کودکی که این اخلاق بد را داشته باشد موفق تر است!!
به گزارش قدس آنلاین، موضوعی که پدران و مادران باید با آن روبه رو شوند جهت داشتن آینده ای موفق و روشن برای داشتن فرزندشان این است که ویژگی های رفتاری کودکان برای داشتن آینده ای موفق چیست؟ و چگونه میتوان این ویژگی هارا به فرزندان آموزش داد؟ آیا رفتار پدران و مادران هم باید در این مسیر تغییر کند؟ آیا پدران و مادران نیاز دارند رشد فردی داشته باشند، در حین تربیت فرزندشان؟ آیا موفقیت جذب کردنی است یا بدست آوردنی است؟ آیا قانون جذب در این مسیر به ما کمکی می کند؟ آیا کتاب راز و جذب عشق و جذب ثروت میتواند مارا یاری کند در این مسیر؟ این سوالاتی است که ما در ادامه قصد داریم به آنها پاسخ خواهیم داد.
تعریف کودک
کودک به کسی گفته می شود که به سن بالغ نرسیده و سن او در ۱ تا ۹ سالگی قرار دارد و توانایی درک محیط اطراف خود را ندارد و همیشه در پی یافتن جهان اطراف خودش است.
ذهن خودت و فرزندتو بخون
قبل از هرچیزی خیلی مهم هست که ما مقایسه ای بین ذهن یک فرد بزرگسال بالغ و فرزند کودک داشته باشیم. چرا که ما قصد داریم فرزندمان فردی موفق در آینده باشد و برای این امر باید مسیر فکری و ذهنی خودش را به درستی دنبال کرده و از راه های بیهوده و فرعی دوری کند. در ادامه به چند مورد از تفاوت ها میان فرد بالغ و فرد نابالغ (که در رشته حقوق به آن فرد ممیزی و غیرممیزی نیز گفته می شود) اشاره می کنیم و توصیه های در این باره خواهیم داشت پس با ما همراه باشید.
ویژگی های رفتاری کودکان موفق
۱. خواسته و انتظار
یک فرد بالغ انتظارات و توقعاتی از زندگی خودش نسبت به توان خودش دارد و در این مسیر محاسبه می کند که آیا قدرت اجرا و برآورده کردن هدف هایش را دارد یا ندارد.
هر آدمی نسبت به تیپ شخصیتی و نوع تحلیل و پردازش اطلاعات ذهنی خودش، تصمیم میگیرد که در زمان حال زندگی کند و مصداق بارز مثال: چون فردا شود فکر فردا کنم، باشد و عضو این دسته قرار بگیرد یا خیر تصمیم میگیرد که عضو دسته کسانی باشد که در زمان حال زندگی نکند و تنها و فقط به فکر آینده باشد و هدف گذاری کند.
تا اینجا ما درمورد یک انسان بالغ سخن گفتیم، اما یک فرزند کودک آن گونه که یک انسان بالغ ذهنش پردازش و تحلیل دارد، تحلیل نمی کند درواقع یک کودک به خواسته های زمان حال خود توجه می کند و برایش حائز اهمیت است.
اگر قصد دارید که فرزندی موفق تربیت کنید، باید در ابتدا به او بیاموزید که تحلیل پردازشش مانند یک فرد بالغ باشد و جهت رسیدن به خواسته هایش هدف گذاری و برنامه ریزی داشته باشد. اگر خواسته های فرزندتان برای زمان حال است، ایرادی ندارد ذهن او آهسته آهسته با رشد فردی که می کند، توقعات و خواسته هایش را تغییر خواهد داد.
۲. کنجکاوی
همه انسان ها در زمان ها و مکان های مختلفی کنجکاوی در گوشه ای از ذهنشان وجود دارد. بنا به وضعیتی سنی که انسان ها دارند وضعیت کنجکاوی ذهنی نیز متغییر است.
