تحولات منطقه

این روزها که بحران اوکراین تقابل میان روسیه و آمریکا را به بالاترین حد رسانده، در گوشه دیگری از دنیا نیز اختلافات میان واشنگتن و پکن به‌ویژه در موضوع تایوان در حال شعله‌ور شدن است.

چین، قربانی بازی قدرت آمریکا
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به لحاظ تاریخی باید توجه داشت تعارض چین با ایالات متحده آمریکا از زمان پیروزی انقلاب کمونیستی در ۱۹۴۹ آغاز و دو دهه به همین منوال ادامه داشت. در سال ۱۹۷۱ مائو سیاست ملاحظات راهبردی را در دستور کار قرار داد و در سال ۱۹۷۹ روابط پکن و واشنگتن رسماً آغاز شد. پس از فروپاشی شوروی، آمریکا عملاً احساس نیازی به رقابت با چین نمی‌کرد. هیلاری کلینتون هم تلاش کرد با تعرفه‌های سنگین به نبرد با چین برود. کلینتون، رابطه با چین را در الگوهای معمول دوست یا رقیب نمی‌دانست. او یکی از بازیگران راهبردی اصلی اوباما برای گردش به سمت آسیا بوده و در عین حال تلاش کرد با متحدان منطقه‌ای خود برای مقابله با چین همکاری تنگاتنگی داشته باشد. ترامپ هم اژدهای زرد را صرفاً به عنوان یک رقیب اقتصادی می‌دید و ضمن انتقاد از پکن معتقد بود از تجارت برای مذاکره استفاده خواهد کرد و بر این اساس تعرفه‌های محصولات چینی را تا ۴۵درصد رساند. 
ایالات متحده در دوره‌های مختلف تلاش کرده چین را در نظم بین‌الملل هضم کند. اما با اینکه در برخی برهه‌ها موفق بود در نهایت چین به عنوان رقیب راهبردی آمریکا از سال ۲۰۱۰ پا به عرصه رقابت گذاشت. تا پیش از آن، چین هیچ‌گاه به عنوان قدرت برتر مطرح نبوده است. رویکرد اصلی آمریکا در دوره بایدن برای مواجهه با این خطر بر سه ستون استوار است؛ همکاری در راستای حفظ هژمونی آمریکا، رقابت در راستای منافع تکنولوژیک و برخورد در راستای خطوط قرمز مانند تایوان، مسلمانان ایغور و... . اکنون هم انتقادات بایدن از پکن در حالی مطرح می‌شود که آمریکا منافع تنگاتنگی با چین دارد و روابط تجاری طرفین حدود ۷۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است.

فشار محتاطانه بر چین
در آخرین نمونه، چندی پیش وزیر خارجه پیشین آمریکا در اجلاس داووس در زمینه تقابل میان چین و تایوان از واشنگتن و پکن خواست تلاش کنند از قرار دادن تایوان در مرکز روابط پرتنش دیپلماتیک خودشان اجتناب ورزند. این سخنان هنری کسینجر چندی پس از موضع‌گیری جنگ‌طلبانه رئیس جمهور آمریکا علیه چین در کنفرانس مشترک خبری با نخست‌وزیر ژاپن در توکیو مطرح شد. بایدن همچنین در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ (۲۰۲۱) در نطقی اعلام کرده بود بزرگ‌ترین اولویت سیاست خارجی ما نحوه برخورد با چین است. وی ادامه داد: ما باید خود را برای یک رقابت راهبردی طولانی‌مدت با چین آماده کنیم. ما در میانه یک مناقشه بزرگ هستیم، راهی بین خودکامگی و دموکراسی‌. آمریکا اکنون چین را رقیب شماره یک سیاست‌های راهبردی خود می‌داند. سخنان کسینجر در تقابل با بایدن تلقی می‌شود. کسینجر مشاور ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین آمریکا همان فردی است که بهبود روابط واشنگتن و پکن در سال ۱۹۷۱را پیشنهاد داده بود. وی معتقد است سیاست ایالات متحده دربرابر چین باید با رویکرد دوگانه پافشاری بر اصول ایالات متحده برای دریافت احترام از چین و در همان حال ادامه گفت‌وگو و یافتن حوزه‌ها و زمینه‌های همکاری باشد.

رقابت امنیتی بر اساس قدرت
«جان مرشایمر» از بنیان‌گذاران نظریه «رئالیسم تهاجمی» اذعان کرده: سیاست جو بایدن و دونالد ترامپ در قبال چین، با هم تفاوتی ندارد. وی معتقد است: «بسیاری معتقد بودند ما به جای سیاست مهار که ترامپ دنبال آن بود به سیاست تعامل برخواهیم گشت اما اتفاقی که افتاد این بود که بایدن تا حد زیادی در مسیر سلف خود گام برداشته است. هیچ مدرکی درباره تفاوت معنادار بین بایدن و ترامپ وجود ندارد البته به جز یک موضوع و آن اینکه، بایدن در کار کردن با متحدان خیلی بهتر عمل می‌کند». مرشایمر در پاسخ به این پرسش که آیا واقعاً اساس موضوع این رقابت به ایدئولوژی برمی‌گردد، گفت: پاسخ به این پرسش، منفی و نه است. ایالات متحده برای دوره بلندمدت و دهه‌های طولانی روابطی عالی با چین داشت. ایالات متحده در سال‌های ۱۹۸۵، ۱۹۹۵، ۲۰۰۵ و حتی ۲۰۱۵ هیچ مشکلی با این دولت (چین) نداشت. هیچ تغییری در نظام سیاسی چین در این مدت طولانی ایجاد نشده است. بنابراین چیزی که اینجا اتفاق افتاده، بسیج حمایت سیاسی از غرب است و آنچه در اینجا موضوع پیش‌برنده است، سیاست مبتنی بر قدرت است به همین دلیل، علت اصلی آنچه ما امروزه شاهدش هستیم، رقابت مبتنی بر قدرت است نه رقابت مبتنی بر ایدئولوژی.
 مرشایمر معتقد است: امروز نیز آمریکا براساس منطق واقع‌گرایی عمل می‌کند و با ظهور یک هژمون دیگر مخالف است و جاه‌طلبی چین را تهدیدی مستقیم علیه خود می‌داند. رقابت امنیتی خطرناک میان چین و آمریکا اجتناب‌ناپذیر است و در بهترین حالت می‌توان امیدوار به مدیریت آن و جلوگیری از تبدیل شدن این رقابت به جنگ بود. برای این منظور آمریکا باید نیروهای متعارف هولناکی را در شرق آسیا حفظ کند تا چین را متقاعد نماید به سوی درگیری تسلیحاتی پیش نرود. شاید بتوان امتداد این نظر را در رزمایش مشترک ژاپن و آمریکا با شرکت جت‌های جنگنده بر فراز دریای ژاپن دانست که هدف از آن «نمایش قابلیت‌های ترکیبی برای بازدارندگی و مقابله با تهدیدات منطقه‌ای» بوده است که در ادامه رزمایش مشترک نیروی دریایی چهار کشور کره جنوبی، ایالات متحده، ژاپن و استرالیا در اقیانوس آرام بوده است.

خبرنگار: زینب اصغریان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.