در کوچه، تعدادی از همسایگان و دوستداران آیتالله منتظرند که او را تا مکان برگزاری نماز جمعه مشایعت کنند. ۶ماه از آغاز ورود سازمان منافقین به فاز مسلحانه میگذرد و محافظت از امام جمعه انقلابی شیراز به صورت جدیتر انجام میشود. زنی با نامهای در دست به سوی آیتالله دستغیب میرود. پاسداران مانع وی میشوند اما داد و فریاد میکند که حامله است و باید نامه را خودش به دست امام جمعه برساند. پاسداران نمیتوانند مانع او شوند چون آیتالله دستغیب چنین اجازهای به آنها نمیدهد. «گوهر ادبآواز» به آیتالله نزدیک میشود و همزمان صدای انفجار مهیبی، فضای کوچه را پر میکند. آیتالله دستغیب و ۱۲نفری که اطراف او بودند، به شهادت میرسند. به این ترتیب، حیات دنیوی و مشحون از مبارزه و زهد آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب با شکوهی وصفناشدنی به پایان رسید؛ او سومین شهید محراب بود.
متولد عاشورای سال ۱۳۳۲قمری
شهید آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب در ۱۸ آذر ۱۲۹۲، روز عاشورای سال ۱۳۳۲قمری در شهر شیراز متولد شد؛ در خاندانی که شجره سیادت آنها با ۳۳ واسطه، به امام سجاد(ع) میرسید. او مقدمات را نزد پدر فاضلش، سیدمحمدتقی فرا گرفت اما خیلی زود و در ۱۲ سالگی از وجود وی محروم شد. آیتالله دستغیب پس از آن، شخصاً عهدهدار مسئولیت خانواده بود؛ مسئولیت تأمین معیشت مادر، دو برادر و سه خواهر کوچکتر و این برای نوجوانی ۱۲ساله، کاری سخت و بسیار دشوار به نظر میرسید. با این حال توانست در کنار آن همه مصائب و سختیها، در حوزه علمیه شیراز درس بخواند. شهید دستغیب از همان زمان، روحیهای سازشناپذیر با ظلم داشت و در راه حفظ ایمان و دفع خطر از اسلام، از بذل جان دریغ نمیکرد.
مبارزه با رضاخان و هجرت به نجف
آیتالله دستغیب در اوج عصر اختناق رضاخانی، دست به سخنرانیهای افشاگرانه علیه رژیم زد و به همین دلیل به زندان افتاد. خودش در این باره گفته است: «در زمان رضاخانِ قلدرِ ملعون، من را چند بار زندانی کردند و یک دفعه بناشان [جلوگیری از] تبلیغ بود. بعد فشار آوردند که اصلاً باید از روحانیت بیرون بروی و ۲۴ساعت مهلت دادند که بنده اصلاً خلع لباس کنم و از روحانیت بیرون بروم و مسجد و منبری نباشم. به ناچار رفتم نجف». این اتفاق در سال ۱۳۱۴شمسی رقم خورد؛ کمی پیش از قیام خونین مسجد گوهرشاد. آیتالله دستغیب در نجف، حضور در درس علمایی همچون آیات سیدابوالحسن اصفهانی و محمدکاظم شیرازی را تجربه کرد و پس از سقوط رضاخان، با پیشنهاد آیتالله محمدکاظم شیرازی به زادگاهش بازگشت و در مسجد جامع شیراز به اقامه نماز و تبلیغ دین مشغول شد.
پیوستن به نهضت اسلامی
شهید دستغیب را باید از نخستین روحانیانی بدانیم که به نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) پیوست؛ آغاز این پیوستن مربوط به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱شمسی بود. سخنرانیهای پرشور و آتشین وی، طی سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ارکان رژیم شاه را در فارس به لرزه درمیآورد؛ شهید دستغیب در سخنرانیهایش به افشاگری درباره فساد فراگیر اخلاقی، ارتباطات شاه و اسرائیل و نادیده گرفتن احکام اسلام میپرداخت. به همین دلیل، در سال ۱۳۵۲شمسی وی را ممنوعالمنبر کردند و مدتی را در زندان و بازداشتگاههای مخوف رژیم شاه گذراند. شهید دستغیب با پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه شیراز منصوب شد. طولی نکشید که مردم قدرشناس فارس، او را به عنوان نماینده خود در مجلس خبرگان نیز برگزیدند. شهید دستغیب تا هنگام شهادت، این مسئولیت را برعهده داشت.
اسوه اخلاق اسلامی
در کنار این همه تلاش مستمر برای دفاع از مرزهای دیانت، شهید آیتالله دستغیب را باید اسوهای عملی از اخلاق اسلامی بدانیم؛ او خود تجسم عینی درسهایی بود که در حوزه اخلاق، به شاگردان و مردم کوچه و بازار میداد. شهرت وی در زهد و تقوا چنان بود که حتی کراماتی را به وی نسبت دادهاند؛ کراماتی که با وجود آن همه خویشتنداری و توجه ویژه به رعایت اخلاق و احکام اسلامی، چندان بعید و دور از دسترس به نظر نمیرسد. امام خمینی(ره) در فرازی از پیام تسلیت شهادت شهید دستغیب، از آن شهیدِ سعید چنین یاد کرد: «دست جنایتکار آمریکاییان یک شخصیت ارزشمند، مربی بزرگ و عالمی عامل که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالی محترم فارس گرفت و حوزههای علمیه و اهالی ایران را به سوگ نشاند. حضرت حجتالاسلام والمسلمین شهید حاج سیدعبدالحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود با جمعی از همراهانشان به شهادت رساندند».
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما