تحولات منطقه

نظام سیاسی آمریکا در سال‌های اخیر نتوانسته اعتماد مردم را جلب کند و از نظر جامعه شناسان سیاسی این اعتماد از دست رفته محصول مؤلفه هایی همچون جامعه قطبی شده، روحیه تهاجمی ترامپ و شرایط ویژه‌ای است که به لحاظ سیاسی و اجتماعی در این کشور درحال رخ دادن است.

آمریکا، در لبه پرتگاه
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، نظام سیاسی آمریکا در سال‌های اخیر نتوانسته اعتماد مردم را  جلب کند و از نظر جامعه شناسان سیاسی این اعتماد از دست رفته محصول مؤلفه هایی  همچون جامعه قطبی شده، روحیه تهاجمی ترامپ و شرایط ویژه‌ای است که به لحاظ سیاسی و اجتماعی در این کشور درحال رخ دادن است.

البته باید به این مؤلفه‌ها بحران اقتصادی ناشی از همه‌گیری کرونا، بحران اوکراین و تقابل با چین را هم اضافه کرد تا درک کامل‌تری از آنچه تعبیر به دلایل افول هژمونی ایالات متحده می‌شود، پیدا کرد. به نظر می‌رسد آمریکا در سالیان اخیر متحمل ضربات جبران ناپذیری شده و هنوز نتوانسته سر بلند کند.

قدس در گفت‌وگو با پروفسور «دیوید کوتز »( David Kotz) استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه ماساچوست آمهرست و استاد ممتاز دانشکده اقتصاد در دانشگاه مالی و اقتصاد شانگهای، بحران کنونی ایالات متحده را مورد بررسی قرار داده است.

دیوید کوتز، استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه ماساچوست آمهرست و استاد ممتاز دانشکده اقتصاد در دانشگاه مالی و اقتصاد شانگهای است. تحقیقات و نوشته‌های او درباره مشکلات و سیاست‌های کلان اقتصادی، چرخه‌های تجاری و رکودهای بلندمدت اقتصادی، تغییرات نهادی در نظام‌های اقتصادی، رژیم‌های سیاست اقتصادی و نظام‌های اقتصادی مقایسه‌ای بوده است.

او در مورد اقتصاد ایالات متحده، نظام‌های اقتصادی شوروی و پس از شوروی و تحولات اقتصاد چین تحقیق کرده است. کوتز نویسنده کتاب ظهور و سقوط سرمایه‌داری نئولیبرال، انتشارات دانشگاه هاروارد، ۲۰۱۵ است.

به نظر می رسد ایالات متحده در سالیان اخیر متحمل ضربات جبران ناپذیری شده  و بعد از ظهور پدیده‌ای به نام ترامپ و مواجهه با همه‌گیری کرونا که بهداشت و سلامت جهانی را با بحران روبه‌رو کرد هنوز نتوانسته سر بلند کند؟

بله؛ در بحبوحه بحران بهداشت عمومی که شاید هر قرن یک بار هم اتفاق نمی‌افتد، ایالات متحده تقریباً توسط نماینده جمهوری خواهان که یکی از دو حزب سیاسی ملی کشور است، عملاً از درون سرنگون شد؛ متأسفانه فرماندهی کاخ سفید به دست ترامپ یک اقتدارگرای برتری‌طلب سفیدپوست افتاده بود. البته افول ایالات متحده از دهه‌ها قبل آغاز شده است؛ یعنی از زمانی که کارگران آمریکایی جایگاه خود را از دست می‌دادند و بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان ‌توانستند با موفقیت نیروی کار این کشور را کنار بزنند.

درواقع سال‌هاست ایالات متحده نتوانسته‌ به طور مستقیم به جنایات علیه بشریت که سنگ‌بنای سرمایه‌داری آمریکایی و بخشی از روندی است که نژادپرستی سیستماتیک را به شرایط فعلی ما تسری داده است، رسیدگی کند. متأسفانه باید بگویم که شخصیت و برند جهانی ایالات متحده ممکن است بر اساس برابری باشد، اما تجربه زیستی ده‌ها میلیون آمریکایی کاملاً عکس این مدعا را نشان می دهد و اگر نتوانیم درک کنیم گرفتار چه بلایی شده‌ایم و عمق وضعیتی را که در آن به سر می‌بریم بفهمیم، هیچ حرکت رو به جلویی وجود نخواهد داشت.

