در تاریخ پر فراز و نشیب تشیع، امام علیالنقی الهادی(ع)، دهمین امام شیعیان؛ علاوه بر نقش برجستهاش در هدایت علمی، در شکلدهی به ساختار اجتماعی و سیاسی جوامع شیعی نیز نقشی بیبدیل ایفا کردهاست. در زمانهایی که حکومتها دچار ضعف و انحراف بودند، امام هادی(ع) با گشودن افقهای نو برای عالمان شیعه، الگویی از هدایت دینی و اجتماعی ارائه داد که همچنان در تحولات تاریخ شیعه طنینانداز است.
به بهانه سالروز شهادت امام هادی(ع) و در واکاوی این نقش برجسته، سراغ یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین چهرههای مذهبی معاصر، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان رفتیم. ایشان با حوصلهای مثالزدنی و با نگاهی تازه به تاریخنگاری شیعه و آموزههای امام هادی(ع)، نکات راهگشای بسیاری را مطرح کرد. برای کشف ابعاد این دیدگاه و درک عمیقتر از تأثیرات این امام بزرگوار در جامعه امروز، با ما همراه باشید.
تاریخنگاری شیعه و غفلت از نقش عالمان
حجتالاسلام پناهیان در ابتدا با بیان اینکه تاریخنگاری در جوامع اسلامی، بهویژه تاریخ شیعه، معمولاً بر محور سلاطین و حکام قرار دارد، توضیح میدهد: این رویکرد به این دلیل است که حاکمان بهطور طبیعی دارای قدرتهای اجرایی و نظامی بودند که تغییرات و تحولات بزرگی در سرنوشت ملتها بهوجود میآوردند. در روایات نیز اشاره شده سلطنتها تأثیرات عمیقی بر زمان و وضعیت اجتماعی دارند. مانند این کلام که فرمودهاند: «اذا تغیر السلطان تغیر الزمان»؛ این نگاه سبب شد تاریخنگاران بیشتر بر دستاوردهای حاکمان تمرکز کرده و تاریخ را از زاویه قدرتهای حاکم روایت کنند. در این میان، علامه طباطبایی(ره) دیدگاه تازهای در قرآن را بیان و عنوان میکند قرآن، تاریخ را بهعنوان سرنوشت اقوام و جوامع، نه فقط براساس حاکمیتها مطرح میکند. وی بخشی از تاریخنگاری قرآن را روایتی از حرکتهای اجتماعی و فرهنگی میداند که میتواند دیدگاههای جدیدتری از تاریخ بشری ارائه دهد. در تاریخنگاری شیعه نیز همانطور که تاریخ پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) مورد توجه قرار گرفته، غفلتهایی از نقش جامعه مؤمنان بهویژه عالمان شیعه در تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشاهده میشود.
حجتالاسلام پناهیان ادامه میدهد: در دورانهای مختلف، بهویژه در دوران غیبت، عالمان شیعه نقشی کلیدی در هدایت جامعه و حفظ دین ایفا کردهاند. از دوران آلبویه و صفویه گرفته تا قاجار، در بسیاری از مقاطع تاریخی، عالمان شیعه حتی در زمانی که حکومتها ضعیف بودند، نقش مرجعیتی نجاتبخش برای اداره جامعه ایفا کردهاند. به این واقعیت از نگاه تاریخنگاران معاصر کمتر توجه شده است. تاریخنگاری شیعه باید بهگونهای انجام شود که وضع جامعه شیعی و سیر تحولات آن و نقش حیاتی عالمان و فقیهان را در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازتاب دهد و مرجعیت دینی شیعه را بهعنوان عاملی مؤثر در شکلدهی به جامعه و تحولات آن به تصویر بکشد.
