این روایت شهرت تاریخی فراوانی دارد؛ شیخ مفید در عالم رؤیا، حضرت فاطمه زهرا(س) را دید که دست دو فرزند گرامیشان حسن و حسین (ع) را گرفته و نزد او، در مسجد «کرخ» در بغداد آوردهاست و از شیخ میخواهد به آنها فقه بیاموزد. فردای آن روز، فاطمه علویه، همسر حسین بن موسی، از سادات مشهور بغداد، به مجلس درس شیخ مفید آمد، در حالی که دست دو فرزندش، سید رضی و سید مرتضی را در دست داشت؛ آن بانوی پرهیزگار از شیخ مفید خواست به فرزندانش فقه بیاموزد و چنین شد که آن دو سید جلیل، افتخار شاگردی شیخ مفید را یافتند. این موضوع را «ابن ابیالحدید» در جلد نخست «شرح نهجالبلاغه» و ضمن معرفی سیدرضی آوردهاست و بسیاری از ما نیز، آن را شنیده و در منابع مختلف خواندهایم؛ با این حال، بیشتر عادت داریم مانند ابنابیالحدید، تنها هنگام معرفی سیدرضی به آن اشاره کنیم، حال آنکه برادر بزرگوار وی، سیدمرتضی نیز، از همان اندازه شرافت نسب و توانمندی علمی برخوردار و فخر جهان اسلام و تشیع است؛ همان بزرگواری که طبق گزارش متون تاریخی، امروز، سالروز رحلت او است.
عالم شریف و صاحب علم
نسب سیدمرتضی، از سمت پدر به امام کاظم(ع) و از سمت مادر به امام سجاد(ع) میرسد. او را به دلیل داشتن چنین نسبی، مانند برادرش، «شریف» خطاب میکردند و «شریفِ مرتضی» میخواندند. مرحوم سیدمحمدباقر خوانساری در «روضات الجنات» آوردهاست یکی از بزرگان و علمای معاصر سیدمرتضی، در عالم رؤیا دید امیرمؤمنان(ع) سید را «عَلَمالهدی» خطاب کرد و از آن زمان به بعد، این لقب نیز، برای سیدمرتضی عمومیت یافت؛ هرچند درباره اختصاص این لقب، گزارشها و روایتهای دیگری هم وجود دارد. سیدمرتضی، همانند برادرش، فقه و اصول را از شیخ مفید آموخت. نکتهای که نباید از یاد ببریم آن است که سیدمرتضی، متولد سال ۳۵۵ق / ۳۴۴ش و از برادرش سیدرضی بزرگتر بود. سیدمرتضی، در ادبیات عرب، شهرت فراوانی داشت و از وی قصایدی بسیار زیبا باقی ماندهاست. او را در شعر و ادب، شاگرد ابوعبدالله مرزبانی دانستهاند که سیدمرتضی، در کتاب «امالی» خود از وی روایات بسیاری نقل کردهاست. سید، علاوه بر شیخ مفید، در محضر حسین بن علی بن بابویه (برادر شیخ صدوق) و ابنجندی بغدادی نیز، علم آموخت و شاگردانی نیز تربیت کرد که در میان آنها، نامهای بزرگ و درخشانی مانند شیخ طوسی، سلّار دیلمی و ابوالفتح کراجکی به چشم میخورد.
نویسنده ۱۳۰ کتاب و رساله
دوران حیات سیدمرتضی، مصادف با عصر طلایی تمدن اسلامی بود؛ دورانی که آلبویه شیعی مذهب بر بغداد مسلط بودند و شیعیان به سبب حمایت آنها، در بیان عقاید خود آزادی فراوان داشتند و حتی توانستند برای نخستین بار، در روز عاشورا به عزاداری علنی مشغول شوند و بازار را تعطیل کنند. سیدمرتضی در کنار بزرگانی چون شیخ مفید و برادرش سیدرضی، نقش مهمی در غنیکردن مکتب کلامی شیعه داشت. او با توانمندیهای علمی خود و تألیف آثار گرانبهای کلامی، اصولی، حدیثی، تفسیری و فقهی، گام بلندی در معرفی اندیشههای شیعی در جامعه اسلامی آن روز برداشت و در شرایطی که میدان بحث و مناظرات علمی از هر جهت فراهم بود، به دفاع جانانه از مرزهای اعتقادی و کلامی شیعه پرداخت. سیدمرتضی در پدیدآوردن آثار مکتوب، بسیار پرکار و پرتلاش بود؛ در برخی از متون، از حدود ۱۳۰ رساله و کتاب نام برده شدهاست که سید در زمینههای گوناگون به رشته تحریر درآوردهاست. برخی از صاحبنظران، سیدمرتضی را از استوانههای مستحکم مکتب کلامی بغداد میدانند. او در فن مناظره و آوردن استدلالهای محکم، توانایی بسیار داشت و شهرت این توانایی، در آن عصر عالمگیر بود.
درگذشت و مدفن
سیدمرتضی، در حالی که بزرگتر از سیدرضی بود، عمری طولانیتر از برادرش پیدا کرد. او در بخشی از عمر خود، مانند پدر و برادرش، زعامت و سرپرستی علویان و سادات بغداد را برعهده داشت و در میان مردم، از احترام و موقعیتی فوقالعاده برخوردار بود. سیدمرتضی در ۲۵ ربیعالاول سال ۴۳۶ق / ۴ آبان ۴۲۳ش، در محله شیعهنشین «کرخ» بغداد، دارفانی را وداع گفت. او در آن زمان نزدیک به ۸۰ سال داشت. فرزندش بر پیکر وی نماز خواند و طبق یک روایت مشهور، پیکر این عالم نامی را در کاظمین، نزدیک حرم امام موسی کاظم(ع) به خاک سپردند و امروزه نیز، مرقدی در همین مکان، به سید منسوب است. اما برخی بزرگان و نویسندگان، مانند ابنهیثم بحرانی، معتقدند که پیکر سیدمرتضی و برادرش، سیدرضی، به کربلا منتقل و در حرم امام حسین(ع) به خاک سپرده شد؛ موضوعی که البته از منظر تاریخی، مخالفان و طرفدارانی دارد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
۳۰ مهر ۱۴۰۱ - ۰۴:۴۹
کد خبر: 821584
این روایت شهرت تاریخی فراوانی دارد؛ شیخ مفید در عالم رؤیا، حضرت فاطمه زهرا(س) را دید که دست دو فرزند گرامیشان حسن و حسین (ع) را گرفته و نزد او، در مسجد «کرخ» در بغداد آوردهاست و از شیخ میخواهد به آنها فقه بیاموزد. فردای آن روز...
نظر شما