منظورتان این است که اولویت‌ها در ایالات متحده دچار تغییر شده‌اند یا ساختار نظام سرمایه داری وضعیت کنونی را در ایالات متحده رقم زده است؟

ببینید؛ هر دولتی باید رفاه مردمش را نسبت به سود خودش در اولویت قرار بدهد؛ امروز متأسفانه این ترجیح در تصمیمات سران ایالات متحده دیده نمی شود؛ درواقع باید بگویم تاریخ آمریکا به هم ریخته است، از طرفی متعجبم چرا به نظر نمی‌رسد که تلاشی هم برای تسلط بر سرنوشت خود نمی‌کنیم.

در سال‌های اخیر ما شاهد شکست‌های عمده‌ای در نظام مراقبت‌های بهداشتی خصوصی و عمومی هستیم. اکنون هم در لبه پرتگاه قرار داریم. در شرایط فعلی چگونه می توان تصویری از کشوری ارائه کرد که می‌تواند قدرت نظامی عظیمی را در هر نقطه از جهان به نمایش بگذارد، اما نمی‌تواند از فرزندانش در برابر کشتار جمعی در مدارس داخل کشور خودش محافظت کند؟ کشوری که می‌تواند ثروت هنگفتی را برای ۰۱/۰ درصد جمعیتش به ارمغان بیاورد اما نمی تواند شیر خشک کافی برای نوزادان تولید کند.

چه اتفاقی برای زنجیره تأمین ایالات متحده رخ داده است؟ دلیل این اختلالات چیست؟

اختلالات زنجیره تأمین مسئله خاصی به حساب نمی آید و کسب‌وکارها به صورت روزانه با این اختلالات مواجه می شوند و تیم‌های مخصوصی که نقش آن‌ها کاملاً مبتنی بر انتظار و پیش‌بینی این اختلالات است به این مسائل رسیدگی می کنند. به جای مقصر دانستن زنجیره تأمین، باید با واقعیت تلخ‌تری روبه‌رو شویم؛ شرکت‌های دولتی و خصوصی برای جبران ضررهای دو سال گذشته قیمت‌ها را افزایش داده‌اند و نظام نمی‌تواند آن را مدیریت کند.

امروز شاهد آن هستیم که این شرکت‌ها تلاش می‌کنند دو سال از دست رفته به واسطه همه‌گیری، سقوط اقتصادی جهانی سرمایه‌داری در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ را به هر شکل ممکن جبران کنند. آن‌ها در سال‌های اخیر نتوانستند در بیشتر موارد، سودهایی را که برای آن برنامه‌ریزی کرده بودند، بدست آورند البته استثنائاتی هم وجود داشت. آن‎‌ها پول قرض کرده بودند و باید جبران کنند و سریع‌ترین و آسان‌ترین راه برای انجام آن در حال حاضر افزایش قیمت است؛ اما طبق معمول کسب‌وکارها وقتی قیمت‌هایشان را افزایش می‌دهند، به شما می‌گویند تقصیر شخص دیگری است! این مسئله یک فروپاشی سیستماتیک ناشی از افول نظام سرمایه‌داری است و زمان آن رسیده که به جای تزریق مُسکن به دنبال راه حل‌های واقعی‌تر و پایدارتر بگردیم.

پس از کنار رفتن ترامپ ایالات متحده تلاش کرد با حضور بایدن و معاونت هریس شخصیت از دست رفته خودش را تا حدودی بازیابد. به نظرتان در این زمینه موفق بوده است؟

خب در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ جو بایدن، رئیس‌جمهور و سناتور کامالا هریس به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور  سوگند یاد کردند، در گام اول حضور هریس نشان‌دهنده اعتلای بی‌سابقه‌ای از یک زن آن هم یک زن رنگین پوست به عنوان دومین مقام عالی ایالات متحده بود؛ با این حال، این اتفاق در شرایطی رخ داده است که بحران بهداشت عمومی قرن - که شدیدترین ضربه را به فقرا و رنگین پوستان وارد می‌کند- در غیاب یک برنامه هماهنگ ملی، همچنان کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از طرفی شاهد تقابل بی پایان و عمیق بین دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات بر سر مسائلی همچون قانون حمل سلاح در دادگاه عالی و مجلس سنای ایالات متحده و حق سقط جنین هستیم؛ این مسائل حکایت از عمق شکاف سیاسی در این کشور دارد.

