به گزارش قدس آنلاین، نجاشی از قبیله بنیاسد و اهل بغداد بود، اما اصالتی کوفی داشت و به همین دلیل در معرفی وی، از دو واژه «کوفی» و «اسدی» استفاده میشود. ظاهراً پدرش علی، از علمای امامی کوفه بود و هنگامی که شیخ صدوق به بغداد عزیمت کرد، برای فراگیری علم در محضر وی، به این شهر مهاجرت کرد و نجاشی نیز در بغداد، ابتدا زیر نظر پدر و سپس استادان نامدار این شهر، به تکمیل دانش پرداخت.
سیدمرتضی، عالم جلیلالقدر و زعیم شیعیان، بر کرسی تدریس نشسته بود. موضوع بحث، علم رجال بود و سخن از راویان احادیث به میان آمد. سید کمی درباره منابع علمی موجود در این زمینه سخن گفت اما ناگهان، انگار که چیزی به خاطرش آمده باشد، سکوت کرد و در فکر فرو رفت. دقایقی گذشت و استاد بحث را ادامه نداد. شاگردان از وی استدعا کردند که درس آن روز را کامل کند.
سیدمرتضی آهی کشید و گفت: میدانید به چه میاندیشیدم؟ پاسخ حاضران منفی بود. سید ادامه داد: بزرگان دیگر مذاهب، به ما طعنه میزنند که در علم رجال، منابع زیادی نداریم و آن را دلیل بر این فرض میکنند که تبحر و اطلاعات ما در این زمینه اندک است، حال آنکه چنین نیست. چه خوب است اگر شما علاقهمندان به مکتب اهلبیت(ع) همت کنید و به نگارش آثاری در این زمینه بپردازید.
شاگردان همه به فکر فرو رفتند و شاید به خودشان قول میدادند که عزمشان را برای نگارش چنین اثری جزم کنند؛ اما در آن میان، فقط یک نفر بود که علاوه بر تصمیم قطعی، توانایی لازم را برای نگارش اثری ماندگار در این عرصه داشت؛ ابوالعباس، احمد بن علی نجاشی. برخی مورخان میگویند حضور در همان مجلس، آغازی بر نوشتن کتاب ارزشمند «رجال نجاشی» شد.
اثری جامع که در آن به نام هزار و ۲۷۰ نفر از راویان احادیث اشاره و درباره زندگی و ثقه یا غیر قابل اعتماد بودن آنها، بحث شده است. نجاشی، پدیدآورنده این اثر، طبق برخی گزارشهای تاریخی، در ۱۷جمادیالاول سال ۴۶۳قمری دار فانی را وداع گفت و امروز، سالروز وفات اوست.
نابغهای در «کَرخْ»
نجاشی از قبیله بنیاسد و اهل بغداد بود، اما اصالتی کوفی داشت و به همین دلیل در معرفی وی، از دو واژه «کوفی» و «اسدی» استفاده میشود. ظاهراً پدرش علی، از علمای امامی کوفه بود و هنگامی که شیخ صدوق به بغداد عزیمت کرد، برای فراگیری علم در محضر وی، به این شهر مهاجرت کرد و نجاشی نیز در بغداد، ابتدا زیر نظر پدر و سپس استادان نامدار این شهر، به تکمیل دانش پرداخت.
دلیل اطلاق عنوان نجاشی به وی و خاندانش، رسیدن تبار آنها به فردی با همین نام است که در اوایل قدرت گرفتن عباسیان، حکومت اهواز را در اختیار داشت. وی در نامهای به امام جعفر صادق(ع) پرسشهایی را مطرح کرد و آن حضرت، رسالهای با عنوان «رساله اهوازیه» را در پاسخ به پرسشهای وی نوشت.
احمد بن علی نجاشی در دورانی به فراگیری دانش روآورد که محدثان و فقیهان نامدار و بزرگی در جهان تشیع حضور داشتند؛ شیخ مفید، شیخ طوسی، سیدرضی و سیدمرتضی از جمله این فقیهان و علمای بزرگ محسوب میشدند که نجاشی نزد آنها در مدرسه اهلبیت(ع) و در محله «کرخ» بغداد که شهرتی جهانی داشت، به فراگیری علوم مختلف پرداخت. نجاشی به دلیل تسلط بر علم رجال، دقت فراوانی در نقل احادیث داشت و روایتی که سند مشکوک داشت، نقل نمیکرد. مرحوم محدث قمی، صاحب «مفاتیحالجنان» درباره نجاشی مینویسد: «وی از بزرگترین عالمان رجال بود، علمای بزرگ ما که درصدد تنظیم و تألیف رجال و جرح و تعدیل آنها اقدام نمودهاند هیچ کدام به نجاشی نرسیدهاند و همه علما بر وی اعتماد کردهاند».
مؤلف پُرکار
اشتغال تماموقت نجاشی به امور علمی، فرصت زیادی برای سفر در اختیار وی نمیگذاشت. عمده سفرهای او را زیارتی دانستهاند و میگویند وی به نجف، سامرا، مدینه و مکه سفر کرد. با این حال، نجاشی از سفرهای علمی رویگردان نبود و در طول دوران حیاتش، به برخی شهرها مانند بصره و کوفه نیز سفر کرد و در این رفت و آمدها، از محضر راویان حدیث بهرهها برد. مروری بر آثار نجاشی نشان میدهد که وی افزون بر دانش رجال و حدیث، در زمینه فقه و تفسیر نیز تبحر فراوان داشته است.
کتاب «تفسیر نجاشی» در زمره آثار شناخته شده این عالم توانمند و پرکار است. از دیگر آثار وی میتوان به «الجمعه و ما ورد فیها من الاعمال»، «الکوفه و ما فیها من الآثار و الفضائل» و «مختصر الانوار و مواضع النجوم التی سمتها العرب» اشاره کرد که عمدتاً رسالههایی کوتاه هستند و هیچ کدام به اندازه کتاب «رجال نجاشی» شهرت ندارد.
نجاشی در روستای «مطیرآباد» نزدیک سامرا درگذشت اما مکان دفن وی معلوم نیست. اگر سال ولادت نجاشی را ۳۷۲قمری / ۳۶۱شمسی و سال وفات وی را طبق نظر آیتالله شبیری زنجانی در مقاله «ابوالعباس نجاشی و عصر وی» حدود ۴۶۳قمری / ۴۴۹شمسی بدانیم، نجاشی هنگام مرگ، چیزی حدود ۸۸سال داشت بنابراین میتوان گفت این رجالی مشهور، از موهبت عمری طولانی و بابرکت برخوردار بود.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما