا به عنوان یکی از موانع سرراه دانشبنیانها میگوید و ادامه میدهد: چند سال پیش به ما گفتند کار ترخیص در گمرک بندر انزلی راحت انجام میشود، سخت نمیگیرند، رفتیم دیدیم بله آنجا یک نفر هست که همه کارها از مبادی این فرد انجام میشود و کسی نمیتواند خارج از سیستم این فرد کالای خود را وارد کند. دستگاه ۲۰تنی ما را با وزن ۵۰تن ثبت کردند، گفتیم چرا، گفتند روال همین است؛ پس از گذشت چند ماه از طریق دوستی در آلمان به ما پیغام داده شد که ۳۰تن بلبرینگ به نام شرکت شما بارنامه شده بعد متوجه شدیم با بارنامه واردات ماشینآلات ما کانتینرهای بلبرینگ به جای دستگاه تراش CNC وارد شده، اماهیچ کس نیامد بگوید این کانتینرهای بلبرینگ را چه کسی و چگونه آورده است!
وی ادامه میدهد: بنا به روال سوتزنیهای ایجاد شده برای کشف فساد، در استانداری، اداره صنایع و جاهای دیگر سوت هم زدیم، اما کسی سوت ما را نشنید؛ این تخلف بدون اطلاع من، اما با مجوز من بوده و پای تبعات آن هم هستم. این موضوع باید یکجایی درست شود، مجوزی که در سازمان صمت داده میشود یک چیز است، کالایی که وارد میشود چیز دیگری است؛ تا زمانی که مجری، قانونگذار یا دولت بخواهند تصمیم بگیرند و فکری به حال ما بردارند ما نابود شدیم و چیزی به نام دانشبنیان نخواهد ماند.
حمایت بهتر از تولیدکنندگان پایتختنشین
مدیرعامل یکی دیگر از شرکتهای دانشبنیان در زمینه سازههای هیدرولیک، تولید در کشور را مثل یک گاو شیری برای دولت میداند که اول شیر آن را میدوشند کم کم دست و پای آن را هم قطع میکنند. وی میگوید: مشکلات واحدهای تولیدی عمومی است، در تمام عواملی که میتوانند به تولید کمک کنند یک نیت مثبت وجود ندارد، آدم باید دیوانه باشد که سرمایه خود را وارد تولید کند.
محمود امری بابیان اینکه ۸۰درصد مشکل واحدهای تولیدی بحث مالی و تأمین منابع مالی است، عنوان میکند: مشکلات سرمایه ثابت و سرمایه درگردش ما در حالی است که اختیارات و قدرت بانکها در استان به اندازه یک شعبه در تهران هم نیست، تمرکز در تهران موجب مشکلات فراوانی شده است، منابع اعتباری وقتی به استانها میرسد چیزی از آن باقی نمانده است؛ چرا برای واحدهای تولیدی استانی در مرکز تصمیمات اعتباری گرفته میشود؟
وی با گلایه از اینکه متأسفانه وضعیت خوبی در حالت تورم غیرکنترلی وضع موجود نداریم و دسترسی به منابع و بازار هم با تغییر هر روزه نرخ ارز نداریم، اظهار میکند: بسیاری از شرکتها به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه نجات آنها از مشکلات و تأمین منابع مالی، کوچکسازی است؛ بزرگ شدن عملاً سخت است و کمبود منابع اجازه توسعه را به واحدهای تولیدی دانشبنیان نمیدهد.
وی بیبرقی و مشکلات و برنامههای قطعی برق را یکی دیگر از عوامل مهم کاهش تولید میداند که آسیب شدیدی وارد کرده است و میگوید: کمبود منابع انرژی در کنار تورم شدید بخش تولید و همچنین کمبود نیروی کار متخصص مشکلات ما را دوچندان کرده است، به طوری که به علت کسری تولید، خودروسازها خودشان اقدام به وارد کردن محصول از چین کردند.
وی میافزاید: بازار اصلی ما، خودروسازها هستند که آنها هم بدهیهای خود را به ما در بازه زمانی ۶ماهه پرداخت میکنند؛ درحال حاضر ۲۰۰میلیارد تومان از خودروسازها طلبکاریم این درحالی است که با تورم بالای ۴۰درصدی زمانی پول به دست ما میرسد که عملاً ۲۰درصد ارزش خود را از دست داده و قیمت مواد اولیه افزایش پیدا کرده است، ما هنوز به قیمت سال ۹۹ به خودروسازها جنس میدهیم.
