تحولات منطقه

برای آشنایی بیشتر با فعالیت‌های رهبر معظم انقلاب در مسجد کرامت و امام حسن مجتبی(ع) گفت‌وگویی با یکی از شاگردان رهبر معظم انقلاب داشته‌ایم.

مسجد؛ پایگاه انقلاب اسلامی
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، «من به شما که نگاه می‌کنم -عزیزان جوان دانشجو- مسجد کرامت‌ و مسجد امام حسن مجتبی(ع) را به یاد می‌آورم که آنجا هم همین شماها- شماهای ۳۵ سال قبل- می‌نشستید و درس تفسیر قرآن و تفسیر نهج‌البلاغه و مبانی نهضت اسلامی مذاکره و بحث می‌شد؛ نوشته می‌شد و گفته می‌شد. چوبش را هم می‌خوردیم؛ هم شما می‌خوردید، هم ما می‌خوردیم. دستگاه جبارِ طاغوت، آن روز تحمل نمی‌کرد که یک طلبه با جمعی دانشجو بنشینند و از دین حرف بزنند؛ به‌خصوص که محفل دانشجویی ما آن روز محفل گرمی هم بود؛ محفل پُرجمعیت و متراکمی بود. البته این جمعیت‌هایی که امروز شما بعد از انقلاب می‌بینید، قبل از انقلاب در هیچ جا و به هیچ مناسبتی شکل پیدا نمی‌کرد؛ اما نسبت به جلسات و اجتماعات آن روز، هیچ اجتماعی شاید در کشور -اجتماع دانشجویی- به یکپارچگی، یکدستی و تراکم اجتماع مسجد امام حسن(ع) یا مسجد کرامت‌ که بنده آنجا درس تفسیر برای دانشجوها می‌گفتم، وجود نداشت. شما حالا یادآور آن خاطره‌ها برای من هستید...»؛ این سخنان، توصیف‌های رهبر معظم انقلاب از شور انقلابی و حضور پرشور قشرهای مختلف مردم در مسجد امام حسن مجتبی(ع) و مسجد کرامت مشهد است.

آن روزها رژیم طاغوت از هیچ فشاری برای مقابله با جریان‌های انقلابی و جوان‌های پرشور مکتبی فروگذار نمی‌کرد. اما امام جماعت جوان مسجد امام حسن مجتبی(ع) به دنبال آن بود با آگاهی‌بخشی به نسل جوان، روحیه انقلابی‌گری را در میان آنان شعله‌ور کند. پس از آن پایگاه دیگر «آسید علی آقا» مسجد کرامت بود. آن زمان آوازه سخنرانی‌های آتشین و پرمحتوای ایشان در میان اقشار مختلف جامعه پیچیده بود. «حاجی کرامت» از ایشان خواست به این مسجد بروند و بخش دیگری از فعالیت‌های تبلیغی خود را در آنجا ادامه بدهند. مسجد کرامت پایگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب بود. نوجوانان و جوانان بسیاری در جلسه قرآنی که به همت ایشان تأسیس شده بود شرکت می‌کردند و با نشستن پشت رحل کلام‌الله مجید با معارف قرآنی و انقلابی آشنا می‌شدند.

فصل ممتاز این فعالیت‌های انقلابی، مسجد بود. شور انقلابی مردم در کنار تبیین معارف دینی در پایگاه مهم اسلام یعنی مسجد، نیروی مردم را برای مقابله بیش از پیش با حکومت طاغوت دوچندان می‌کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیاری از نوجوانان و جوانان را در این دو مسجد تربیت کردند و همان‌ها در سال‌های بعد جزو صف اول انقلابیون برای مبارزه با استبداد پهلوی بودند. شهید محمود کاوه یکی از آن نوجوانان بود. رهبر معظم انقلاب در یکی از بیاناتشان فرمودند: «خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم که من او را از بچگی‌اش می‌شناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز می‌خواندم و سخنرانی می‌کردم. دست این بچه را هم می‌گرفت با خودش می‌آورد... در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد و جزو عناصر کم‌نظیری بود که من او را درصدد خودسازی یافتم؛ حقیقتاً اهل خودسازی بود -هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی...».

حضور فعال مردم در مسجدها و بهره بردن از سخنرانی‌های انقلابی در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب سبب شد آحاد مردم با تکیه بر معنویت مسجد و رهنمودهای بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب چون سدی محکم دربرابر استبداد پهلوی بایستند و سرانجام همان‌ها به ستارگان درخشان عرصه تقوا و جهاد تبدیل شوند.
برای آشنایی بیشتر با فعالیت‌های رهبر معظم انقلاب در مسجد کرامت و امام حسن مجتبی(ع) گفت‌وگویی با یکی از شاگردان رهبر معظم انقلاب داشته‌ایم. دکتر محمدعلی مهدوی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که از سال‌های نوجوانی در مشهد حضور داشت با راهنمایی استاد محمدتقی شریعتی با درس تفسیر رهبر معظم انقلاب در مسجد امام حسن مجتبی(ع) آشنا شد و به صورت مستمر از سخنرانی‌های درس‌آموز ایشان بهره می‌برد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

شما از سال‌های نخست نوجوانی در حوزه علمیه مشهد حضور داشتید و از محضر استادان این دیار بهره‌مند شدید. در آن زمان چگونه با شخصیت علمی و عملی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای آشنا شدید؟

رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای از چهره‌های درخشان آن روزگاران حوزه مشهد به‌شمار می‌آمدند و در هدایت نسل جوان بسیار مؤثر و از جایگاه هدایتگری و روشنگری والایی برخوردار بودند. آشنایی من با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای و درس‌های تفسیر ایشان در مسجد امام حسن مجتبی(ع) از طریق مرحوم استاد محمدتقی شریعتی شکل گرفت.
استاد احترام ویژه‌ای برای ایشان قائل بودند و هوشمندی و پراطلاعی و آگاهی ایشان را می‌ستودند و از اینکه به استاد توجه دارند و به خانه‌شان آمد و شد دارند به نیکی یاد می‌کردند. به روح بلند استاد درود می‌فرستم و منت‌پذیر راهنمایی‌ها و هدایت‌های آن بزرگوار هستم، از جمله راهنمایی بنده به محضر آیت‌الله خامنه‌ای. آن موقع در پیش از انقلاب اسلامی طلبه جوانی بودم پرشور و ناآشنا با جریان‌ها، شخصیت‌ها و... هرجا محفلی بود می‌رفتم، جلسه‌ای تشکیل می‌شد حضور می‌یافتم .

از جمله شب‌های جمعه جلسات منظمی بود که اغلب، مهندسان و دکترها سخنران بودند و در طول دو سال که من رفتم یکی دو بار سخنرانی روحانی را شاهد بودم. چندین بار بزرگواری به نام صالحی که گویا دبیر بودند با پوششی ساده و زاهدانه به سخنرانی می‌پرداختند.

روزی ساعتی به غروب تنها نزد استاد شریعتی بودم. استاد فرمودند: چه می‌کنید آقا؟ عرض کردم: مدرسه آقای میلانی می‌روم. فرمودند: این را می‌دانستم و از مدرسه آقای میلانی و برنامه‌هایش به نیکی یاد کردند و طبق معمول آیت‌الله میلانی را به عظمت بسیار ستودند. فرمودند: دیگر چکار می‌کنید. عرض کردم شب‌های جمعه هم در جلسه‌ای شرکت می‌کنم و جلسه و چگونگی آن را وصف کردم.

استاد همچنان سر به زیر انداخته بودند و فرمودند: «مناسب نیست آقا»؛ من که از ماهیت جریان آگاه نبودم عرض کردم: یعنی خوب نیست به آن جلسه بروم؟ فرمودند: بلی شایسته نیست. پس از اندکی فرمودند: به خدمت آقای خامنه‌ای می‌رسید؟ عرض کردم: نمی‌شناسم. فرمودند: چه عجیب، آقا سید علی آقا را نمی‌شناسید؟! عرض کردم: نمی‌شناسم. فرمودند: خدمت ایشان بروید در جلسات ایشان حاضر شوید و سپس ایشان و جلسات و چگونگی آن را ستودند و پس از آن با دست به «مسجد امام حسن(ع)» اشاره کردند که نزدیک منزل ایشان بود و فرمودند: همین جاست، همان روز نماز مغرب و عشا را رفتم و از آن به بعد ملازم نمازها، سخنرانی‌ها، جلسه‌ها و درس تفسیر آن بزرگوار شدم و بسیار بهره بردم و مدیون ایشان هستم.

آیا در آن زمان درس‌های تفسیر قرآن در مشهد رواج داشت؟
بله، در حوزه علمیه مشهد جلسات تفسیری آموزنده‌ای بود. مرحوم آیت‌الله حاج شیخ جواد تهرانی همه روزه صبح‌ها ساعت ۷ در مدرسه میرزا جعفر تفسیر می‌گفتند، تفسیری سازنده و تربیتی. آقای دکتر محمدرضا نوراللهیان با دقت تمام این تفسیر را تقریر می‌کرد که اکنون دو جلد آن با عنوان «مصباح الهدی» چاپ شده است. آیت‌الله خامنه‌ای در همان مکان و ساعت روزهای پنجشنبه و جمعه و آیت‌الله حاج سید عزالدین زنجانی شنبه در خانه‌ها جلساتی داشتند، دوره‌ای که تفسیر بود و بسیار آموزنده و به‌ویژه از نظر تأملات واژه‌شناسانه و فقه اللغه سودمند و ارجمند بود.

من در تمام این تفسیرها شرکت می‌کردم. این جلسات در پیوند من با قرآن بسیار مؤثر و در آشنایی و انسم با معارف قرآن اثرآفرین بود. علاقه و علقه و انس و اشتغالم به معارف قرآن که اندک اندک به شیفتگی و شیدایی تبدیل شد مدیون این محافل و حوزه مشهد است؛ به‌ویژه تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای.

برای نخستین بار در درس‌های تفسیری ایشان که در مسجد امام حسن مجتبی(ع) بود با محور واحد داشتن سوره‌ها آشنا شدم. آن بزرگوار بسیار تأکید می‌کردند هر سوره‌ای دارای هویت و شخصیت مستقلی است که اگر مفسر توان دستیابی به آن را داشته باشد خواهد دید تمام آیات سوره در عین اینکه به‌ظاهر پراکنده است به‌گونه‌ای حیرت‌آور بر گرد آن محور و شخصیت می‌چرخد. روزهای دوشنبه ساعت ۱۰ به بعد همیشه در منزل نشست داشتند و به تعبیر حوزویان «گعده». این نشست‌ها در تابستان‌ها به خاطر حضور چهره‌های فکری و انقلابی در مشهد مقدس هر روز می‌شد. من پای ثابت این جلسات بودم و با بسیاری از چهره‌های ارجمند دانشگاهی و حوزوی در این محفل آشنا شدم.

شیوه برگزاری این جلسات چگونه بود؟
این جلسات، بحث بود و گفت‌وگو درباره موضوعات مختلف؛ این‌ها در شکل‌گیری و تعمیق و توسعه اندیشه من بسیار مؤثر بود. جلسات اعتقادی، نهج‌البلاغه، شرح‌حال و سیره امامان که در مناسبت‌ها ایراد می‌شد در نگاه من به کلیت دین و به‌ویژه سیره معصومان(ع) بسیار کارساز بود. در این جلسات بود که فهمیدم به سیره معصومان(ع) باید به عنوان یک جریان مستمر نگاه کنم.

شما در جلسات رهبر معظم انقلاب در مسجد امام حسن مجتبی(ع) شرکت می‌کردید. سخنرانی‌های ایشان در این مسجد چه تحولی در شور انقلابی مردم مشهد ایجاد کرد؟
مسجد امام‌حسن‌مجتبی(ع) از پایگاه‌های ایشان بود. «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» فشرده بحث‌های ظهرهای یک ماه رمضان است که ابتدا به‌صورت پلی‌کپی میان شرکت‌کنندگان توزیع می‌شد و آنگاه ایشان به شرح و بسط آنچه به اختصار آورده بودند، می‌پرداختند. بحث‌های نهج‌البلاغه همین مسجد و سخنرانی‌های پرشور مناسبت‌ها در این مسجد بسیار بیدارگر بود. من هنوز آهنگ شکننده و تکان‌دهنده «لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة» آن در گوشم است.

کتاب «طرح کلی اندیشه‌ اسلامی در قرآن» حاصل ۲۷جلسه‌ درس تفسیر ایشان بود که ظهرهای ماه مبارک رمضان آن سال‌ها در مسجد امام حسن(ع) بیان ‌کردند. یادم هست آن‌قدر جمعیت می‌آمد که پیدا کردن جایی برای نشستن سخت بود. من تمام صحبت‌های ایشان در آن جلسات را یادداشت کردم و هنوز هم دارم؛ درست همین مطالبی است که چاپ شده؛ فقط ایشان خودشان یک مقدمه‌ای را به آن افزوده‌اند.

برای آشنایی با این دغدغه‌ها و اندیشه‌ها و موضع‌ها می‌توان مقدمه‌های بسیاری از کتاب‌هایی را که عالمان آن روزگاران برای تصحیح اندیشه دینی و مبارزه با تحریف به خامه آورده‌اند نگاه کرد. از جمله مقدمه خواندنی استاد شهید مرتضی مطهری بر کتاب «انسان و سرنوشت» و مقدمه آیت‌الله خامنه‌ای بر «گفتاری در باب صبر و...».

تا آنجا که به یاد می‌آورم «بلاء و ابتلاء»، «فقر»، «صبر»، «نماز و آموزه‌های آن» (که با عنوان از ژرفای نماز نشر یافت) تحلیل هدف‌گیری امام حسین(ع) در قیام مقدس کربلا، تحلیل سیره امام هادی(ع)، تحلیل سیره امام حسن عسکری(ع) و... این نوع نگرش به مفاهیم دینی و قرآنی در ذهن و زبان، فکر و اندیشه من بسیار مؤثر بود، از این رو بارها گفته‌ام در این‌گونه نگرش به دین بدون هیچ مجامله‌ای عرض می‌کنم آنچه دارم بنیادها و بن‌مایه‌هایش از آن بزرگوار است.

ایشان همزمان در مسجد کرامت نیز جلسات تبلیغی داشتند؟
بله، جلسات مسجد کرامت با اینکه طولانی نشد و رژیم فرهنگ‌ستیز پهلوی از تداوم آن جلوگیری کرد، اما همان اندازه برای کسانی که با دقت و تأمل بحث‌ها را پیگیری می‌کردند بسیار درس‌آموز بود. موضوعات این جلسات بسیار هوشمندانه گزینش می‌شد.

آنان که در چگونگی فضای فکری و مواضع عالمان و دلسوزان تأمل کرده‌اند می‌دانند یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های متفکران اسلامی و پیشروان بیداری و منادیان بازگشت به قرآن و اسلام اصیل مبارزه با تحریف بود، به‌ویژه مفاهیم و آموزه‌هایی که با وارونه تفسیر شدن، زمینه‌های سکوت، ایستایی و انحطاط جامعه اسلامی و شیعی را به وجود می‌آورد و گرایش‌های دینی، الهی و اسلامی جامعه را تهدید می‌کرد.

سیره عملی رهبر معظم انقلاب در مبارزه با طاغوت با تکیه بر فعالیت‌های ایشان در مسجد امام حسن(ع) با چه رویکردی بود؟
رهبر معظم انقلاب در مسیر مبارزه علیه رژیم بسیار دقیق و هوشمند عمل می‌کردند، تحرکات دشمن را زیر نظر داشتند و ضربه‌ها را دقیق می‌نواختند، با کمترین پیامدهای ناهنجار. سالی شب بیست‌ویکم ماه مبارک رمضان در مسجد امام‌حسن‌مجتبی(ع) برای اینکه مؤمنان فرصت حضور داشته باشند، تعمیرگاهی را که به حیاط مسجد متصل بود نیز آماده کرده و آن را با برق‌کشی موقت روشن کردند.

ایشان در آخرین دقایق سخنرانی و در آستانه مراسم روضه و قرآن‌به‌سرگرفتن که معمول است چراغ‌ها را خاموش می‌کنند، گفتند: معمول است که در چنین هنگامه‌ای برق‌ها را خاموش می‌کنند و در تاریکی عزاداری و با خدای خود زمزمه می‌کنند.

در چنین حال شاید حال‌وهوایی کاذب دست دهد و انسان حالی پیدا کند، اما امشب برق‌ها را خاموش نمی‌کنیم تا نشان دهیم قلب‌های ما آکنده از عشق به مولاست و سینه‌های ما از غم شهادت علی(ع) می‌سوزد و در روشنایی نیز ناله سر می‌دهیم و با همین وضع با خدای خود زمزمه می‌کنیم و... چنان شد و جلسه تمام شد. بعد دانستیم آن شب نیروهای ساواک با ساماندهی عناصر مزدور قصد داشتند هنگام خاموشی، فضای جلسه را به هم بریزند و آیت‌الله خامنه‌ای را و گروهی دیگر را دستگیر کنند.

ایشان فرمودند: من این را از تحرکات مشکوک دریافتم و چنان کردم. یک‌بار هم به‌علتی در ضمن رهنمودی سیاسی و انقلابی به بنده فرمودند: ساواک هرگز مرا با مستند درست دستگیر نکرد، بلکه همیشه با زور و قلدری و بدون دستاویز مقبول مرا دستگیر می‌کردند.

خبرنگار: امیـــد حســینی‌نژاد

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.