تحولات منطقه

صدای وکیل در گوش زن می‌پیچد که می‌گوید: مهم نیست! فرایند مشاوره حداقل سه جلسه و حداکثر پنج جلسه طول می‌کشد.

اشاره‌های بی‌رمق در مراکز مشاوره
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

مدارک را باید به منشی تحویل دهد تا در سامانه ثبت شود و منتظر نوبت مشاوره از مرکز دادگاه باشد. با دلی پر از غم و ذهنی آشفته از دفتر وکیل خارج می‌شود. در حالی که هنوز امیدی در دلش وجود دارد، روز موعود فرا می‌رسد. در مرکز مشاوره، پس از برخورد سرد منشی، همراه با زوج وارد اتاق می‌شود. مشاوران فقط به حرف‌های دو طرف گوش می‌دهند و هیچ راه‌حل مؤثری ارائه نمی‌دهند. هفته‌ها می‌گذرد و جلسات بی‌نتیجه ادامه می‌یابد. در نهایت، پس از چندین جلسه، طلاق اعلام می‌شود. در آخرین جلسه، صدای مُهر مشاور در گوشش طنین‌انداز می‌شود؛ «نوشدارو پس از مرگ سهراب فایده‌ای ندارد».

آمارها نشان می‌دهد در ایران سالانه حدود ۷۰۰هزار ازدواج و بیش از ۱۵۰هزار طلاق ثبت می‌شود و تقریباً یک‌چهارم ازدواج‌ها به طلاق ختم می‌شود. در برخی موارد زوج‌ها پیش از طلاق برای مشاوره به مراکز مختلف مراجعه می‌کنند. همچنین براساس تحقیقات حدود ۳۰درصد زوج‌ها پیش از طلاق حداقل در یک جلسه مشاوره شرکت می‌کنند، ولی در بسیاری موارد این مشاوره‌ها تنها به عنوان گامی قانونی انجام می‌شود و تأثیری بر تصمیم نهایی آن‌ها ندارد. در نهایت، بی‌تأثیر بودن این مراکز مشاوره موجب می‌شود بسیاری از زوج‌ها تنها به گذراندن یک روند اجباری و بی‌نتیجه بپردازند، در حالی که مشکلات عمیقشان همچنان بی‌پاسخ باقی می‌ماند.

چالش‌های نظام مشاوره در مواجهه با مشکلات پیچیده اجتماعی

سعید معیدفر، جامعه‌شناس به خبرنگار ما می‌گوید: این دیدگاه که مشکلات اجتماعی با مشاوره‌های فردی و ترغیب افراد به حل مشکلاتشان قابل حل است، معمولاً راه‌گشا نخواهد بود. در مورد مشکلاتی مانند طلاق، حتی اگر در برخی موارد مشاوره و مهارت‌های فردی به بهبود وضعیت کمک کند، عوامل اجتماعی و اقتصادی همچنان به‌عنوان فشارهایی بر زندگی افراد باقی می‌مانند که می‌توانند دوباره به بروز مشکلاتی مانند طلاق منجر شوند. البته این مسئله تنها مختص به طلاق نیست، بلکه در مواردی چون اعتیاد، کارتن‌خوابی و دیگر آسیب‌های اجتماعی نیز دیده می‌شود. متأسفانه بسیاری از مسئولان هنوز به‌درستی متوجه ریشه اصلی مشکلات اجتماعی نشده‌اند و نگاه روان‌شناختی و فردی غالب در تحلیل این مشکلات نمی‌تواند چاره‌ساز باشد.

او ادامه می‌دهد: بحران‌های اقتصادی و اجتماعی موجود، به‌شدت تحت تأثیر مشکلات مالی است که فشار روانی زیادی بر مردم وارد کرده و موجب بروز رفتارهای ناپایدار می‌شود. حتی با وجود مشاوره‌ها، مشکلات اقتصادی همچنان پابرجا هستند و می‌توانند به جدایی و بحران‌های بزرگ‌تر منجر شوند. همچنین تغییرات ساختاری در جامعه مدرن موجب کاهش حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی شده و مشکلات مالی و عاطفی بیشتر از گذشته مردم را تحت فشار قرار می‌دهد و مشکلاتی چون خشونت خانوادگی و خودکشی را تشدید می‌کند.

معیدفر با اشاره به فشار روانی ناشی از نابرابری‌ها در جامعه به‌ویژه برای نسل جوان، بیان می‌کند: انتظارات غیرواقعی و ناتوانی در برآوردن آن‌ها، مشکلات را تشدید و بحران‌های اجتماعی را عمیق‌تر می‌کند. در این شرایط، خانواده‌ها زیر فشار زیادی قرار دارند و به سمت فروپاشی می‌روند. خانواده‌هایی که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند، از نبود نهادهای حمایتی رنج می‌برند. نهادهای مشاوره‌ای که برای کمک به این خانواده‌ها معرفی می‌شوند، قادر به برقراری ارتباط مؤثر و حل مشکلات نیستند و جامعه به نهادهای اجتماعی کارآمدتری نیاز دارد که متأسفانه وجود ندارند.

چالش‌های مشاوره پیش از ازدواج؛ مداخله مصنوعی و ناکارآمد

معیدفر درخصوص اثرگذاری نهادهای مشاوره‌ای توضیح می‌دهد: این نهادها تنها زمانی می‌توانند مؤثر واقع شوند که پیش از آن، مشکلات اجتماعی و اقتصادی که ریشه‌ مشکلاتی مانند طلاق هستند، تغییر کند. اگر این زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی اصلاح نشوند، تلاش‌های مشاوره‌ای هیچ نتیجه‌ای نخواهند داشت. مشکل دیگر این است بسیاری از نهادهای مشاوره‌ای به نهادهایی پولی تبدیل شده‌اند و به جای حل مشکلات واقعی، بیشتر به دنبال کسب سود هستند. در گذشته افراد به جای پرداخت پول برای حل مسائل خانوادگی، از حمایت‌های اجتماعی و کمک‌های داوطلبانه بهره می‌بردند، اما امروزه در بسیاری از کشورها نهادهای مدنی و داوطلبانه جایگزین مراکز مشاوره پولی شده‌اند. این نهادها با هدف کمک به افراد و خانواده‌ها بدون فشار مالی به آن‌ها عمل می‌کنند. در حالی که در کشور ما به دلیل تمرکز بر پول و مشاوره‌های روان‌شناختی پولی، بسیاری از مردم مجبور به پرداخت هزینه‌های سنگین هستند و این موضوع موجب سوءاستفاده برخی افراد شده است. به عبارت دیگر برخی مراکز مشاوره و روان‌شناسی به دکانی برای بهره‌برداری از مشکلات مردم تبدیل شده‌اند.

این وضعیت نه تنها مشکلات اجتماعی را حل نمی‌کند، بلکه موجب می‌شود عده‌ای، از بحران‌های جامعه سوءاستفاده کنند و پول مردم را به جیب بزنند. از پزشکان گرفته تا روان‌شناسان و دیگر خدمات، همگی به‌طور فزاینده‌ای به دکانی برای کسب درآمد از مشکلات مردم تبدیل شده‌اند. در چنین شرایطی برای حل مشکلات واقعی مردم نیاز به نهادهای مدنی و داوطلبانه داریم که بدون سودجویی به مردم کمک کنند.

او در پاسخ به این پرسش که آیا جلسات مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند در ثبات زندگی مشترک نقش داشته باشد، عنوان می‌کند: نه اصلاً؛ درواقع جامعه به‌طور طبیعی و در طول تاریخ همیشه نهادهایی کارآمد برای حل مشکلات خود داشته است، اما زمانی که این نهادها فرصت رشد و فعالیت نداشته باشند، نتیجه آن، چیزی جز مشکلات بیشتر نخواهد بود. مداخله‌های مصنوعی و تصنعی به جای اینکه مشکلات را حل کنند، آن‌ها را تشدید می‌کنند. این نهادها به‌ویژه زمانی که پولی می‌شوند، بیشتر دچار فساد شده و کارایی خود را از دست می‌دهند. من معتقدم مسائل اجتماعی باید به‌طور داوطلبانه و درون خود جامعه حل شوند، نه از طریق پولی کردن آن‌ها. وقتی پول وارد می‌شود، فساد به دنبال آن می‌آید و هیچ چیزی به‌طور واقعی حل نمی‌شود. برای مثال در مورد مشاوره‌های پیش از ازدواج، افراد ممکن است به مشاور مراجعه کنند، اما در نهایت رابطه میان فرد و مشاور یک رابطه گسیخته است و مشاوره به‌طور مؤثری نمی‌تواند مشکل را حل کند. افراد باید در فرایندهای اجتماعی و در دل جامعه خود متوجه شوند آیا به درد هم می‌خورند یا نه.