وی کمبود نیروی کار متخصص در واحدهای تولیدی را از دیگر دلایل کاهش تولید در بسیاری از واحدهای تولیدی عنوان میکند و میگوید: برخی از شرکتهایی که هیچ کار تخصصی و دانشبنیانی ندارند نیروی کار آموزشدیده ما را به بهانه حقوق بالاتر ترغیب کرده و استخدام میکنند و بعد از کار بیکار میکنند.
دولت در هیچ مرحلهای از سرمایهگذاری
وارد نمیشود
مدیر فنی شرکت تولیدی و دانشبنیان در زمینه تولید مبدلهای الکترونیکی، تجهیزات تجدیدپذیر و سیستمهای خنککننده، سیاستهای نادرست در حوزه انرژی و به دنبال آن تحریمهای موجود را یکی از موانع توسعه پیش روی واحد تولیدی خود میداند و میگوید: شرایط در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر متفاوت است در برخی موارد خود دولت با برداشتن یارانههای تولید یکی از موانع پیشرفت در حوزههای فنی بوده است.
کمالی با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین مشکلات ما در بحث تولید و تأمین برق است، میگوید: در بحث انرژی دچار قحطی شدهایم، دولت به دلیل منابع محدود انرژی و از طرفی جراحی اقتصادی، در هیچ مرحلهای از سرمایهگذاری وارد نمیشود.
وی ادامه میدهد: ما درحال حاضر به سمت تأسیس نیروگاه خورشیدی برای تأمین منابع برقی خودمان حرکت کردهایم، اما درهمین راه هم با مشکلات فراوانی مواجه هستیم؛ چراکه وقتی تولید برق در انحصار دولت است ما برای تأسیس نیروگاه خورشیدی و تأمین برق موردنیاز هم موانع زیادی را باید از پیش رو برداریم.
وی با انتقاد از خاموشیهای برق در واحدهای تولیدی با تأکید بر اینکه دولت موظف است برق را برای شرکتهای تولیدی بهخصوص دانشبنیانها تأمین کند، خاطرنشان میکند: چالش برق یکی از مهمترین چالشهای شرکتهاست، درسال ۹۹ ماهی یکبار برق ما قطع میشد، در سال گذشته به هفتهای یکبار رسید و امسال هم که از اول خرداد به ما برنامه خاموشی دادهاند؛ این برنامه ادامه پیدا کند تا سال آینده میگویند کلاً صنایع را تعطیل کنید.
وی با اشاره به اینکه تغییر فناوری کار سختی است، میافزاید: استقبال از فناوریهای نو در دنیا به دلیل بهینه کردن مصرف انرژی فراوان است، اما در ایران به دلیل اینکه انرژی ارزان است از این نوع فناوری استقبال نمیکنند.
وی با انتقاد از نوع خرید تضمینی توسط دولت اظهار میکند: در خرید تضمینی، دولت در بسیاری از موارد به تعهدات خود عمل نمیکند و هنوز پول برقهای خریداری شده در سالهای گذشته از نیروگاههای برق و تولیدکنندهها را پرداخت نکرده است.
قول حمایت از دانشبنیانها
معاون صنایع کوچک شرکت شهرکهای صنعتی خراسان رضوی در این بازدیدها این قول را به مدیران شرکتهای دانشبنیان داد که شرکت پیگیر همه مشکلات واحدهای صنعتی مستقر در شهرکهای صنعتی و در رأس آنها دانشبنیانها برای عارضهیابی کامل با هر دستگاه اجرایی خواهد بود و۸۰ تا ۱۰۰درصد هزینههای مشاوران را نیز این شرکت پرداخت میکند و ازهیچ حمایتی برای فعالسازی واحدها و توسعه آنها دریغ نمیکند.
محمد احسانی یادآور شد:۲۰ مشاور صنعتی برای رفع مشکلات واحدهای تولیدی و تولیدکنندگان خراسان رضوی در سامانه مربوط نامنویسی و احراز هویت شدند و تخصص آنها مورد تأیید قرار گرفته تا صاحبان تولید با بهرهگیری از این مشاوران و انعقاد قرارداد با آنان بتوانند برای برطرف کردن مشکلات خود اقدام کنند.
خبرنگار: مهدی توحیدی
نظر شما