یکی از اشتباههای آسیبزای پیش روی جوامع، نبود تفکیک میان مفاهیم گوناگونی است که اتفاقاً در سرنوشت جامعه و چگونگی حرکت آن مؤثر هستند. عمق فاجعه آنجاست که گاه این عدم جداسازیِ مفهومی نه در بدنه همگانی، بلکه در جامعه نخبگانی نیز نمود و بروزی جدی دارد.
در واقع نخبگان نیز با عدم تمایز میان دو پنداره شبیه یا نزدیک به هم آنها را در جای بجا و دقیق خویش به کار نبرده و کنشگری خردمندانه جامعه را با اخلال روبهرو میسازد. یکی از اشتباههایی که به نظر میرسد ظهور و آشکار خویش را در این روزهای جامعه ایران نشان میدهد، عدم تفکیک مفهومی میان دو پنداره «سواد» و «آگاهی» است.
نظام سرمایهداری جهانی با هدف گسترش مصرف و مصرفگرایی در راستای انسان مادی و در پرگاره اصول مدرنیته، به شکلی لجامگسیخته و البته یکسویه و تکبعدی در جهت توسعه تخصصگرایی و مفهومی به نام «سواد» گام برداشته است.
رویکردهای ترویجی که در جریان موسوم به نوسازی ایران در دوره پهلوی دوم از سوی آمریکاییها در ایران و در گسترههایی چون بهداشت، کشاورزی و مواردی ازایندست پیگیری شد، همگی در این راستا قرار داشت.
این رویکردهای ترویجی از هر بنیاد معرفتی
تهی بوده و با تعریفی محدود از انسان بهعنوان یک مصرفکننده و جزئی از نظام تولید و مصرف جهانی نتیجهای جز یکپارچگی جهان به سود نظام سرمایهداری نداشته و نخواهد داشت. اینگونه رویکرد به سواد به معنای تخصص و مهارت استفاده از منابع، آنهم محدود به سازوکار مصرف، انسان را به موجودی بدون خلاقیت و هدف تبدیل میکند.
این دریافت از «سواد» تنها به دنبال ارتقای مهارت انسان مادی در بهرهبرداری از منابع و توسعه ظرفیت مصرف پیگیری شده است.
این در حالی است که تخصص یا مهارت باید در مسیر آرمانهای متعالی پیجویی شود و این نیازمند آگاهی است. آگاهی، دستاورد بنیادهای معرفتی، شناخت دقیق، برخورداری از آرمان و نکتههایی ازایندست است. انسانی که تنها به سواد به معنای تخصص و مهارت محدود شود و این تخصص با آگاهی و درکی برآمده از بنیادهای معرفتی و هویتی همراه نباشد، منجر به پیشرفت و حرکت روبهجلو نخواهد بود.
بدون شک ایران در سالهای گذشته با توسعه دانشگاهها در زمینه ارتقای سواد تخصصی در جامعه، گامهای جدی برداشته است و امروز با طیف گستردهای از متخصصان در پهنههای گوناگون روبهرو هستیم.
ولی باید دید در طول این سالها این تخصصمحوری بر بنیاد مبانی معرفتی شکل گرفته یا در همان پرگاره مدرنیته و اندیشه غربی بوده است؟ تأکید رهبر معظم انقلاب در همه این سالها مبنی بر شکلگیری علوم انسانی اسلامی نشانهای برجسته از بایستگی ترویج «سواد» به معنای تخصص همراه با آگاهی است.
سوادِ منهای معرفت به انسان، بینش و قدرت دریافت حقایق را در وضعیت آشوب معنایی جهانی نخواهد داد. مروری بر اعتراضات خیابانی اخیر و موضعگیری شتابزده بسیاری از دانشگاهیان، سلبریتیها و حضور جوانان که غالباً از لایههای بهرهمند و تحصیلکرده ایران هستند، نشان میدهد باوجود بالا رفتن سواد، ایشان از آگاهی بایسته برای تشخیص برخوردار نیستند.
معترضانی که امروز شاهد آنها هستیم، بهویژه در نهاد روشنفکران و دانشگاهیان نشان از توسعه سواد منهای آگاهی در جامعه ایرانی است.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازسازی نظام آموزشی و بازنگری در رشتههای تخصصی و برقراری پیوند آنها با مبانی دینی هستیم تا مهمتر از تخصص، آگاهی بهعنوان پیشران پیشرفت در جامعه شکل گیرد.
نظر شما