دستخطی که نه سبک و سیاق نوشتنش و نه آنچه نوشته شده، چندان عادی نیست. استاد فرشچیان را که میشناسید؛ خالق تابلوهایی مانند «عصر عاشورا، شمس و مولانا، ضامن آهو، پنجمین روز آفرینش و...».
استاد محمود فرشچیان سال ۱۳۰۸ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش که مردی اهل هنر بود وقتی اشتیاق فرزندش به نقاشی را دید، او را به کارگاه استاد حاج «میرزاآقا امامی» فرستاد تا شاگردی کند. فرشچیان بعدها هم در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان شاگردی استاد «عیسی بهادری» را کرد. پس از پایان این دوره به اروپا رفت و چند سالی در آنجا به مطالعه و بررسی آثار نقاشان برجسته غرب مشغول شد و میگویند در نتیجه همین مطالعات بود که به رهیافتی تازه از هنر نقاشان با معیارهای جهانی رسید.
او پس از بازگشت به ایران کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و پس از مدتی به مدیریت اداره هنرهای ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد. در این میان با کار و کوشش مداوم و خلق آثار شگفتانگیز، آوازه هنری او در ایران و در فراسوی مرزها گسترش یافت.اهل فن معتقدند: استاد فرشچیان در حیطه نقاشی ایرانی به وجود آورنده سبک و مکتب خاصی است که در عین توجه به اصالت مبانی سنتی این هنر، با ابداع شیوههای نو، قابلیت و کارایی نقاشی ایرانی را افزایش داده است. او این هنر را غنا بخشید و از حالت الزامی یک پدیده متکی به شعر و ادبیات رها ساخت و رسالت و ارزشی در حد سایر هنرها در نقاشی ایرانی پدید آورد.
نقاشیهای استاد آمیزه دلپذیری از اصالت و نوآوری است. وی با خطوط روان و ترکیببندیهای ظریف و مدور، راز و رمزها و اشارات درونی نهفته را در آثار خود به وجود میآورد. در همین حال با نوآوری در گزینش موضوع و پرداخت اثر، به گسترهای فراتر از قالبهای مرسوم میرسد. رنگهای تابناک و مواجی که در آثار استاد دیده میشود، آیتی است از ابتکار که افسانهای به نظر میرسد.
آثار استاد فرشچیان در بیش از صدها نمایشگاه فردی و جمعی در ایران و سایر کشورها به نمایش درآمده و با استقبال بسیار زیادی روبهرو شده است. برگزاری نمایشگاههای پیدرپی نشاندهنده شهرت وی در پهنه جهانی است؛ بهگونهای که موزهها و کتابخانهها و مجموعهداران شخصی و عاشقان هنر به داشتن قطعهای از آثار او مباهات میکنند. سازمان میراث فرهنگی کشور با تأسیس موزه فرشچیان در مجموعه فرهنگی-تاریخی سعدآباد، بر آن شد فرصتی برای عموم هموطنان عزیز و هنردوستان جهان فراهم آورد که از آثار این هنرمند بزرگ در یک مجموعه زیبا بازدید کنند. در این موزه بیش از ۷۰ اثر از آثار استاد گردآوری شده است.
شاید این را هم بدانید که طراحی ضریح فعلی حرم امام رضا(ع) هم از جمله شاهکارهای استاد فرشچیان است.
شاید خیلیها ماجرای حادثهای را که پیش از آغاز طراحی ضریح امام رضا(ع) برای استاد فرشچیان در آلمان اتفاق میافتد و منجر به آسیبدیدگی شدید دست راستش میشود، شنیده باشند خیلیها هم شاید نشنیده باشند. ظاهراً زمانی که استاد برای چاپ برخی آثارش به آلمان رفته بود، کتف و بخشی از دستش لای در قطار گیر میکند و بهشدت آسیب میبیند. اقدامات درمانی اولیه در آلمان انجام میشود تا استاد فرشچیان با درد شدید دست در سفر به آمریکا به پزشکان متخصص مراجعه کند. آزمایش و تصویربرداری نشان میدهد دست استاد نیاز به جراحی دارد. پزشکان هم میگویند اگر دیر بجنبی، به مرور عضلات دستت از کار خواهد افتاد. در همین زمان از آستان قدس رضوی تماس میگیرند و طراحی ضریح جدید امام رضا(ع) را به او واگذار میکنند. این در حالی است که درد دست شدت پیدا کرده و در صورت انجام جراحی، دستش باید دستکم ۶ ماه توی گچ و بانداژ باشد.
بقیه ماجرا را خیلی خلاصه از قول دستخط استاد بخوانید: «دست راست من در اثر سانحه آسیب دید و عضلات شانه اینجانب پاره گردید و عکسبرداری و ام آرآی و دیگر موارد این موضع تأیید نمودند و بهتدریج کار کردن برایم مشکل میشد. بعضی از جراحان عالیمقام که فوق تخصص در جراحی شانه داشتند لزوم عمل جراحی را تأیید و تأکید نمودند و من متوسل به آستان مقدس حضرت رضا(ع) شدم. دست راست من که بهسختی میتوانست قلم موی نقاشی را به حرکت درآورد با عنایت و لطف پروردگار توانا و توجهات خاص حضرت ثامن الائمه(ع) شفا یافت».
نظر شما