امام هادی(ع) و تأسیس مرجعیت شیعه در دوران غیبت
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: امام هادی(ع) در تاریخ شیعه نقشی بنیادین در شکلدهی جامعه شیعی داشته و با محوریت عالمانی که نواب حضرت بودهاند به جامعهسازی پرداختهاست. یکی از وجوه این اقدام این است که امام هادی(ع) بهطور خاص عالمان را بهعنوان وکلای خود در محیطهای اجتماعی مختلف منصوب و نقش آنها را در هدایت جامعه شیعه در دوران غیبت بهویژه در مقابله با تهدیدات پررنگ کرد. طبیعی است اگر این اقدام نظامدهنده ایشان و نقش دادن به عالمان و فقیهان در اداره امور دینی مردم نبود، جامعه شیعی نه تنها رشد نمیکرد بلکه از مسیر اصیل دین منحرف میشد. این تأکید امام هادی(ع) بر نقش عالمان در حفظ ایمان و سلامت جامعه بهویژه آنجا اهمیت مضاعف پیدا میکند که زمان ایشان در آستانه دوران غیبت بود و شیعیان در برابر فشارها و تهدیدات شیاطین و نواصب، باید از مرجعیت فکری و قانونی برخوردار بودند.
حجتالاسلام پناهیان یادآور میشود: تاریخنگاری شیعه در دورانهایی که حکومتها ضعیف شدهاند، بهویژه در دوران غیبت امام زمان(عج)، باید بهطور ویژه بر نقش عالمان تأکید کند. امام هادی(ع) با معرفی عالمان بهعنوان وکلای خود و نظارت بر امور اجتماعی و سیاسی، در حقیقت تاریخنگاری شیعه را بهسمت تأثیرگذاری بیشتر عالمان شیعه سوق داده است. امام هادی(ع) با این رویکرد، قدرت اداره جامعه مؤمنان را در دستان عالمان و فقیهان قرار داد و از آنها خواست درخصوص فسادهای اجتماعی و سیاسی نظارت کرده و جامعه را از انحرافات محافظت کنند. این رویکرد بهویژه در دوران غیبت، نقشی حیاتی در جلوگیری از فساد و انحرافات اجتماعی خواهد داشت. در این راستا، امام هادی(ع) نقش عالمان را در هدایت جامعه مشابه نقش ناخدای کشتی دانست که سرنوشت کشتی را در دست دارد و در مواقع بحرانی، این افراد هستند که میتوانند با هدایت صحیح، جامعه را از سقوط و انحراف حفظ کنند. از اینرو، تأسیس مرجعیت عالمان و فقیهان بهعنوان رهبران اجتماعی، نه تنها یک ابتکار فقهی و دینی بلکه یک ضرورت اجتماعی و سیاسی است که باید آثار آن در تاریخنگاری شیعه بهخوبی منعکس شود. در واقع، امام هادی(ع) بهعنوان تثبیتکننده مرجعیت فقها در اداره امور دینی جامعه، الگویی برای امروز ما فراهم کرد که جامعه ایمانی با اتکا به ولایت فقیه توانسته از قدرت و اقتدار برخوردار شود.
مشکلات در اداره امور اجتماعی و دینی توسط نمایندگان امامان معصوم(ع)
این کارشناس دینی ادامه میدهد: در تاریخ اسلام، بهویژه در دوران امام موسی بن جعفر(ع)، مشاهده میکنیم برخی نمایندگان مورد اعتماد ایشان دچار انحراف و خروج از مدار تقوا میشوند. این مشکلات، به هیچوجه موجب نشد امام هادی(ع) این مسیر را رها کند و مرجعیت دادن به وکلا را کنار بگذارد. بلکه ظاهراً از مردم میخواهد در ادامه مسیر با چشم باز به انتخاب فقهای افقه و اعدل بپردازند و بهخاطر پدید آمدن اینگونه مشکلات، از مسیر مرجعیت فقها رویگردان نشوند.
درواقع امام هادی(ع) نشان داد انحراف برخی وکلای امام موسی بن جعفر(ع) دلیل درست نبودن مسیر مراجعه به فقیهان نیست بلکه بهواسطه محدودیتهای طبیعی بشر در اعمال مسئولیتهای اجتماعی و دینی اینگونه مشکلات طبیعی است و مؤمنان باید با بصیرت به ارزیابی وضعیت فقیهان مرجع بپردازند. در تاریخ اسلام امام موسی بن جعفر(ع) یکی از نمونههایی است که دو نفر از وکلای ایشان بهدلیل فساد یا خطا از مسیر اصلی خود منحرف شدند. این مسئله نشاندهنده آن است که هر چند امامان معصوم(ع) افراد شایستهای را برای مدیریت جامعه برمیگزیدند، اما شخصیتهای انسانی، حتی اگر از بهترین افراد انتخاب شوند، در معرض اشتباه یا انحراف هستند و جامعه مؤمنان باید هوشیاری خود را حفظ کند.
