«... اگر بگوییم شغلمان را دوست داریم خیلی کلیشهای است، ولی باور کنید واقعاً شغلمان را دوست داریم، آنهم خیلی زیاد. راستش را بخواهید شغل ما تنها یک شغل نیست، داستان جریان زندگی است با یارمهربان. اگر از ما بپرسید مثلاً اگر به بیست و چند سال قبل برگردیم چه شغلی را انتخاب میکنیم، پاسخمان همین شغل کنونی خودمان است . راستش را بخواهید تا عمرمان باقی است کنار یارمهربان خواهیم بود و با او زندگی میکنیم...»؛ اینها بخشی از سخنان برخی از کتابداران کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانههای آستان قدس رضوی است که به مناسبت هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار با آنان همکلام شدیم. درادامه بخشهایی از این گپ و گفت دوستانه را میخوانید.
یک روز بدون کتاب مباد ما را
«بی بی سکینه علویفر»۴۱ ساله، کارشناس ارشد رشته علم اطلاعات و دانششناسی (کتابداری) و ۲۱ سال است به عنوان کتابدار و مسئول تالار کتابهای خارجی در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی مشغول خدمت است. او میگوید: من شغلم را خیلی دوست دارم، بهخصوص که در کتابخانه آستان قدس رضوی و در بارگاه مطهر امام هشتم(ع) مشغول خدمت هستم. کتابداری، تنها برایم یک شغل نیست، من و بسیاری از همکارانم با کتاب زندگی میکنیم. زندگی با کتاب با زندگی بدون کتاب خیلی فرق دارد، قابل توصیف نیست، باید خود انسان این تفاوت را احساس کند. فکر کردن به این موضوع یعنی «یک روز بدون کتاب» برایم غیرقابل تصوراست و به قول معروف «یک روز بدون کتاب مباد ما را».
او ادامه میدهد: در طول عمرم کتابهای زیادی خواندهام اما این مهم نیست بلکه مهمتر این است کتابهای خوب و فراوانی هستند که هنوز موفق به خواندن کامل آنها نشدهام. از جمله بهترین کتابهایی که تاکنون خواندهام «سلام بر ابراهیم» و «طعم شیرین خدا» است. یکی از بهترین کتابهایی که درباره امام هشتم(ع) خواندهام هم «عیون اخبارالرضا(ع)» است. در مورد اهمیت کتاب و کتابخوانی به تعبیر زیبایی در این زمینه که جایی خوانده بودم اشاره میکنم: «... مهم نیست خرید کتاب چقدر گران تمام میشود، مهم این است اگر کتاب نخوانیم چقدر برایمان گران تمام میشود...».
وی معتقد است: یک کتابدار ممکن است از نظر اداری و سازمانی بازنشسته شود ولی از نظر ارتباط با کتاب و کتابخوانی هیچوقت بازنشسته نمیشود چون ارتقای دانایی باید همیشه در زندگی انسانها وجود داشته باشد.
دوستانی با قدمت ۵هزار ساله
«جواد قاسمیزاده» ۴۸ ساله، کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی (کتابداری) با ۲۵ سال سابقه خدمت، مسئول امور تالارهای مطالعه آقایان در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی دیگر از کتابدارانی است که به جمع ما اضافه میشود. او میگوید: کتاب یک دوست با سابقه برای ما انسانهاست، این دوست عزیز ما، سابقه ۵هزارساله دارد. توجه به تاریخچه نگاشتن و انتشار کتاب، یکی از بهترین راههای پی بردن به اهمیت کتاب و کتابخوانی است. کتابهای نخستین به شکل لوحهای گلی و از جنس خاک رس و آب بودند، اما با گذشت زمان و با توجه به دسترسی بشر به امکانات جدید و تغییر نیاز انسان به ارتباطات و اطلاعات، شکل کتابها نیز تکامل یافت. لوحهای گلی که از خاک رس و آب ساخته میشدند و وجود نوشتههایی به خط سومری مربوط به ۲هزارو۲۰۰ تا ۲هزارو۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح(ع) در منطقه بینالنهرین که برای نوشتن مورد استفاده قرار میگرفت، همچنین استفاده از کاغذ پاپیروس برای نوشتن از حدود ۲هزار سال پیش از میلاد مسیح(ع) در کشورمصر و... همه نشاندهنده پیشینه نوشتن کتاب و کتابت در تاریخ زندگی بشر در دورههای مختلف است و برخی افراد به این تاریخ و اهمیت موضوع کتاب و کتابخوانی بیتوجهی میکنند. شاید باورتان نشود اما برای من و امثال من که با کتاب و کتابخوانی انس گرفتهایم، لذت خواندن کتاب، ورق زدن کتاب و بوی خوش کاغذ کتاب، بهخصوص اگر کاغذ کاهی هم باشد، خیلی جذاب و دلنشین است و آرامش خاصی به انسان میدهد. اصلاً به نظر من، لذت انس با کتاب و کتابخوانی، قابل توصیف نیست. خود انسان باید وارد این عرصه شود و این لذت را از نزدیک درک کند.
وی میافزاید: کتابداری نیاز به عشق و علاقه دارد. به کتابداری نباید تنها به عنوان یک شغل و حرفه نگاه کنیم بلکه یک کتابدار در مقابل کتاب، کتابخوانی و ارتقای دانش و دانایی افراد و مخاطبان جامعه، وظیفه و مسئولیت مهمی دارد. به نوبه خودم کتابهای زیادی را در طول عمرم خواندهام، البته این موضوع دلیلی بر این نیست که من یا هر کتابدار دیگری باید فرصت کنیم همه کتابها را بخوانیم. از جمله بهترین کتابهایی که خواندهام، «تاریخ حرم مطهر امام رضا(ع)» است البته کتابهای خوب زیاد دیگری هم هستند که متأسفانه تا به حال به طور کامل نخواندهام و امیدوارم بتوانم در حد توانم آنها را مطالعه کنم.
عمر و زندگی ما هم مثل یک کتاب است، امیدوارم پایان کتاب عمرم، دلنشین و زیبا باشد. اصلاً بگذارید حرف دلم را بزنم، دوست دارم به عنوان یک کتابدار در کتابخانه حرم امام رضا(ع) و در پایان زندگیام دراین دنیا، امام هشتم(ع) این جمله را برایم بنویسند: «... کتاب عمرت، پایان زیبایی داشت».
عشق «حقیقی» به کتاب با کار در فضای «مجازی»
«دکتر سمانه غفاریان»۴۳ ساله، دارای مدرک تحصیلی دکترای رشته علم اطلاعات و دانششناسی (کتابداری) گرایش فناوری اطلاعات، یکی دیگر از کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی است که با او گفتوگو میکنیم. وی ۲۰سال سابقه خدمت داشته و هماکنون کارشناس اشاعه گزینشی اطلاعات در مدیریت فضای مجازی سازمان کتابخانههای آستان قدس رضوی است.
او اظهار میکند: از نظر تعریف علمی و کلاسیک و سازمانی، کتابدار کسی است که علم و هنر کتابداری را کسب کرده که شامل مدیریت، ســــازماندهی، فهــــــرســـــــتنویسی، ردهبندی، دانششناسی و اشاعه اطلاعات است. کتابدار که در گذشته به آنها «کتابچی» یا «کتابخانهچی» گفته میشد باید با دانشهای روز در حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی آشنا باشد.
اگر از تعریف کلاسیک و اداری و سازمانی بگذریم، تعابیر دیگری هم برای کتابدار وجود دارد. یک کتابدار، عاشق حقیقی کتاب و کتابخوانی است. هرچند کتابها متعلق به همه انسانها هستند اما کتابداران بدون شک انس دیگری با کتاب دارند. چه از روی علاقه قلبی و چه برحسب وظیفه شغلی، این کتابداران هستند که هر روز باید نبض کتاب و کتابخوانی را در دستان خود بگیرند، برای کتابخوانتر شدن افراد جامعه بیندیشند و بیش از دیگران از کتاب بگویند و از کتاب بشنوند.
