تحولات لبنان و فلسطین

مسئله «جمهوریت» و کم توجهی به سازوکارهای تحقق آن در حکمرانی به‌ویژه آنچه در انتخابات سیاسی با آن روبه‌رو هستیم، عامل اصلی کاهش مشارکت مردم در عرصه‌های مختلف برای همراهی حاکمیت، به‌خصوص در عرصه انتخابات است.

جمهوریت در گرو آگاهی و نظارت مردم

علاو بر این، التزام نداشتن آحاد جامعه به مفهوم «جمهوریت» به معنای نقش آفرینی مطلوب در عرصه‌های مختلف نظیر انتخابات و در ادامه نبود نظارت عمومی بر کارگزاران،  سبب شده تا ما با خطر حذف حلقه شایستگی در حاکمیت مواجه بشویم.  از این رو بررسی مفهوم جمهوریت ناظر به ایده امام خمینی(ره) برای جلوگیری از کژتابی‌های فکری و اصلاح نگرش‌های غلط درباره این مفهوم و تعیین نقش مردم در این فرایند یک ضرورت است. از این رو در گفت‌وگویی با دکتر محمدرضا قائمی نیک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی به بررسی مسئله جمهوریت در تاریخ ایران پرداختیم تا از این رهگذر به ایده جمهوریت در نگاه امام و سازوکار صیانت از آن در شرایط فعلی برسیم. گزیده‌ای از این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.


انحراف از الگوی تعامل فقها با سلطنت و افول تمدن شیعه
قائم مقام فراهانی در وصف فتحعلی شاه قاجار چنین می‌گوید: « ... شهریار زمین و زمان مرزبان دنیا و دین، سایه لطف خدا، آیه فتح و اعلی، فتحعلی شاه قاجار که عدل مصور است و عقل مروح و...». این عبارت‌ها را شما مقایسه کنید با عبارت هایی که یک فقیه در تعامل با سلطنت قرار می‌دهد. اینکه می‌بینید قاجار افول می‌کند به خاطر این تلقی از سلطنت است. ببینید آن دیدگاه همکاری با سلطان جائر سید مرتضی علم الهدی در دوره قاجار که یکی از دوره‌های منحط تاریخ ما محسوب می‌شود، به کجا رسیده است. ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دوره قاجار است که از رقابت علم و فرهنگ در جهان باز ماندیم و عقب نگه داشته شدیم.درنتیجه این ایده که فقهای قدیم حتماً با سلطنت تعامل تام و تمامی داشتند و آن را ظل‌اللهی می‌دانستند، متعلق به همه سنت ما نیست و بخشی از سنت ماست که از قضا دچار افول و انحطاط شده است. 
در دوره بعدی این روند ادامه پیدا می‌کند و می‌رسد به دورۀ فتحعلی شاه که جنگ‌های ایران و روس اتفاق می‌افتد. حالا روس‌ها به پشتوانه تمدن غرب جان و مال و ناموس مسلمین را در معرض تعرض قرار دادند. اینجا عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه در جریان قرارداد، از نماینده فرانسه که در واقع نماینده صلح بین ایران و روس است یک سؤال می پرسد و مشهور می شود به «پرسش از عقب ماندگی». مضمون سؤال این است که ژوبر فرانسوی من چه کار کنم که مردم ایران آگاه بشوند و ما از این خواب غفلت بیرون بیاییم و شما چه تمدنی هستید که توانسته اید روس‌هایی را شکست بدهید که ما را شکست دادند.

مشروطه مشروعه، الگوی تعامل شیخ فضل الله و آخوند خراسانی با سلطنت
در پاسخ به این پرسش ماجرای مشروطه شکل می‌گیرد. در جریان مشروطه ما یک مشروطه غربی داریم؛ احتمالاً می دانید که عبارت مشروطه از سفارت انگلستان وارد فضای ایران می‌شود . یعنی علمای شیعی ابتدا در رجوع مردم برای مقابله با سلطنت قاجار دنبال تأسیس عدالتخانه بودند. اما منورالفکرها بخشی از مردم را به سفارت انگلستان می‌برند و لفظ مشروطه وارد این فضا می‌شود. در این فضا اختلافی میان علما می‌افتد که این مشروطه چه هست؟! عده ای از علما به این نتیجه می‌رسند که مشروطه خوب است به این علت که سلطنت را محدود و مشروط می‌کند. از جمله میرزای نایینی در کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله». اما در مقابل، علمایی که در متن حادثه هستند مانند شیخ فضل الله نوری و آخوند خراسانی صاحب کفایه، این‌ها قائل به مشروطه مشروعه می‌شوند و همان‌طور که می‌دانید در اثر کارشکنی روشن فکرها شیخ فضل‌الله به دار آویخته می‌شود و آخوند خراسانی هم در مرگی مشکوک از دنیا می‌رود. جالب است که اگر عبارت آخوند خراسانی را در آن مقطع بخوانیم مطابق عبارت‌های سید مرتضی علم الهدی است. یعنی باز هم ناظر به این است که همکاری با سلطنت مشروط است. پس الگوی غالب فرهنگ شیعی در ارتباط با سلطنت تا آخوند خراسانی همچنان همکاری مشروط است.

امام خمینی و گذار از تعامل با سلطنت به ایده «جمهوریت»
 مقطع بعدی که علمای شیعه در آن قرار دارند، دوره جمهوریت است. یعنی آن طرح عجیب امام که برخلاف سنت همیشه علما در تعامل با سلطنت به ایده جمهوریت می‌رسند. ما در فضایی هستیم که ایده جمهوریت در سطح جهانی، ایده سکولاری است و ایده جمهوری اسلامی ایده‌ای است که هم از یک سمت با ایده دراز دامنه قائم مقام فراهانی‌ها دست و پنجه نرم می‌کند و هم از سوی دیگر با نگاه سکولار درباره جمهوریت، مواجهه دارد. عظمت و طرح امام در این فضا قابل درک است.

جمهوریت، از دل آگاهی و نظارت عمومی در می‌آید
تقویت فرهنگ عمومی از همان ابتدا به شدت مدنظر علمای شیعه بوده و در کشاکش با حاکمیت مسئله صرفاً کسب قدرت نیست. چه در شکل جمهوری چه در شکل مشروطه، چه در شکل تعامل با سلطنت و یا هر شکل دیگری. اگر ما در مشهد، دنبال تقویت جمهوریت هستیم به نظر می‌رسد ساز و کار اول آن، این است که فرهنگ این شهر و آگاهی عمومی را بالا ببریم. اصلاً جمهوریت از دل این آگاهی بر می‌آید و نظارت عمومی عامه مردم بر مسئول سیاسی لاجرم از دل این روند درمی‌آید. اما متأسفانه باوجود اینکه پس از ۲۲ بهمن ۵۷ روبه‌روی مردم صندوق رأی گذاشتیم، اما گویا که این صندوق رأی مال مردم نیست. یعنی مردم نقش خود را ایفا می‌کنند و مسئول انتخاب می‌گردد، منتها دیگر مسئولیت‌های مردم و کارگزاران در حفظ و استمرار جمهوریت، می‌رود تا انتخابات بعدی و حرفی از این ملزومات زده نمی‌شود. به همین خاطر ما نیازمند سازوکارهای روزمره افزایش آگاهی در جامعه هستیم.

امر به معروف و نهی از منکر؛ ساز و کار اصلی سیاست‌ورزیِ جمهوری اسلامی
تمام طول تاریخ فرهنگ تشیع نشان می دهد جایی که آگاهی عمومی کم می‌شود، مانند دوره فتحعلی شاه نه تنها شاهی که دربارش مملو از فساد است، این‌گونه تقدیس می شود، بلکه بلافاصله در جنگ‌های ایران و روس حکومت ایران چنان شکستی می‌خورد که در تاریخ معاصر ما، یادش همچنان به‌عنوان یک شکست تلخ بر جای مانده است. بنابراین شما اگر می‌بینید در جنگ تحمیلی این شکست به ما تحمیل نمی‌شود، به خاطر آن آگاهی بخشی عمومی است که از ۱۵ خرداد به بعد شروع شده است. درنتیجه هر جا این آگاهی دادن به مردم، با بالا بردن سطح آگاهی عمومی یک ضرورت محسوب می‌شود، این ساز و کار اصلی سیاست ورزی جمهوری اسلامی است. سازوکاری که به واسطه آگاهی سیاسی به طور مستمر و هر روزه به مصداق امر به معروف و نهی از منکر می تواند جلو مفاسد سیاسی و قرائت‌های غلط از آرمان‌های انقلاب مانند «جمهوریت» و «ولایت» و به‌طور کل هرگونه آسیب سیاسی را از جمهوری اسلامی بگیرد.

خبرنگار: علیرضا خزاعی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.