پناهیان با بیان اینکه این مشکلات تنها به دوران امامان معصوم(ع) محدود نمیشود، توضیح میدهد: حتی در زمان پیامبر اکرم(ص)، ۱۲ نفر از صحابه بهعنوان نُقبای مدینه برای اداره امور مردم منصوب شدند. این افراد در بسیاری از اوقات، مسئولیتهای اجتماعی را برعهده داشتند ولی برخلاف تصور، آنان نیز معصوم نبوده و برخی در ادامه مسیر آنچنان که باید ظاهر نشدند. این واقعیتهای تاریخی به ما میآموزد انسانها در هیچ زمانی و در هیچکجا، از اشتباه مصون نیستند و حتی شایستهترین افراد نیز ممکن است با چالشها و دشواریهایی مواجه شوند. ولی مسیر همین است که باز با دقت بیشتر باید اینگونه مشکلات را پیشبینی کرد.
تحلیل ایدهآلگرایی در تاریخ اسلام و پیام آن برای امروز
ایشان خاطرنشان میکند: یکی از مشکلات مهم در جامعه، ایدهآلگرایی غیرواقعبینانه است. بسیاری از افراد ممکن است این توقع را داشته باشند که حکومت اسلامی و یا نخبگان دینی، باید بیعیب و نقص باشند و هیچ مشکلی در آنها وجود نداشته باشد. این ایدهآلگرایی خطرناک است. در واقع، هر چه این توقعات از یک نظام اسلامی و یا برجستگان دینی در جامعه بیشتر شود، خطر فاصله گرفتن از واقعیتهای ارزشهای دینی بیشتر میشود. ما باید با واقعبینی به حوادث و افراد نگاه کنیم و این مسیری است که امام هادی(ع) پیش روی ما قرار میدهد. حتی در دوران امام علی(ع)، با وجود شایستگیهای بینظیر ایشان در مدیریت جامعه و حکومت، مشکلات متعددی در افراد اطراف ایشان وجود داشت که خود ایشان را در اداره جامعه دچار مشکلات فراوان کرد و از دست اصحاب خود گلههای فراوان داشتند. از این رو، برای داشتن تحلیل بهتر از وضعیت جامعه و پیدا کردن مسیر حرکت، باید این واقعیت را بپذیریم که مشکلات اجتماعی و سیاسی همواره در یک جامعه دینی، حتی با وجود معصومین(ع) در رأس آن، وجود داشتهاست و این نقش مردم است که در نصرت ولی خدا میتواند این مشکلات را کاهش دهد و یا از پدید آمدن آنها جلوگیری کند.
حجتالاسلام پناهیان در پایان با اشاره به سختیهای دوران امام هادی(ع) میگوید: درس فوقالعاده مهمی که امام هادی(ع) به ما میدهد این است در دورانی که نهایت محدودیتها علیه حضرت و پیروان ایشان اعمال میشد و خود ایشان بهشدت محصور بودند، آن همه اقدامات ارزشمند و ماندگار انجام دادند. دیگر برای ما در این شرایط حجت تمام است و نباید با کمترین مشکلات دچار یأس و ناامیدی شویم و تکالیف خود را ترک کنیم. نوعی از ایدهآلگرایی خطرناک همین است که انتظار داشته باشیم تمام امکانات برای عمل ما مهیا باشد و همه روابط در اطراف ما به نفع ما باشد تا اقدامی انجام دهیم و یا از انگیزه کافی برای اقدام برخوردار شویم. شاید هیچ یک از یاران حضرت در اقصی نقاط جامعه اسلامی آن زمان تصور این امکانات زمان ما هم برایشان ممکن نبود. امروز حق از همه زمانها آشکارتر و قدرتمندتر است و واقعاً جامعه اسلامی در آستانه پیروزی نهایی است. کم گذاشتن به بهانه مشکلاتی که در مسیر رشد کاملاً طبیعی است، بیانصافی بزرگی است.
خبرنگار: مریم احمدی شیروان
نظر شما