دکتر محمدحسین شعاعی، استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات امام صادق(ع) در نشستی با عنوان «ارتباطات زیارت؛ از تعاملات میانفرهنگی تا دیپلماسی زیارت» که به همت انجمن علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شده، به سخنرانی در همین خصوص پرداخته که گزیده دیدگاههای ایشان در این نشست را از نظر میگذرانید.
ارتباط درونفردی، مقولهای از جنس ارتباطات زیارت
برای پرداختن به مقوله «ارتباطات زیارت» به مثابه یک عنوان و اصطلاح علمی، باید توجهها را به گونههای مختلف ارتباطات جلب کرد. قاعدتاً ارتباطات از وجوه امتیازات خاص بشر در میان موجودات است و به معنای کنش حامل معنا و پیام است. بین همه این عناوین، اختلاف وجود دارد که پیام چیست؟ ما یک زمانی میگفتیم فرستنده و گیرنده ولی در نظریات اخیر با توجه به توسعه ارتباطات، قاعدتاً بحث فرستنده و گیرنده از بین رفته و ما الان ارتباط گر و ارتباط گیر را داریم. ارتباطات، سطوح مختلفی را دربرمی گیرد، از فضای درونفردی و میانفردی گرفته تا گروهی، سازمانی، جمعی و میانفرهنگی و بینالملل. این مقوله از این نظر مهم است که در فضای درونفردی، انسان با خودش ارتباط برقرار میکند.
با همان ادبیات کهن ارتباطات اگر بخواهیم بگوییم یعنی فرستنده و گیرنده در آن یک نفر هستند. زمانی که خودتان در خلوت خودتان میاندیشید، آن موقع زمانی است که ارتباطات میانفردی در حال شکلگیری است. نجوایی که انسان با خودش دارد از همین جنس است. از نظر من چه بسا ارتباط میان خود و خدا را نیز بتوان در فضای درونفردی در نظر بگیریم، چون اگر به مباحثی چون توبه از منظر دروندینی بنگریم، قاعدتاً میتوان آن را به ارتباطات درونفردی ربط داد.
نکته حائز اهمیت این است که اندیشمندان، اثرگذاری سطح ارتباط گیری را به این سطح پیوند میزنند. در این سطح است که انسان میتواند با خودش نجوا و ارتباط بگیرد و بیشترین تأثیر را در آن اندیشه ارتباطی و کنش ارتباطی خود داشته باشد و به ارمغان بیاورد. این تحولهایی که انسانها دارند، بیشتر در فضای ارتباطات میانفردی است و از این رو خیلی مؤثر است. از این منظر میتوانید روایات و آموزههای دینی همچون محاسبه نفس را ببینید. بنابراین موضوعاتی مثل مشارطه، مراقبه و محاسبه را میتوان در این فضا در نظر گرفت.
از ارتباط میانفردی تا ارتباط میانفرهنگی و بینالمللی
در مرحله بعد شما با دیگری ارتباط میگیرید که اینجا رابطه میانفردی رقم میخورد. در مقیاس بزرگتر، ارتباطی از جنس گروه شکل میگیرد که انسان بسته به سعه ارتباطی که دارد هم دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و هم تحت تأثیر قرار میگیرد. در مقیاس بزرگتر، فضای سازمانی است که بهواسطه فضای کاری شکل میگیرد. فضای ارتباطات جمعی با ورود و وساطت رسانهها رخ میدهد که در آن باید تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی را مدنظر قرار داد. سطح بالاتر، با عنوان میانفرهنگی و بینالمللی است. ارتباطات میانفرهنگی زمانی رخ میدهد که ما میان دو طرف ارتباطات، تفاوت فرهنگی برجستهای داریم.
آموزههای اعتقادی و باورها قلب فرهنگ هستند
اینکه فرهنگ چیست محل تنوع آراست ولی براساس مؤلفههای مختلف، قلب فرهنگ، آموزههای اعتقادی و باوری است که میتواند خودش را در قالب دین به نمایش بگذارد. این فضای باورهاست ولی این فرهنگ میتواند در مؤلفههای دیگری که صوری، مادی یا این دنیایی نیز باشند خود را نشان دهد و مثلاً اگر زبان، کنش یا پوشش خیلی تفاوت داشته باشد، ممکن است میان دو طرف ارتباط میانفرهنگی رخ دهد. در قالب این جهانی و متأخر، ارتباطات بینالملل و ملتها بهوجود میآید که هر چقدر اینها صوری و قراردادی است ولی محل تأمل و اهتمام ما وجود دارد، بنابراین تنها ارتباط میان افراد از ملیتهای مختلف میتواند ذیل ارتباطات میانفرهنگی بگنجد.
