تحولات منطقه

معاون فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در یادداشتی عنوان کرد: به جای ممانعت از ادامه فعالیت پلتفرم‌ها، مجازات‌هایی متناسب با تخلف تعیین شود. مانند رفتاری که در راهنمایی و رانندگی می‌بینیم. گرفتن گواهینامه و توقیف ماشین آخرین مرحله است. اگر کسی کمربند نبسته باشد و یا تخلف دیگری داشته باشد، متناسب با آن جریمه می‌شود.

تولیدات گیشه‌ای هیچ‌وقت نمی‌توانند باعث رشد فرهنگی جامعه شوند/چه رانتی پشت فیلیمو وجود دارد؟
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، هنگامی که به هجمه‌های فرهنگی دشمن نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم باورهای ما را هدف قرار داده است و ما به‌عنوان مخاطب و سیاست‌گذار فرهنگی نتوانسته‌ایم نسبت به آن عکس‌العمل مناسبی را داشته باشیم. باید گفت تقدم فرهنگ بر اقتصاد در همه دوران‌ها بوده و خواهد بود.

وقتی درخصوص سینمای نیمچه ارزشی صحبت می‌کنیم باید انگشت‌های دست‌مان را بشماریم تا بتوانیم به تولیدات خوب اشاره کنیم اما وقتی سیاه‌نمایی دشمن درباره ایران را نظاره می‌کنیم، محصولات متعدد و متنوعی از تولیدات داخلی گرفته تا خارجی را می‌توانیم نام ببریم که تلاش وافری برای تغییر سبک زندگی جوانان ما دارند و در کمرنگ کردن امیدها برای رسیدن به موفقیت در ایران به شکل قابل توجهی پیش رفته‌اند.

تولیدات اقتصادی که به محصولات گیشه‌ای معروف هستند و صرفا برای سرمایه‌گذار آورده مالی دارند، هیچ‌وقت نمی‌توانند باعث رشد فرهنگی جامعه بشوند.

واضح‌تر بگویم، با انگیزه مالی در هیچ جنگی نمی‌توان دفاع کرد و در جنگ کنونی که در حوزه فرهنگ به ما تحمیل شده است، باید به دنبال انگیزه‌های دیگری برای تولیدات مفید فرهنگی باشیم. پلتفرم‌هایی مثل فیلیمو، مصداق تولیدات گیشه‌ای هستند و گویا در این انقلاب و فرهنگ سهمی برای خود نمی‌بینند و صرفا کسب‌وکارهای طلبکاری هستند که می‌خواهند درآمد خود را داشته باشند و با تزریق ترس از ورود پلتفرم‌های خارجی، بقای خود را حفظ کنند.

این پلتفرم‌ها با حجم بالایی از محصولات فیلم و انیمیشن غربی، در تولیدات بومی هم مشغول به بازتعریف همان رویکردهای غربی هستند و نمی‌خواهند از ایران چهره‌ای قدرتمند و عالمانه به جامعه معرفی کنند؛ تا جایی‌که در روایت از تاریخ ایران مانند تولیدات غربی حرم‌سرا و زن‌بارگی شاهان را به جای روایت مفاخری همچون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، شهید همت، شهید سلیمانی و هزاران چهره دیگر از مفاخر این مرز و بوم انتخاب کرده‌اند و این در حالی است که در تولیدات غربی و حتی ترکیه‌ای هم شاهد چنین بازنمایی نیستیم.

آنها حتی وقتی حریم سلطان را روایت می‌کنند، باز می‌خواهند به قدرت عثمانی اشاره و شکست‌های تاریخی خود را در فیلم، پیروزی روایت کنند تا مخاطب داخلی و خارجی، نمایی قدرتمند از تمدن آنها ببیند اما ما در تولیدات‌مان چه چیز را نمایش می‌دهیم؟

البته کسی نگفته که ارزش‌های اسلامی را روایت کنید! صاحبان این پلتفرم‌ها حتی در جایگاه یک ایرانی هم به موضوع نگاه نمی‌کنند و به بازنمایی ارزش‌های ایرانی هم نمی‌پردازند.

اگر کمی بررسی کنیم، می‌بینیم در هالیوود برای توسعه­ ارزش‌های آمریکا هیچ‌کس لازم نیست با تولیدکننده محصولات فرهنگی صحبت کند، بلکه اهالی سینما در ساختار و نظامی کار می‌کنند که تمدن آمریکایی را با تمام مشکلاتش، زیبا و بالنده جلوه می‌دهند و مخاطب را عاشق آمریکا می‌کنند، اما چه کسی حاضر است در دنیای یاغی زندگی کند؟! چه کسی به حرم‌سرا و زنبارگی شاهش افتخار می‌کند؟!

در انگلستان برای اینکه افسانه داشته باشند، نویسنده‌ای سعی می‌کند با تمام جزئیات داستان ارباب حلقه‌ها را خلق کند تا بچه‌های انگلیس، افسانه خودشان را داشته باشند، اما در ایران با این هم مفاخر افسانه‌ای، ما فقط در سریال‌هایمان به دنبال حرم‌سرا و یاغی هستیم. آیا این معرفی ایران متمدن است؟! چه کسی حاضر است در این ایران زندگی کند؟

شهید آوینی در کتاب «مبانی توسعه تمدن غرب» به انتقاد از این نوع نگاه پرداخته و می‌گوید آنها از کشورشان طوری تعریف می‌کنند که همه چیز عالی است، مردم در رفاه هستند، نیروهای نظامی آنها بسیار قوی و... اما ما طوری صحبت می‌کنیم که گویا همه­ مردم پایین شهر، بی‌سواد و دزد هستند. نه آن واقعی است نه این.

