به گزارش قدس آنلاین، این روزهای بلند تابستان آنچه بیشتر از همیشه در گوشه و کنار شهر به چشم میخورد زنان و مردان جوان و دختران و پسران نوجوانی هستند که در پیادهروها نشستهاند. گویی هوای گرم تابستان نیز حریف آنها نمی شود.
این کودکان و نوجوانان در حقیقت متکدیانی هستند که خانوادگی به این شغل روی آورده و آرامش و امنیت را از عابران پیاده سلب کردهاند. پدر خانواده سر چهارراهها، سدراه خودروها میشود. پسران خانواده در بلوارهای شهر برای خودروها مزاحمت ایجاد میکنند. مادر و دختران هم کنار پیادهرو زیر سایه درختی مینشینند تا ترحم عابران پیاده را به خود جلب کنند.
به خیابان امام خمینی اصلیترین خیابان شهر نیشابور میروم در پیادهرو مقابل اغذیه فروشی زنی توجهم را به خود جلب میکند. در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که زنی با نوزادی در آغوش به همراه دخترکان معصومش زیر سایه درخت اقاقیا نشسته است.
آنقدر چهره دخترکان با لباسهای محلی معصوم است که رهگذران با مهربانی آنها را به نوشیدنی خنک یا بستنی مهمان میکنند اما کافی است خانمی با پلاستیک میوه، خوراکی، جعبه پیتزا و یا چند پرس غذا از کنارشان بگذرد، همین دختربچههای به ظاهر معصوم و آرام به اشاره مادر آنچنان به زنان و دختران حملهور شده گوشه چادر یا شال و روسریشان را میکشند که برای عابران چارهای جز تقدیم آنچه در دست دارند، نمیماند.

زنی میانسال برایم تعریف میکند: خانه ما در حاشیه همین خیابان است. چند روز قبل مهمان سرزده داشتم. وقتی با رستوران برای سفارش ناهار تماس گرفتم، گفتند که پیکها در دسترس نیستند. برای اینکه مهمانهایم ناهار نخورده نروند، خودم به رستوران رفتم. چند پرس غذا خریدم و با عجله به سمت خانه میرفتم که ناگهان پسربچهای تقریبا ۱۰ ساله به همراه یک دختر ۶ ساله پلاستیک غذاها را گرفتند و خواستند غذاها را به آنها بدهم. هر چه گفتم این غذاها برای مهمانهایم هست که در خانه منتظرند، چند لحظه صبر کنید تا برایتان از رستوران غذا سفارش بدهم اعتنا نکردند.
پسرک سعی در گرفتن غذاها و دخترک سعی در کشیدن چادر از سرم داشت. به آنها گفتم ۲ پرس غذا را بردارید تا ۲ پرس برایم بماند. اما پسرک گفت همه ۴ پرس را میخواهم. هماینکه پرسیدم شما ۲ نفر هستید چرا ۴ پرس؟ به گوشهای در آن طرف خیابان اشاره کرد. زنی را دیدم که با هیکلی نسبتا درشت و کودکی در آغوش، پیروزمندانه نگاهم میکرد.
ناگهان زنی کهنسال عصا زنان نزدیک آمد و شروع به صحبت کرد: نمیتوانم ساعتی را در پارک آسوده بنشینم. گویی پارک در انحصار موادفروشها و متکدیان است. حالا مواد فروشها که مشتریان خودشان را دارند اما این بچههای متکدی به یکی پول میدهی، دیگری میآید. انگار پشت هر درختی در پارک یکی از متکدیان در کمین است. متاسفانه تعدادشان هم روزبهروز بیشتر میشود.

باج گیری از کاسبان
افزایش متکدیان عرصه را بر کاسبان و مغازهدارها هم تنگ کرده است. گویی اغذیه فروشها، آشپزخانهها و سوپر مارکتها باید برای کاسبی به متکدیان باج بدهند.
به سوپرمارکتی بزرگ در خیابان امام خمینی میروم. بین آمدورفت مشتریان، خانمی با کودکی خوابیده در پشتش وارد مغازه شده و تقاضای کمک میکند. صندوقدار با مهربانی ۲ اسکناس ۱۰هزار تومانی به او میدهد. مشتریان هم هر کدام به او کمک نقدی میکنند. اما یکی از مشتریان که مردی میانسال است یک روِغن سرخکردنی، قوطی رب، چند بسته ماکارونی، صابون به همراه چند کیک و کلوچه از قفسههای سوپرمارکت برمیدارد و به زن متکدی میدهد. اما زن با صدایی تقریبا بلند و لحنی طلبکارانه میگوید: من تا شب باید در این خیابانها کار کنم. با این پلاستیک سنگین که نمیشود، پول همینها را به من بده!
جمعآوری متکدیان تنها وظیفه شهرداری نیست
حسن میرفانی شهردار نیشابور با بیان اینکه معضل اجتماعی تکدیگری را من به تنهایی نمیتوانم حل کنم، اظهار کرد: جمعآوری متکدیان تنها وظیفه شهرداری نیست باید بهزیستی، کمیتهامداد، فرمانداری و دادستانی کمک کنند.
وی ادامه داد: شهرداری هر بار متکدیان را از سطح شهر جمعآوری و از آنها تعهد میگیرد. اما آنها بعد از انتقال به گرمخانه، استحمام و خوردن غذای گرم دوباره به خیابان برمیگردند و مشغول تکدیگری میشوند.
شهردار نیشابور تصریح کرد: ارومیه شهری بدون متکدی است. اما در نیشابور فرهنگ گداپروری بیداد میکند. سر همه چهارراهها، بلوارها، خیابانهای پرتردد و پیادهروها متکدیان دیده میشوند. مردم نباید پول بدهند. اگر میخواهند کمک کنند مبلغ را در صندوق صدقات بیندازند. شهرداری دست تنها هیچ کاری موثری را نمیتواند انجام دهد.
میرفانی ادامه داد: برای رفع حل این معضل تمام ارگانها و نهادها باید همکاری کنند. مردم هم باید کمک کنند. این متکدیان روزی ۴۰۰ هزار تومن درآمد دارند. اما مردم محبت میکنند به آنها پول و غذای گرم میدهند با این وضعیت به طور حتم جمعآوری آنها از سطح شهر غیرممکن است.
شهردار نیشابور بیان کرد: اگر شهرداری بودجه و اعتبار لازم را داشته باشد و به جای یک روز یکسال همه متکدیان سطح شهر را اسکان دهد.بعد از یکسال مجدد شاهد همین وضع هستیم. دوباره خیابان، غذای گرم، لباس و دیگر ملزومات و پول زیادی که هر روز توسط شهروندان به متکدیان اهدا میشود.






نظر شما