وی ادامه میدهد: کتابداران افرادی هستند که چشمهایشان هر روز با دیدن قفسههای تو در توی کتاب نوازش میشود و انگشتهایشان بارها و بارها جلد و کاغذهای نرم و سخت انواع کتابها را لمس میکند و بر زبانشان بیشترین چیزی که جاری میشود حرف کتاب و کتابخوانی است و آنچه به مراجعهکنندگانشان میدهند، روشنایی، امیدواری و تلاش برای ارتقای دانایی جامعه است.
وی اضافه میکند: کتابها حرمت دارند. باید حرمت این دوستان واقعی زندگی را حفظ کنیم. من خیلی برای حفاظت و نگهداری صحیح از کتاب اهمیت قائل هستم، نه اینکه چون کتابدار هستم بلکه به خاطر عشق و علاقهام به کتاب است. از نظر من ورقها، صفحات و کاغذ کتابها مثل سلولهای بدنم هستند. وقتی شخصی ورقهای کتابی را پاره یا مچاله و تا میکند، حالم بد میشود، انگار سلولها یا تکههای بدنم را فشار داده و جدا میکنند، احساس بدی به من دست میدهد.
هر کتاب جدیدی را که می بینم، احساس میکنم یک دوست جدید و تازه پیدا کرده ام. من به یک کتابخانه، همیشه به چشم محلی نگاه می کنم که دوستان زیادی در قفسه های متعدد حضور داشته و منتظر آشنایی با ما هستند. کتاب، دوستی است که همیشه همراه انسانهاست اما بعضی ها فقط این دوستان خود را داخل کتابخانه یا کمد شخصی یا ته یک جعبه و داخل انباری منزلشان حبس می کنند. این رسم دوستداری و رفاقت نیست. بعضیها در طول عمرشان حتی به این دوست واقعی خود سری هم نمی زنند و حال اورا نمی پرسند. راستش را بخواهید ،برخورد بعضی از ما انسانها با کتاب مناسب نیست. کتابها نوشته می شوند تا با خواندنشان، بیشتر بیاموزیم تا حالمان خوب و خوب تر شود، اما اگر کتابها، به ظاهر زبان میداشتند ومی توانستند حرف بزنند، به برخی از ما انسانها می گفتند : «... حال خوب ما را خراب نکنید...».
از اینکه کتابدار خانه خورشید هستم خیلی خوشحالم. حرم مطهر امام رضا(ع) همچون کتابخانه بزرگی است که میتوان درس زندگی و سعادت را از لابهلای حقایق ناب زیارت آن امام رئوف و مهربان آموخت. همیشه با خودم فکر میکنم پایان کتاب زندگیام چگونه است؟ امیدوارم در روز قیامت و در صحرای محشر، روزی که نامه اعمال و کتاب زندگی هر شخصی را به او میدهند، به لطف خدا و عنایات امام هشتم(ع) کتاب اعمال و رفتار و زندگی من، پایان خوشی داشته باشد تا شرمنده نشوم... راستش را بخواهید همیشه به این موضوع میاندیشم که چگونه در این دنیا تلاش کنم تا کتابدار خوبی برای کتاب عمر و زندگیام باشم.
در پایان، یک حرف دیگری هم توی دلم مانده و دوست دارم بگویم؛ من یک کتابدار و یک کارشناس فعال در حوزه کتابداری در فضای مجازی هستم اما عشقم به کتاب و کتابخوانی، حقیقی است. کتاب و کتابخوانی را نه به خاطر شغلم بلکه به خاطر دلم واقعاً دوست دارم.
خبرنگار: محمدحسین مروج کاشانی
نظر شما