در طول تاریخ مشهدالرضا(ع) کم نبودند پزشکان محترمی که در خدمت زائر و مجاور بودهاند و با دانش خودشان، اسباب سعادت دنیا و آخرت را فراهم میکردند. نمونهاش مرحوم دکتر حسین سالاری که در نیمه دوم دوره قاجار، نخستین مطب را به سبک نوین در مشهد افتتاح کرد و دارالشفای حضرتی به دست او احیا شد. برخی از این پزشکان نیکسرشت پس از درگذشت، در کنار مضجع شریف امام رضا(ع) آرام گرفتند که در میان آنها، نام دکتر مرتضی شیخ برای بیشتر مجاوران حرم رضوی، نامی آشنا و قابل احترام است.
پزشکی که فقر را میشناخت
دکتر مرتضی شیخ، زاده ۱۲۸۶ خورشیدی در تهران بود. شاید جالب باشد که وجه تسمیه نام خانوادگی او را بدانید؛ نسب دکتر شیخ به شیخ حر عاملی میرسید، عالم نامدار دوره صفویه، صاحب کتاب ارجمند «وسائل الشیعه» و مدفون در سرداب مدرسه میرزاجعفر که امروزه راهی از آن به صحن عتیق حرم رضوی وجود دارد. دکتر شیخ پس از گذراندن مقدمات تحصیل، در سال ۱۳۱۱ خورشیدی موفق به گرفتن مدرک طبابت از مدرسه دارالفنون شد. در همان ایام بود که پدرش ورشکسته شد و او پیش از آنکه دانشآموخته شود، طعم تلخ فقر را چشید و این طعم ناهنجار تا پایان عمر در خاطرش ماند. به همین دلیل وقتی توانست بالاخره مدرک طبابت را بگیرد، از هیچ اقدامی برای رسیدگی به امور نیازمندان فروگذار نمیکرد.
همراه با محرومان
دکتر شیخ از همان روزهای آغاز طبابتش، با مردم محروم دمخور و همراه بود. در همان ابتدای کار و در روزگاری که سیستان در اوج محرومیت قرار داشت و حکومت توجهی به نیازهای مردم نمیکرد راهی زابل شد. همان جا سنگ بنای یک بیمارستان را گذاشت و تا سال ۱۳۱۶ خورشیدی که او را به مشهد فرستادند، امید محرومان زابل و روستاهای اطرافش بود. آمدن دکتر شیخ به مشهد، با دستور وزارت بهداشت وقت صورت گرفت. قرار شد او مدتی را در این شهر طبابت کند و بعد به زادگاهش، تهران بازگردد. اما چندی بعد فهمید که مردم شهر مشهد، زائران و مجاوران حرم رضوی به او نیاز دارند، این شد که در مشهد ماند. ابتدا فقط در درمانگاه شهرداری طبابت میکرد، اما وقتی دید مردم از جاهای دور و نزدیک و با زحمت بسیار خود را به درمانگاه میرسانند، تصمیم گرفت در نقاط مختلف مشهد، مطب دایر کند تا همه مردم به ویژه نیازمندان به او دسترسی داشته باشند.
رسم انساندوستی
دکتر شیخ در ۶نقطه مشهد مطب دایر کرد؛ میدان شهدا، سرشور، فلکه برق، نوغان و... اما آنچه بیش از محل مطب اهمیت داشت، نگاه او به شرافت آدمها و بیتوجهیاش به مال دنیا بود. در مطب دکتر شیخ، حرف از مقدار ویزیت به میان نمیآمد، هر کس هر چقدر داشت پرداخت میکرد و اگر دستش خالی بود، نه تنها لازم نبود ویزیت پرداخت کند، بلکه دکتر هزینه داروی او را هم میداد و اگر میدید بیمارش نیازی مالیای بیش از هزینه دارو دارد، از هیچ کمکی مضایقه نمیکرد و این مَنِشی بود که تا پایان عمر به آن وفادار ماند. دکتر مرتضی شیخ در تمام ساعات شبانهروز، خدمتگزار مردم بود؛ حتی اگر کسی نیمه شب به سراغ او میرفت، ناامید برنمیگشت. برای ویزیت بیمار با هر وسیلهای که میآوردند، راهی میشد و اگر وسیلهای در کار نبود، پیاده به راه میافتاد تا کار مردم زمین نماند. او مدتی بعد، موتورسیکلتی تهیه کرد تا بتواند از آن برای رفتن به عیادت بیماران در کوچههای کمعرض مشهد استفاده کند.
مردم دوستش داشتند
به تدریج نام دکتر مرتضی شیخ برای مجاوران حرم رضوی، نامی دوستداشتنی و محترم شد؛ مردی که مهربانی و نوعدوستی را با عملش معنا میکرد. وقتی در سال ۱۳۵۲ خورشیدی، بیماری دکتر شدت گرفت، جمعی از مردم مشهد به صورت خودجوش برایش مراسم دعا برگزار کردند. او حتی در بستر بیماری هم از ویزیت بیماران و کمک به آنها کوتاهی نمیکرد. حال جسمی دکتر مرتضی شیخ در زمستان سال ۱۳۵۵ رو به وخامت گذاشت و این مرد بزرگ در نهایت در اواخر بهمن ماه همان سال، دار فانی را وداع گفت؛ جالب اینجاست که درگذشت او با ایام پایانی ماه صفر همزمان شد و پیکرش را پس از تشییعی باشکوه، در روز شهادت حضرت ثامنالحجج(ع) در حرم مطهر رضوی به خاک سپردند؛ یادش گرامی باد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما