نیمنگاهی به گزینههای موجود نشان میدهد آینده فوتبال ایران با امثال مهدی تاج، میرشاد ماجدی و عزیزمحمدی چیزی جز سیاهی و تباهی نخواهد بود. از مهدی تاج و اطرافیانش که تا دلتان بخواهد نوشتهایم و البته میتوانیم بنویسیم. آنها این روزها هر کاری میکنند تا خود را ناجی فوتبال ایران نشان دهند، مثلاً اینکه دستهجمعی بروند به دادگستری استان تهران و از دولت امریکا و ترامپ شکایت کنند! راستی اگر این خیمهشببازی نیست چه عنوان دیگری را میتوان برای آن پیدا کرد. شلوغبازی و ایجاد حاشیه کارهایی است که تیم مهدی تاج استاد آن است. نمونه دیگرش را میتوان در برکناری طالقانی از ریاست هیئت فوتبال خوزستان دید. مدیری که بلافاصله دست به کار شد و با سروصدا شکایت کرد تا بتواند حتی برای چند روز بیشتر صندلی مدیریتیاش را نگه دارد، در حالی که وقتی رئیس بود خبری از این همه تلاش نبود. تازه مدعی شده که چند برابر پول ویلموتس را از ترامپ میگیرد! تاج و تیمش (هیئت رئیسه سابق فدراسیون فوتبال) این روزها با همکاری تیم رسانهایشان سخت مشغول کارند و متأسفانه باید عنوان کنیم که از پیروزی خود در انتخابات هم مطمئن هستند.
در جناح مقابل فدراسیوننشینان کنونی هستند. میرشاد ماجدی، سرپرست کنونی فدراسیون که حالا همه خوب میدانند با توصیه چه کسی در آخرین ساعات نامنویسی وارد مبارزه انتخاباتی شد. حاصل مدیریت دوران سرپرستی جناب میرشاد ماجدی، بلبشو و دودستگی به وجود آمده در تیم ملی است. تیمی که قرار است تا چند ماه دیگر در جام جهانی مقابل حریفان قدرتمند خود صفآرایی کند، اما امروز در بیتوجهی و سوءمدیریت حاکم بر فدراسیون، بازیکنانش هم برای سرمربی تعیین تکلیف میکنند و هم برای مجلسنشینان و وزرای دولت که چه کاری انجام دهند یا چه کاری انجام ندهند! بگذریم که این دو یا چنددستگی در جمع بازیکنان هم بهطور حتم بر عملکرد تیم ملی تأثیرگذار خواهد بود.
از تیم ملی که بگذریم باید به تیم امید اشاره کنیم که از سر بیبرنامگی و بیخیالی سرپرست فدراسیون هیچگونه تلاشی برای آمادهسازی آن صورت نمیگیرد و باید منتظر شکست این تیم در مسابقات مقدماتی المپیک و افزوده شدن چهار سال دیگر به حسرت حضور نداشتن در المپیک باشیم. نکته جالب اینکه گفته میشود میرشاد ماجدی با حضور مهدویکیا در تیم امید موافق نیست، اما سرپرست فدراسیون حتی قدرت اعمالنظر هم ندارد.
اما ضلع سوم این انتخابات، یعنی عزیزمحمدی که از آخرین حضورش در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ سالهاست که میگذرد. کاندیدای ساکت این روزها که کوچکترین نشانی از او یافت نمیشود. کاندیدایی که بهطور حتم نسبت به بقیه رقبا نه شانسی برای پیروزی در انتخابات دارد و نه در قواره ریاست فدراسیون فوتبال است. کاندیدایی که از همان روز اول منتظر کنار کشیدن او به سود یکی از دو طرف هستیم.
در این میان سه گزینه دیگر هم بودند امیر واعظآشتیانی، اسدی و محمد آخوندی که بنا به دلایلی که هنوز هم مشخص نیست از گردونه انتخابات بیرون گذاشته شدند تا ثابت شود فوتبال باید به آدمهای خاص خودش برسد، همانها که سالهاست هستند و کاری برای فوتبال انجام نمیدهند. حالا و با توجه به آنچه گفته شد و شرایط امروز حاکم بر فوتبال کشور این سؤال در اذهان عمومی و علاقهمندان به فوتبال شکل گرفته است که آینده فوتبال با به قدرت رسیدن هر کدام از این گزینهها چه خواهد شد؟
آنچه مسلم است اینکه به قدرت رسیدن هر کدام از این کاندیداها چیزی جز تباهی برای فوتبال ایران به دنبال نخواهد داشت؛ اولی بزرگترین دستاوردش بدهی ۱۹۰ میلیاردی به ویلموتس است، دومی حاصل دوران سرپرستیاش حاکم شدن چنددستگی و ناامیدی در تیمهای ملی است و سومی هم که گویا فقط آمده که بگوید من هم هستم و در وقت لازم به سود کاندیدایی که او را رئیس دوباره سازمان لیگ کند کنار خواهد رفت. حالا شما بگویید حاصل این انتخابات با این گزینهها آیا چیزی جز تباهی فوتبال خواهد بود؟
منبع: روزنامه جوان
نظر شما