افزایش طلاق و بحران‌های اجتماعی ناشی از تغییرات فرهنگی و اقتصادی

میثم میرزایی، وکیل پایه یک دادگستری با بیان اینکه پدیده طلاق در جامعه ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی عمیقی دارد، می‌گوید: تغییرات در خانواده‌های سنتی، ناهماهنگی‌های فرهنگی، اقتصادی و رفتاری و ضعف در اصولی مانند صداقت و مسئولیت‌پذیری از جمله عواملی هستند که به این بحران دامن زده‌اند. در گذشته، افراد هنگام ازدواج از مشورت با اقوام و افراد با تجربه بهره می‌بردند، اما امروزه بسیاری به‌طور مستقل تصمیم‌گیری می‌کنند. این تغییرات به‌ویژه در میان اقشار تحصیلکرده و مرفه، موجب افزایش طلاق شده است. همچنین کارشناسان بر ضرورت توجه به مؤلفه‌هایی چون صداقت، مسئولیت‌پذیری و هم‌کفو بودن تأکید دارند و هشدار می‌دهند غفلت از این اصول می‌تواند به بحران‌های اجتماعی و افزایش طلاق منجر شود.

او با تأکید بر اینکه افزایش طلاق در جامعه و روند جدایی افراد بدون بررسی دقیق عوامل آن به یکی از مشکلات جدی تبدیل شده است، به خبرنگار ما می‌گوید: افرادی که تصمیم به طلاق می‌گیرند، بدون گذراندن مراحل صحیح مشاوره و بررسی‌های عمیق، مسیر جدایی را انتخاب می‌کنند و به‌راحتی تمام دارایی‌های خود را برای شروع یک زندگی جدید به فروش می‌رسانند. این در حالی است که مراکز مشاوره با حجم زیادی از افرادی مواجه هستند که تصمیم خود را گرفته‌اند و تنها به دنبال تکمیل مراحل قانونی و تشریفاتی طلاق هستند. در روند مشاوره برخی افراد بدون آنکه در مورد تصمیم خود به‌خوبی فکر کرده باشند، تنها به سؤالات کلیشه‌ای مشاور مانند «آیا تصمیم به جدایی دارید؟» و «آیا بچه‌ای ندارید؟» پاسخ می‌دهند. این پرسش‌ها نمی‌توانند تأثیر چندانی در تصمیمات آن‌ها داشته باشد. این رویکرد نشان می‌دهد در بسیاری از موارد، مشاوران به جای پرداختن به مباحث اساسی زندگی مشترک و مؤلفه‌های مهم آن به صورت سطحی و تک‌بعدی به مسائل نگاه می‌کنند. براساس قانون حمایت از خانواده که در سال ۱۳۹۱ تصویب و آیین‌نامه‌های آن در سال ۱۳۹۳ تنظیم شد، هدف از مشاوره پیش از طلاق، جلوگیری از جدایی زوجین و کمک به حفظ بنیان خانواده بوده است، اما به نظر می‌رسد ابزارهای بازدارنده در این زمینه ضعیف و شکننده هستند و خیلی راحت از بین می‌روند. در این شرایط افراد به‌سرعت از مسیر مشاوره عبور کرده و تصمیم خود را برای جدایی می‌گیرند. این موضوع نشان‌دهنده نیاز به بازنگری و تقویت برنامه‌های مشاوره‌ای و حمایتی در سیستم حقوقی و اجتماعی است تا به حفظ کیان خانواده و کاهش نرخ طلاق در جامعه کمک کند.

مشاوره و اهمیت آن در پیشگیری از طلاق و ازدواج‌های نابهنگام

این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که جلسات مشاوره پیش از ازدواج تا چه اندازه می‌تواند در ثبات زندگی مشترک نقش داشته باشد، بیان می‌کند: مشاوره یکی از ارکان اساسی در تصمیم‌گیری‌های زندگی است که در زمینه ازدواج و جلوگیری از طلاق نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند. من معتقدم مشورت با افراد متأهل و کسانی که تجربه طلاق داشته‌اند، می‌تواند کمک بزرگی برای افرادی باشد که در مسیر ازدواج یا جدایی قرار دارند. مشاوره باید از خانواده آغاز شود و در صورتی که خانواده توانایی کافی ندارد، باید از همفکران و دوستان صمیمی و در نهایت از مراکز مشاوره بهره‌برداری شود تا افراد بتوانند تمایلات و سلایق خود را به خوبی بشناسند و براساس آن تصمیم‌گیری کنند. یکی دیگر از نکات مهم در فرایند مشاوره این است که نه گفتن به یک تصمیم غلط بهتر از ورود به یک مسیر اشتباه است.

برای داشتن یک ازدواج موفق و جلوگیری از مشکلات بعدی، سه مؤلفه اساسی صبر، رضایت و گذشت باید مدنظر قرار گیرد. این ارزش‌ها نه تنها در متون دینی بلکه در آموزه‌های اجتماعی نیز مورد تأکید قرار دارند و در مواجهه با مشکلات، کمک می‌کنند فرد بتواند تصمیمات صحیحی بگیرد. همان‌طور که در قرآن آمده است: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ» (سوره البقره، آیه ۴۵) یعنی از صبر و نماز کمک بگیرید. این آیه به اهمیت صبر در مشکلات زندگی اشاره دارد و به مسلمانان توصیه می‌کند در مواجهه با سختی‌ها، از صبر و نماز برای تسکین دل و راهنمایی بهره ببرند.

میرزایی درخصوص ویژگی‌های مراکز مشاوره اظهار می‌کند: یک مرکز مشاوره خانواده باید به‌گونه‌ای عمل کند که تنها به تئوری‌ها و آموزه‌های آکادمیک تکیه نکند، بلکه فرد مشاور باید تجربه‌های عملی و مواجهه با مسائل واقعی را داشته باشد. یکی از شاخصه‌های مهم یک مرکز مشاوره خوب این است افرادی که در آن مشاوره می‌دهند، به‌طور مستقیم با مسائل و پرونده‌های طلاق و خانواده مواجه بوده‌ باشند. تجربه در دادگاه‌ها و تعامل با تراکم بالای پرونده‌ها می‌تواند نشان‌دهنده تخصص و درک عمیق مشاور از مشکلات واقعی افراد باشد.

یک مشاور خوب باید توانایی تشخیص صحیح و غربال کردن مسائل را داشته باشد و به جای پیچیدن در تئوری‌های صرف، واقعیت‌های زندگی را درک کند. فردی که صرفاً با تحصیلات دانشگاهی و تئوری‌های جامعه‌شناسی به مشاوره پرداخته باشد، ممکن است قادر به ارائه راهکارهای عملی و دقیق نباشد. اما مشاوری که در کنار تحصیلات آکادمیک، سال‌ها در دادگاه‌ها و کانون پرونده‌ها فعالیت داشته، می‌تواند به صورت کارآمد و مؤثر مشاوره دهد. عمل‌گرایی یکی از ویژگی‌های اصلی یک مشاور کارآمد است. فرد مشاور باید با مصادیق متعدد و مسائل واقعی در ارتباط بوده و بتواند در قالب مثال‌های عینی، راهکارهای مؤثر ارائه دهد. نکته‌ حائز اهمیت دیگر، این است تنها شیک بودن یک مرکز مشاوره نمی‌تواند ضامن کیفیت خدمات آن باشد؛ بلکه تجربه عملی مشاور در عرصه‌های مختلف اجتماعی و قضایی و توانایی او در تشخیص و حل مشکلات واقعی زندگی‌های زناشویی، معیارهای اصلی برای انتخاب یک مرکز مشاوره مؤثر است.

ضرورت تخصص و حمایت دولتی در مراکز مشاوره خانواده

این وکیل دادگستری در ادامه می‌افزاید: در کشور ما ضرب‌المثلی وجود دارد که می‌گوید «آدم زنده وکیل وصی نمی‌خواهد»، این ضرب‌المثل به نوعی نشان‌دهنده رویکرد خودکفایی افراد در حل مشکلات زندگی است. در حال حاضر متأسفانه جامعه به گونه‌ای رفتار می‌کند که بسیاری از افراد به جای مراجعه به مشاوران و متخصصان، به خود درمانی، روان‌درمانی و حتی ساختن پرونده‌های قانونی رو می‌آورند. این رفتارها به‌خصوص درزمینه ازدواج و خانواده که نیازمند تخصص و دانش است، می‌تواند مشکلات جدی‌تری را ایجاد کند. اگرچه برخی ممکن است دلیل مراجعه نکردن به مشاور را بالا بودن هزینه‌ها بدانند، باید توجه کرد که هزینه‌ها در تمامی امور جامعه بالا رفته است. مشاوران نیز همانند دیگر شاغلان نیاز به درآمد دارند. در این راستا دولت باید نقش حمایتی بیشتری ایفا کند و با تخصیص بودجه مناسب، مراکز مشاوره خانواده متعدد و متکثر ایجاد کند.

او خاطرنشان می‌کند: برخی نهادها افرادی را به عنوان مشاور معرفی می‌کنند که تنها به خاطر اعتبار شناخته شده‌اند و تخصص کافی ندارند، بنابراین قادر به حل مؤثر مشکلات خانوادگی نیستند. اگر این افراد با فیلترهای علمی و آزمون‌های مناسب انتخاب شوند و حمایت‌های مالی و دولتی لازم را دریافت کنند، می‌توانند در حل بحران‌های خانوادگی مؤثرتر عمل کنند. همچنین وجود یک قانون جامع و کارآمد می‌تواند روند کار را تسهیل و مشکلات ناشی از قوانین ناکارآمد را حل کند.

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.