نفوذ سرمایه داران قدرتمند و شرکت‌های خصوصی سیاست ایالات متحده را به شدت تضعیف کرده است. دموکراسی آمریکا امروز در آسیب‌پذیرترین زمان خود در طول تاریخ به سر می برد. حمله خشونت‌آمیز به ساختمان کنگره توسط گروه‌های راست افراطی یکی از بارزترین نمودهای تضعیف دموکراسی ایالات متحده بود.

به قانون حمل سلاح و سوابق تیراندازی های جمعی در آمریکا اشاره کردید؛ ریشه این مسائل را در چه می‌دانید؟

به نظرم ریشه این تیراندازی های دسته جمعی در ایالات متحده و به ویژه آخرین تراژدی در یووالد، تگزاس را می‌توان در دلایل روانی، عاطفی، سیاسی و اقتصادی بررسی کرد بر اساس آمارها  ایالات متحده رتبه نخست جهانی در کشتار جمعی را از آن خود کرده و در عین حال راه حلی برای پایان دادن و برون رفت از این چرخه خشونت و مرگ ارائه نمی‌کند.

البته این مسئله ریشه در فرهنگ آمریکا هم دارد؛  بحران اسلحه بحرانی است که خود ما ساخته‌ایم. کارخانه‌های ساخت سلاح، اسلحه را به عنوان راهی برای کمک به احترام مردان تبلیغ می‌کنند و من فکر می‌کنم راموس، قاتل ۱۹ کودک و دو معلم، احساس می کرد نیاز به احترام دارد و در نهایت قربانی این نیاز خود شد.

به‌تازگی بحث لغو ۷/۱ تریلیون دلار بدهی وام‌های دانشجویان مطرح شده چه تأثیری بر تورم کنونی در ایالات متحده خواهد داشت؟

دولت بایدن در ماه دسامبر(آذر-دی) بازپرداخت وام دانشجویی را تا اول ماه می(اردیبهشت) به تعویق انداخت. مباحث مختلفی در این زمینه از سوی رهبران سیاسی ما مطرح شد که البته، از نظر اقتصادی، بی پایه هستند؛ زیرا رابطه بسیار پیچیده‌ای بین بدهی، خواه افزایش یا کاهش آن و تورم وجود دارد. اگر بدهی دانش‌آموزان را به شکلی گسترده کاهش دهند، چیزی که قرار است اتفاق بیفتد، آن‌ها اکنون می‌توانند چیزهایی را داشته باشند که قبلاً نمی‌توانستند. مثلاً ثبت‌نام برای تحصیلات تکمیلی، خرید خانه و حتی ازدواج و بچه دار شدن. همه این موارد تأثیرات مثبت و منفی بر تورم آینده خواهد داشت که نمی‌توان از قبل محاسبه یا پیش‌بینی کرد.

آیا ایالات متحده نیازمند تغییر سیستماتیک است؟ تغییر مطلوب را در طول زندگی ما ایجاد می کند؟

درواقع پرسش کلیدی این است؛ یعنی اگر قرار باشد درباره وضعیت کنونی یک سؤال اصلی داشته باشیم  تا به آن پاسخ دهیم همین است؛ باید بگویم بله، ایالات متحده نیازمند فروپاشی برخی نهادهاست که نظام فعلی را حفاظت می‌کنند؛ آمریکا امروز بیشتر از هر زمان دیگر نیازمند توسعه آگاهی است تا بداند وقتی نظام از هم پاشید چگونه باید واکنش نشان دهد؛ چگونگی واکنش بسیار مهم است.

خبرنگار: سید احمد موسوی

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.