دوستی به مزاح می‌گفت: اگر بعضی از تولیدات سینمایی زمان شاه را سانسور کنیم، خیلی بهتر از تولیدات سینمایی کنونی است. خیلی فاجعه است که در نظام جمهوری اسلامی‌ خودمان به عنوان سیاست‌گذار محتوایی نمی‌توانیم سیاست‌هایی را اتخاذ کنیم که سینماگران را به مسیر بازتولید ایرانی توانمند و بالنده هدایت کند و بتواند ایران را در مسیر تمدن اسلامی قدرتمند نشان دهد.

در این مسیر کنونی که پلتفرم‌های فعلی در پیش گرفته‌اند، نیازی به هزینه از بیت‌المال نیست. سرویس‌های خارجی هم حاضر هستند در این تغییر باور ایران، نسبت به خودش سرمایه‌گذاری کنند و پول زیاد به عوامل سازنده و صاحبان پلتفرم‌ها بدهند.

دوست دیگری می‌گفت مراقب باشید سهراب‌کشی اتفاق نیفتد و دوست دیگری جواب داد سهراب خودش مقصر است که با لشکر دشمن به دیدار پدرش آمده، پس او خودش مقصر است!

این پلتفرم‌ها، اول برادری خودشان را اثبات کنند، بعد به دنبال ارث و میراث باشند. درست است که افراد زیادی با این پلتفرم‌ها، مشغول به کار شده‌اند اما هزینه بسیار بالایی که این پلتفرم‌ها در تغییر باورها به کشور تحمیل می‌کنند، بیشتر از سودی است که می‌خواهند به یک تعداد معدودی بدهند.

برایم خیلی جالب است که چرا نقدی برای فیلیمو در رسانه‌ها دیده نمی‌شود، اما در کافه بازار مردم به این پلتفرم انتقاد دارند و رتبه خوبی از نگاه مخاطب برای خود کسب نکرده است و گویا مردم از نصب‌اش ناراضی هستند اما در رسانه داخلی و حتی در خود پلتفرم هیچ اعتراضی دیده نمی‌شود؛ این تناقض از کجا است و چه اتفاقی را روایت می‌کند؟

چه رانتی پشت فیلیمو وجود دارد؟ چرا آن‌قدر از این پلتفرم حمایت می‌شود؟ مگرکارنامه درخشان این VOD چیست و خیلی سوالات دیگر. البته این نکات به معنای مخالفت با وجود پلتفرم نمایش داخلی نیست، بلکه انتقادی‌ است که با پیشنهادهایم سعی بنده بر این است پلتفرم‌های نمایش خانگی به ابزاری در جنگ فرهنگی بدل شوند و بتوانند باری از کشور بردارند نه اینکه خود باری باشند بر نهادها تا آن را ممیزی کنند.

از این‌رو پیشنهاد می‌کنم:

۱- به جای ممانعت از ادامه فعالیت پلتفرم‌ها، مجازات‌هایی متناسب با تخلف تعیین شود. مانند رفتاری که در راهنمایی و رانندگی می‌بینیم. گرفتن گواهینامه و توقیف ماشین آخرین مرحله است. اگر کسی کمربند نبسته باشد و یا تخلف دیگری داشته باشد، متناسب با آن جریمه می‌شود. در پلتفرم‌های کنونی نیز لازم است متناسب با جرم، جریمه هایی ملموس و نه صرفا مالی تعیین شود که صاحب پلتفرم از انجام جرایم رسانه‌ای در حوزه خود و تولیدات خود بترسد و اگر جریمه‌ها فایده‌ای نداشت، بستن هم یکی از راه‌ها است که لازم است در نهایت صورت بگیرد.

۲- دستگاه‌های نظارتی، سیستم‌هایی متعالی مانند ایزوها برای کیفیت فنی و محتوایی تعیین کنند تا مخاطب بداند چه چیزی چه ارزشی دارد و با انتخابش در تولید محصولات فرهنگی خوب ایرانی، ایفای نقش کند.

۳- خوب است جایی برای شکایت و یا اظهار نظر افراد در پلتفرم وجود داشته باشد تا فرد بتواند با انتخاب لینک، به صفحه­ ناظر برود و نقد و اعتراض خود را نسبت به فیلم و محتوای تولیدی بگوید.

۴- بخش حمایت‌کننده، اولویت‌های محتوایی خود را مشخص کند تا تولیدکنندگان بتوانند با انتخاب اولویت، از حمایت‌های لازم برای تولید برخوردار شوند.

۵- خوب است یک بخش محتوایی و رده‌بندی در پلتفرم‌ها باشد تا بتواند به گروه‌های هدف پیشنهاد بدهد و گروه‌ها دیگر را با تدابیر شناختی از دیدن آن فیلم باز دارد که سند صیانت از کودک مرکز ملی، خیلی می‌تواند در خصوص کودکان در این موضوع کمک کند.

نویسنده: حجت الاسلام محمد شیخ الاسلامی(معاون فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)

انتهای پیام/

منبع: فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.