به گزارش قدس آنلاین، اگر بخواهیم منصف باشیم، باید بگوییم نهضت گسترش موقوفات حرم رضوی، با اقدامات شایسته تحسین گوهرشاد خاتون آغاز شد و از آن به بعد هم، بانوان خیراندیشی که سعی داشتند با وقف موقوفات مختلف، گامی در جهت رفاه حال زائران حرم مطهر رضوی بردارند، کم نبودهاند. یکی از بانوان واقف تاریخ حرم رضوی که در حدود سال ۱۲۹۴خورشیدی درگذشت و در دارالحفاظ حرم مطهر رضوی به خاک سپردهشد، عزتملک خانم، از وابستگان خاندان قاجار و همسر اعتمادالسلطنه، مورخ مشهور و نویسنده کتاب «مطلعالشمس» است. عزتملک به دلیل رابطه خانوادگی توانسته بود موقعیت خوبی در دربار ناصرالدینشاه داشتهباشد؛ او از این موقعیت، هم برای افزایش نفوذ همسرش که در آن زمان، وزیر انطباعات ناصرالدینشاه بود استفاده میکرد و هم برای توسعه فعالیتهای علمی و خیریه بهره میبرد. ژان فوریه، پزشک فرانسوی ناصرالدینشاه، عزتملک را بانویی «جسور و قابِل» توصیف میکند که از فنون سیاستمداری، بیبهره نیست.
خانمِ تاریخنگار
عزتملک خانم در سال ۱۲۵۰ خورشیدی با اعتمادالسلطنه ازدواج کرد. شوهرش، تحصیلکرده فرانسه در رشته تاریخ و جغرافیا و از بنیانگذاران شیوه نوین تاریخنگاری در ایران بود و همین مسئله سبب شد عزتملک، از همان ابتدای زندگی مشترک و به دلیل داشتن استعداد نویسندگی، با همسرش در نگارش روزنامه خاطرات همراه شود. شاید اگر ندانیم روزنامه خاطرات چیست، نتوانیم اهمیت کار عزتملک و شوهرش را دریابیم. اعتمادالسلطنه طی ۱۶ سال حضور در دربار ناصرالدینشاه، خاطرات و رویدادهایی را که به چشم دیده یا باگوش خود شنیدهبود، به صورت روزانه و البته به شکلی کاملاً محرمانه و سرّی مینوشت و تنها عزتملک خانم از کار شوهرش باخبر بود. گاهی که اعتمادالسلطنه به دلیل بیماری یا خستگی، از نوشتن خاطرات باز میماند، عزتملک کار نوشتن را برعهده میگرفت. اینگونه بود که روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه که بخش عمدهای از آن با قلم و خط عزتملک خانم نوشته شدهاست، برای ما باقی ماند و امروزه، یکی از منابع بسیار مهم مطالعات تاریخی عهد قاجار است. بنابراین، اگر عزتملک را در کنار همه تواناییها و استعدادهایش، بانوی مورخ هم بنامیم، خیلی دور از واقعیت نیست.
موقوفههای ارزشمند یک بانو
متأسفانه عزتملک خانم فرزندی نداشت؛ اما این محرومیت را با غصهخوردن و گوشهگیری، دوچندان نکرد. او برای پُر کردن اوقات فراقتش به مطالعه رو آورد، زبان فرانسه را از شوهرش آموخت و با مطالعه روزانه روزنامهها، اطلاعات دقیقی از اوضاع سیاسی جهان داشت. هنرهای جدید مانند عکاسی را فرا گرفتهبود و در حرم ناصرالدینشاه، همه او را به عنوان خانمی باسواد، صریحالهجه و البته سیاستمدار میشناختند. اما در فروردین ۱۲۷۵، اتفاق بدی افتاد که سبب آزردگی خاطر عزتملک شد؛ همسر وی، اعتمادالسلطنه، دار فانی را وداع گفت و او را تنها گذاشت. عزتملک به مدت سه سال تنها زندگی کرد و در همین مدت، به سفر حج رفت و مدتی را مجاور حرم رضوی شد. در همین دوره بود که دست به فعالیتهای خیریه در مشهد زد و موقوفاتی را برای حرم رضوی وقف نمود. عزتملک در سال ۱۲۷۸ خورشیدی، با اصرار خانوادهاش دوباره ازدواج کرد. همسر دوم او، سیدحسین، پسر عمه پدرش بود. ناصرالدینشاه او را نایبالتولیه آستانقدس رضوی کرد.
به همین دلیل، عزتملک در مشهد ماندگار شد و سالهای پایانی عمرش را در این شهر گذراند. او در این مدت، به فعالیتهای علمی و جمعآوری کتابهای خطی و سکههای قدیمی پرداخت. با تلاشهای گسترده عزتملک، بخش عمدهای از کتابخانه اعتمادالسلطنه که توسط مظفرالدینشاه مصادره شده و به دربار انتقال یافتهبود، پس گرفته شد. اطرافیان عزتملک نمیدانستند که چرا او برای بازپسگیری آن کتابها، اینقدر اصرار دارد؟! اما او برنامهای خاص برای تقویت کتابخانه حرم رضوی داشت که پس از درگذشتش، بر همه معلوم شد. عزتملک خانم وصیت کردهبود تمام سکههای قدیمی و کتابهای خطی، از جمله متن خاطرات روزانه اعتمادالسلطنه، پس از مرگش به کتابخانه آستانقدس رضوی واگذار و وقف شود. او در همان ایام، زمینهای بزرگی را در نزدیکی میامی (زیارتگاه امامزاده یحیی) خریداری و بر امور خیریه و اطعام فقرا وقف کرد. حجم آثار مکتوبی که توسط عزتملک خانم به آستان قدس رضوی تقدیم شد، آن قدر زیاد و البته از نظر کیفی با ارزش بود که بعدها، عبدالعلی اوکتایی، رئیس اسبق کتابخانه آستانقدس رضوی، نام وی را در صدر بانوان فاضله و خیری که برای حرم رضوی موقوفاتی دارند، قرار داد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
انتهای پیام/
نظر شما