درصد افزایش میزان حس کنجکاوی در ذهن هایی که در سنین رشد هستند، بسیار بالا است و هرچه سن کوچک تر باشد، میزان حس کنجکاوی بسیار بالاتر است و هرچه سن روبه افزایش باشد، میزان کنجکاوی کمتر می شود.
اما همیشه اینطور نیست، گاهی اوقات خود انسان ها در سنین بالا نسبت به موضوعی کنجکاو می شوند و برای پاسخ آن پیگیر آن خواهند شد. درواقع در این حالت خودشان حس کنجکاوی و اشتیاق آن را افزایش داده اند تا بتوانند در جستوجوی پاسخ آن(حس کنجکاوی) شوند.
این کنجکاوی در افراد بالغ دو حالت بیشتر ندارد:
- حالت اول فعال نشده یعنی فرد پیگیر این حس کنجکاوی نشده.
- حالت دوم فرد پیگیر حس کنجکاوی درون ذهنش موجود است، شده.
در هرحالتی که درنظر بگیرید وضعیت کنجکاوی ذهنی فرد بالغ مشخص است، اما برویم سراغ وضعیت حس کنجکاوی ذهنی فرزند کودک درواقع ذهن کودک همیشه کنجکاو است به چه علت؟ به این دلیل که ذهن کودک به دلیل تجربه نکردن دنیای اطراف خودش و ندانستن موضوعات مختلف همیشه برایش سوال مطرح شده و به دلیل داشتن انرژی روانی بالا پیگیر سوالات خود می شود.
به همین جهت است که یک فرزند کودک همیشه کنجکاو است و سوال میپرسد چرا که به دنبال درک دنیای اطراف خودش است. کودک قصد دارد که دنیا را بفهمد و درک کند. در برخی موارد بنا به دلایل مختلف این حس کنجکاوی برای فرزندان سرکوب می شود، سعی کنید از سرکوب شدن این حس کنجکاوی دوری کنید.
همیشه فرزندتان را تشویق نسبت به این حس کنجکاوی کنید و سعی کنید بدون خوردن ضربه روحی به سوالات فرزندتان پاسخ دهید.
۳. توانایی اجتماعی و برقراری ارتباط
بنا به وضعیت فعلی انسان های بالغ به دو صورت میتوان آنها را از نظر توانایی برقراری ارتباطات با دیگران یا به عبارت دیگر مهارت اجتماعی تقسیم بندی کرد؛
- اولی به صورت درونگرا
- دومی به صورت برونگرا
افراد بالغ چه درونگرا باشند و چه برونگرا باشند می توانند ارتباطاتی با افراد دیگر برقرار کنند، این ارتباطات می تواند تجاری و کاری باشد، می تواند در قالب دوستی باشد، می تواند در چهارچوب زندگی زناشویی و مشترک باشد و می تواند… باشد.
در هر صورت یک فرد بالغ افرادی را در اطراف خود دارد که در زمینه ای که می خواهد بتواند با آنها صحبت کند. اما کودک بنا به محیطی که بزرگ شده و رشد کرده تصمیم می گیرد. به عبارت دیگر ما کودکان را به دو دسته زیر می توانیم تقسیم بندی کنیم، چراکه محیط رشدی آنها متفاوت بوده است. با ما همراه باشید.
دسته اول کودکانی که در محیط بسته بزرگ شده اند؛ محیط بسته به محیطی گفته می شود که کودک در آن تنهاست و با دیگر کودکان ارتباطی ندارد.
دسته دوم کودکانی که در محیط باز بزرگ شده اند؛ محیط باز به محیطی گفته می شود که کودک در آن تنها نیست و با دیگر کودکان ارتباط دارد.
این دسته بندی بسیار مهم و موثر جهت سنجش میزان توانایی برقراری ارتباط محسوب می شود. توصیه می شود فرزند خود را همیشه در محیطی باز قرار دهید که با دیگر کودکان بتواند به راحتی ارتباط برقرار کند. این امر باعث می شود که کودکان روابط موفق داشته باشند.
نظر شما