تحولات لبنان و فلسطین

رئیس‌جمهور چین که برای امضای ۳۴ قرارداد اقتصادی کلان به ریاض رفته بود، همزمان با امضای توافق‌نامه همکاری راهبردی میان دو کشور به همه دوستی‌ها و همراهی‌های تهران و پکن پشت کرده و بیانیه‌ای ضدایرانی را امضا کرد که خودش هم می‌دانست ادعاهای مطرح‌شده در آن واقعیت ندارد.

واکاوی همراهی چین با بیانیه‌های ضدایرانی کشورهای حاشیه خلیج فارس/ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: در عالم سیاست منافع تعیین‌کننده است

به گزارش قدس آنلاین، رئیس‌جمهور چین که برای امضای ۳۴ قرارداد اقتصادی کلان به ریاض رفته بود، همزمان با امضای توافق‌نامه همکاری راهبردی میان دو کشور به همه دوستی‌ها و همراهی‌های تهران و پکن پشت کرده و بیانیه‌ای ضدایرانی را امضا کرد که خودش هم می‌دانست ادعاهای مطرح‌شده در آن واقعیت ندارد.

البته چینی‌ها دو بار دیگر در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ هم بیانیه‌های مشابهی را امضا کرده بودند اما حداقل حالا که تهران و پکن توافق‌نامه همکاری ۲۵ ساله‌ای دارند که چینی‌ها خود اصرار داشتند آن را راهبردی بنامند، حال که ایران در ماجرای تایوان محکم از چین دفاع کرده، حالا که در موضوع اویغورها سکوت پیشه کرده، حالا که قرار است چهارراه مرکزی طرح احیای جاده ابریشم باشد و حالا که چین را شریک اول تجاری خود قرار داده انتظار نداشت این اتفاق تکرار شود.

اما چرا چین و رئیس‌جمهور شی که با اقتدار دوره سوم حکومتش را تثبیت کرده چنین رفتار کرد و آیا سیاست خارجی چین نسبت به ایران تغییر کرده، آیا هنوز هم باید روابط دو کشور را راهبردی دسته‌بندی کرد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که قدس از دکتر حشمت‌الله فلاحت‌پیشه استاد روابط بین‌الملل، نماینده پیشین و رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پرسیده است.

این واقعیت قابل‌انکار نیست که چین نه در زمان دور که در همین چند ماه اخیر در شورای حکام به نفع ما موضع‌گیری قاطع کرد، در کمیته حقوق بشر سازمان ملل با قطعنامه‌ ضد ایران مخالفت کرد و طرف ما ایستاد. همکاری‌های اقتصادی ما با چین در دولت سیزدهم هم با جهش روبه‌رو بوده، آیا می‌توان امضای پکن را پای بیانیه‌ای که در ریاض صادر شده و همه می‌دانیم عربستان در هر رویداد دیپلماتیک دو یا چندجانبه مسئله ایران را به بیانیه‌ها تحمیل می‌کند، در سطح همان راضی نگه‌داشتن یک شریک و طرف معامله اقتصادی و در ازای ۳۴ قرارداد کلان تجاری ارزیابی کرد و نه بیشتر؟

این تحلیل شماست، من هم معتقدم ارزش مبادله نامه‌های اقتصادی برای چینی‌ها از هر چیزی مهم‌تر است. من بارها گفته‌ام چین و روسیه بی‌میل نیستند که مناقشه ما با غرب و آمریکا ادامه داشته باشد و حتی در وضعیت اضطرار قرار بگیرد تا بتوانند از دو طرف میز امتیاز بگیرند. شاید اگر همین حالا پرونده ما به شورای امنیت برود با وتوی روسیه یا چین روبه‌رو شود، اما درگذشته هم دیدیم که روسیه و چین ۶ بار در شورای امنیت و یک‌بار در شورای حکام علیه ما رأی دادند.

حرف من این است یک سیاست خارجی خوب این است که به‌جای آنکه خودش را در شرایط اضطرار قرار دهد، در موقعیت و موضعی فعال و کنشگر قرار گیرد و ما این ظرفیت را داریم.
بزرگ‌ترین جنایت قرن را که یک سیاستمدار می‌تواند انجام دهد، محمد بن سلمان با مثله کردن جمال خاشقچی در خاک ترکیه مرتکب شد و نشان داد کارهایی که داعش انجام می‌داد ریشه‌اش کجاست. پس‌ازآن دیدیم چگونه با آن صحنه بی‌محلی و طرد در نشست سران گروه ۲۰ روبه‌رو شد. ولی او شرایط را به‌گونه‌ای تغییر داد که اکنون هم از آمریکا امتیاز می‌گیرد، هم از روسیه و هم از چین. این به معنای ندیدن خباثت آمریکا و انگلیس و امثالهم نیست، فقط می‌خواهم یادآوری کنم که در عالم سیاست تنها منافع است که تعیین‌کننده است و نباید به روسیه و چین هم اتکا و اعتماد کنیم. زمانی که ایران پرقدرت بشود آن موقع همه حاضرند به ما امتیاز بدهند، کما اینکه پس از برجام دیدیم چه رقابتی بین شرکت‌های اروپایی و چینی بر سر مناسبات اقتصادی با ایران به وجود آمد.

آن زمان ما با چین ۴۰ میلیارد دلار و با کشورهای اروپایی ۷۰ میلیارد دلار قرارداد امضا کردیم که چقدر از آن اجرایی شد موضوع دیگری است، اما چینی‌ها از این موضوع ناراحت بودند.
البته این را هم باید بگویم برخی از موافقت‌نامه‌هایی که دولت روحانی با چین امضا کرده بود قابلیت اجرا نداشتند مثل ساخت پنج کارخانه فولاد در فلات مرکزی ایران که براساس قانون برنامه توسعه ممنوع بود و نوعی دست جاسوسانه هم در این موافقت‌نامه‌ها وجود داشت که سبب عصبانیت چینی‌ها شد. نمی‌شود از چینی‌ها گلایه کرد. این ما هستیم که باید مؤلفه‌های قدرتمان را افزایش دهیم.

ما هم توافق‌نامه ۲۰۰ میلیارد دلار همکاری اقتصادی با آن‌ها امضا کردیم، توافق‌نامه همکاری ۲۵ ساله و... اما چرا به نظر می‌رسد ما نتوانسته‌ایم مثل سعودی‌ها جواب بگیریم؟

نخستین نکته اینکه شرایط اقتصادی ما مثل عربستان نیست و ما با تحریم‌ها و محدودیت‌های زیادی روبه‌رو هستیم. نکته دوم اینکه قراردادهای اقتصادی و توافق‌نامه همکاری‌های راهبردی چین و عربستان به معنای پایان مناسبات ایران و چین نیست و طرفین سعی خواهند کرد سازوکارهای تعادل‌بخش در مناسباتشان را دوباره فعال کنند.

چه باید بکنیم که از این وضعیت ضربه نخوریم؟

ما باید نخست سازوکارهای درونی حل اختلاف را فعال کنیم تا این‌گونه کشورهای مختلف نتوانند از هر اتفاقی برای گرفتن امتیاز استفاده کنند. اختلافات و ناآرامی‌ها توان چانه‌زنی هر کشوری را پایین می‌آورد. من معتقدم دوباره ابتکارها به سمت ایران خواهد آمد و ما باید از فرصت‌ها استفاده کنیم. نه در توهم روابط راهبردی با شرق باشیم و نه مبتلابه خوش‌بینی نسبت به توافق با غربی‌ها.

خبرنگار: آرش خلیل‌خانه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.