سطوح ارتباطی مختلف مقوله زیارت
ما میتوانیم به زیارت در همه این سطوح بنگریم. زیارت به مثابه یک امری که بین انسان زائر با مزور در جریان است، یک فضای ارتباط میانفردی را رقم میزند. زائر میتواند در این فضای ارتباط میانفردی از قضا به ارتباطات درونفردی هم برسد؛ اقرار و حالتهای توبه مانند و فضای تحول درونفردی از این جنس هستند. برای نمونه در فقرات پایانی زیارت جامعه کبیره، بحث ذنوب و گناهان مطرح میشود که نشان از شکلگیری ارتباط درونفردی دارد.
به طور کلی از منظر فضای ارتباطی میتوان به کنشهای دینی نگریست و از طرف آموزههای اسلامی نیز میتوان کنشهای ارتباطی را مورد توجه قرار داد. به عبارت دیگر یک وقت عینک شما، عینک ارتباطات است و به زیارت به مثابه یک کنش و ابژه نگاه میکنید و یا برعکس یک وقت از منظر زیارت به یک کنش ارتباطی نظر میکنید.
فضایی که میتواند ارتباطات و زیارت را به هم پیوند بزند، میتواند حداقل دو مطلب باشد؛ یک اینکه ما با عینک ارتباطات به زیارت بنگریم و یک بار نیز به ارتباطات از منظر زیارت نگاه کنیم. برای درک این مقوله میتوان نماز را مثال زد.
در نماز، ارتباطات هم کلامی و هم غیرکلامی است، ضمن اینکه نماز را میتوانید کاملاً به مثابه یک بسته ارتباطی که مقدمات، الزامات، واجبات، وجوه استحبابی و موارد بیشمار دیگر را دارد مورد تحلیل قرار دهید. زیارت نیز همینگونه است. برای نمونه تمایزاتی که در زیارت حضرات معصومین(ع) با یکدیگر وجود دارد، نظاماتی که هر کدام دارند و میتواند به اندیشه و بینش مخاطب شکل بدهد، میتواند در جای خودش مورد تحلیل قرار بگیرد و کنش ارتباطی زیارت میتواند در سطوح مختلف معنا داشته باشد.
ظرفیتهای دانشگاه علوم اسلامی رضوی برای سیاستگذاری امر زیارت
زیارت در فضای ارتباطی پیچیدگیهایی دارد که کسانی میتوانند آن را درک و تحلیل کرده و سپس به مثابه یک سیاستگذار وارد توسعه سیاستگذاری برای آن شوند که هم بهرهای از دانش علمی ارتباطات و هم حظی از فضای آموزههای دینی داشته باشند که ترکیب اینها در فضای دانشگاهی مثل دانشگاه علوم اسلامی رضوی امکانپذیر است.
معنایابی گونهها و سطوح مختلف ارتباطی در زیارت
در خصوص ارتباط میانفردی اشاره کردم که میتواند در ارتباط با خود و خدا معنا شود. واقعاً زیارت چگونه میتواند هم فضای ارتباطی زائر و مزور و هم در یک فضای دیگر ارتباط زائر و خداوند متعال را رقم بزند؟ مثلاً ابتدای زیارت آلیاسین را که نگاه کنید، آنجا میگوید هر وقت خواستید به ما و به خدا بهوسیله ما ارتباط برقرار کنید، «سلام علی آلیاسین» را بخوانید. این فوقالعاده است که در حالی که میخواهید با مزور ارتباط بگیرید، میتوانید با خدا ارتباط بگیرید. در زیارت همین که همزمان دارید با خداوند متعال صحبت میکنید، به مزور و امام توجه میکنید؛ یا برعکس آن، یعنی یک ارتباط پیوسته و ناگسستنی بین زائر و خدای متعال رقم میخورد.
ما میتوانیم دست به کار ارزندهای در تحلیل زیارت به مثابه تحلیل متن بزنیم که میتواند تحلیل محتوا، تحلیل مضمون و چه بسا تحلیل گفتمان باشد. این کار را نیز میتوان در مقام منفرد و برای هر زیارت انجام داد، اینکه چه کسی آن را انشا و قرائت کرده ذکر کرد یا ناظر بر زمان و بستر صدور آنها باشد.
فارغ از خود متن زیارت، در فضای ارتباطات میانفردی، ارتباط زائران با یکدیگر میتواند مدنظر باشد. موضوعات و سرمایههای مختلفی در این خصوص وجود دارد که ما به آن بیتوجهایم، نمونه این موارد همین بحث «روضه» است. شما همین که در فضای روضه وارد میشوید و بعد روضه که تمام میشود، یک انبساط خاطر یا فضای سبکبالی را میتوانید تجربه کنید که این روی ارتباط شما با دیگران در آن فضا تأثیر میگذارد. یا میتوان ارتباط گروهی را در نظر گرفت. فضای کاروانهای زیارتی را از این منظر میتوان در نظر داشت و کاروانهای زیارتی به عتبات یا حتی حج، از این حیث میتوانند مورد بازخوانی قرار گیرند.
بحث ارتباطات سازمانی و زیارت به صورت ویژه به آستان قدس رضوی مربوط میشود که این هم ارتباطات درون سازمان را شامل میشود یعنی اینکه در فضای خود آستان قدس، چه فضایی حاکم است و هم فضای این سازمان با دیگر سازمانها. این ارتباط بینسازمانی میتواند موارد مختلفی از دولت گرفته تا سازمانیهای خصوصی و حتی سازمانیهای مشابهی چون عتبات سایر کشورها را در بربگیرد. فضای دیگری که زیارت به مثابه ارتباطات میتواند مورد توجه قرار گیرد، ارتباط جمعی است. اینکه هم در رسانههای جمعی و هم در شبکههای اجتماعی، بازنمایی و بازنمود زیارت چگونه است.
زیارت مجازی و چند سؤال
یک بحثی نیز با عنوان زیارت مجازی داریم که قاعدتاً از فضای ارتباطات میتواند مورد توجه قرار گیرد.
حالا خود این کنش زیارت خیلی محل تأمل است و من وارد مباحث نظریاش نمیشوم ولی فقط این سؤال را مطرح میکنم که آیا زیارت با وساطت رسانههای جمعی امکانپذیر است یا خیر؟ این موضوع میتواند یک پژوهش علمی باشد تا ما ببینیم زیارت را در متون مختلف رسانهای خودِ آستان قدس یا شبکههای دیگر، چگونه بازنمایی میکنند. مثلاً چه بعدی فردی و اثرگذاری بر فرد دارد؟ چه بعد اجتماعی دارد؟
مثلاً ابعاد بینشی زیارت مورد توجه است یا گرایشی و کنشی؟ ما موقعی که یک زیارت را بازنمایی میکنیم چه چیزی از زائر را داریم بازنمایی میکنیم؟ این میتواند بحث توصیفی باشد و بحث تعقیبی و تجویزیاش نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد که آستان قدس یک پیوست رسانهای برای بازنمایی زیارت در این گونههای مختلف داشته باشد.
ظرفیت غیرقابل انکار زیارت برای ارتباطات میانفرهنگی
آنچه بسیار مورد توجه و تأکید است، بحث ارتباط میانفرهنگی و بینالمللی است. به طور کلی مباحثی چون دین و گفتوگو در ترکیب و عجین شدن با یکدیگر که ترکیب گفتوگوی بین دینی را رقم میزند در فضای جهانی مورد توجه است. در فضای ارتباطی میان فرهنگی باید سرتان را بلندتر بگیرید تا مخاطب خارجی را با ملیتها و فرهنگهای مختلف در نظر بگیرید. حال آیا این زیارت ظرفیت خوبی برای ارتباطات میانفرهنگی دارد؟ بدون هیچ تردیدی جواب این سؤال بله است.
زمانی در فضای جهانی غلبه با دیالوگ مخرب بوده است که همه حرف حق را حرف خود میدانستند و دیگری را باطل میپنداشتند و فضای گفتوگویی نیز نبوده است. پس از مدتی فضای تحمل کردن دیگری مطرح میشود و بعد از آن فضای گفتوگو محور طرح میشود که در این فضا مؤلفهها را در ارتباط با دیگری هم میآموزیم و هم آموزش میدهیم که این خودش خیلی محل تأمل است. مثلاً ببینیم زیارت در آیینها و فرق دیگر اسلامی چه معنا و کنشهایی دارد. همین الان بخشی از گفتوگوهای دینی ما، گفتوگوهای زیارتمحور است. گفتوگوهایی است که اصلاً افراد میآیند و با عنوان مناسک زیارت از دین دیگر آگاه میشوند و تجربه میکنند؛ در آنجا رویکردهای پدیدارشناسی بسیار مهم است.
پس از این فضا، فضای گفتوگوی عمیق را داریم که یک فضای کاملاً دوجانبه و دوطرفه را رقم میزند. نکته اینجاست اگر ما سیر جهانی را در فضای جایگاه دین در نظر بگیریم، ابتدا در قرن هفدهم شک و تردید بود، بعد با رشد دانش، بحث ارتداد و الحاد پیش آمد، پس از آن در قرن نوزدهم بحث بیطرفی دربرابر دین مطرح شد، سپس در قرن بیستم گفتند ما باید به دین تمایل پیدا کنیم و اساساً به دین به عنوان امری که در عرصه اجتماعی تأثیرگذار است توجه کنیم و بعد در قرن بیستم و یکم غلبه با نماد و نمود دینی پیدا شد و اساساً گفتند دین معنابخش زندگی است.
میخواهم بگویم ما در مقوله زیارت که فضای ارتباطات میانفرهنگی است میتوانیم به سایر نژادها، ملتها، قومیتها و ادیان توجه کنیم. بنابراین اینگونه نیست که زیارت صرفاً یک کاربرد داخلی برای ما داشته باشد و در فضای ارتباطات میانفرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
خبرنگار: پارسا نیکوکار
نظر شما