به گزارش قدس آنلاین، انیمیشن «سلام بر ابراهیم» که به زندگی شهید ابراهیم هادی میپردازد تاکنون از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفته است. این انیمیشن که طراحی آن برای هشت فصل پیشبینی شده است در ابتدا با بخش حضور شهید ابراهیم هادی در دوران دفاع مقدس روی آنتن رفت و حالا فصلهای بعدی این مجموعه نیز برای تولید و پخش در دستور کار قرار دارد.
چندی پیش پخش فصل دفاع مقدس این مجموعه از شبکههای تلویزیونی برای اولین بار روی آنتن رفت و حالا در شبکه افق دوباره بازپخش شده است. همچنین قسمتی از این مجموعه در جشنواره فیلم عمار ارائه شد و مخاطبان این جشنواره هم توانستند به تماشای آن بنشینند.
به همین بهانه با عوامل این مجموعه گفتگو کردیم، علیرضا قانع اسماعیلیپور مدیر گروه نوجوان مرکز پویانمایی صبا، اسدالله دیانتی تهیهکننده، اسماعیل یوسفی کارگردان و افشین زی نوری مدیر دوبلاژ انیمیشن در این نشست حضور داشتند.
گفتگو با عوامل انیمیشن «سلام بر ابراهیم» را در زیر میخوانید:
* به تازگی قسمتی از مجموعه «سلام بر ابراهیم» در جشنواره فیلم عمار ارائه شد از بازخوردها بگویید که چطور بود؟
اسدالله دیانتی: ما چند سال است که در جشنواره عمار شرکت میکنیم و فارغ از جایزه که در دوره پنجم این جشنواره برای انیمیشن «بختک» دریافت کردیم معمولاً در این جشنواره حضور داریم. واقعیت این است که کسی برای جایزه در این جشنواره حضور نمییابد فکر میکنم این جشنواره تکلیفی را ادا میکند و هرکسی در این حوزه بتواند کاری کند، انجام میدهد.
* در چند ماه اخیر انیمیشنها در سینماها فروش خوبی داشتند ممکن است به صورت ویژهتر برای اکران نسخه سینمایی فیلم هم قدمی بردارید؟
دیانتی: این یک پروژه هشت ساله است. در حال حاضر یک فصل از این انیمیشن پخش شده و بقیه فصلها در پیش تولید است. قرار بود چهار فصل باشد اما الان هشت فصل میشود تیم نویسنده و پژوهش کاملاً عوض شده است. با هماهنگی شورای فرهنگی عمومی کشور این پروژه به اولین پروژه «زنجیره ارزش» تبدیل میشود یعنی برای آن بازی رو میزی طراحی شده و گیم و نوشت افزار طراحی و تولید میشود که برخی از اینها را بین زمان تولد و یا شهادت ابراهیم هادی رونمایی کنیم.
همچنین در برنامهای که هماهنگ کردیم دو نسخه سینمایی طراحی شده است که در فاصله دو و نیم سال اکران میشود. در نسخه سینمایی سیر تکامل شخصیتی و فضای قهرمانی و ویژگیهای شخصیتی را بیشتر در شهر میبینیم تا جنگ. یک رویکرد بینالمللی هم میدهیم و روایت را به گونهای میبریم که بتوان در کشورهای در حلقه اول در کشورهای حوزه مقاومت و در مدل دوم هم به عنوان ورزشکار یا قهرمان در دیگر کشورها عرضه کنیم. ماهیت این نسخه سینمایی هم کاملاً متفاوت از سریال است و محتوایی است که در سریال دیده نشده است. الان پیش تولید آن شروع شده است اما تا به تولید و اکران برسد به سال ۱۴۰۳ میرسد.
* از جزئیات سریالی این انیمیشن بگویید، هرچند قرار است زندگی شهید ابراهیم هادی را در فصلهای مختلف ببینیم اما چرا قصه زندگی این شهید با جبهه و میدان جنگ شروع شد در حالی که زندگی این شهید در جوانی در والیبال و کشتی خیلی قهرمانانه است اما آنها را نمیبینیم؟
علیرضا قانع اسماعیلیپور: مبنای کار بر اساس کتاب «سلام بر ابراهیم» است که دوستان زحمت کشیدند و این کتاب را به نویسندگان فیلمنامه دادند و به فیلمنامه بدل شد. این قصه قرار است در صد قسمت فیلمنامه تولید شود. نکتهای که میگوئید درست است اما شما اکنون فصل چهارم این مجموعه انیمیشن را دیدید و ما هنوز فصلهای اول تا سوم را تولید نکردیم.
دوستان و تیم سازنده از حرفهایهای تولید انیمیشن هستند، سختترین بخش کار بخش جنگ بود و برای همین دوستان از فصل چهارم، تولید را شروع کردند. این تولید ۱۰۰ قسمتی یک کار صنعتی محسوب میشود. ما در مرکز صبا دو گروه فیلمنامه و تولید داریم و آقای دیانتی بخش فیلمنامه را هم خودشان مدیریت کردند و مجموع تحقیقات این گروه شد فیلمنامه شهید ابراهیم و سپس پیش تولید فصل چهارم را شروع کردیم و به تولید رساندیم و الان پیش تولید فصل یک انجام میشود.
این نکته درست است که بیننده شهید هادی را نمیبیند و بعد یک باره او را وسط میدان جنگ میشناسد ولی به مرور که فصلهای یک و دو و سه ساخته شود مخاطب با شخصیت او آشنا میشود. آنچه برای ما اهمیت داشت ساخت مجموعهای جنگی با این وسعت بود که تا به حال تجربه نشده بود. ما انیمیشن در حوزه جنگ با این ابعاد تاکنون نداشتیم. نود درصد انیمیشنهای مرکز صبا هم برای خود ما هست و تاکنون با این تکنیک و فضا که مخاطب را به میدان جنگ ببرد کاری نشده است. بیننده اینجا حس میکرد واقعاً میدان مین میبیند.
* و چرا قسمتهای پخش شده از همان فصلها شروع نشد؟
قانع: یک نکته این است که ما نمیتوانیم فصلها را تولید کرده و نگه داریم. پیش تولید و تولید همین ۱۳ قسمت در فصل چهارم حدود ۳ سال طول کشید. در تولید این مجموعه انیمیشن وقتی فصلی تولید شد دیگر طراحیها کنار گذاشته میشود و هر فصلی پیش تولید جدیدی میخواهد. مخصوصاً در اینجا که در هر فصل شهر و لوکیشن ها و شخصیت عوض میشود. هر کدام هزینه و زمان خود را میخواهد.
* چقدر این کار میتواند مخاطب نوجوان خود را جذب کند؟
اسدالله دیانتی: ما فیلمنامه را بر مبنای کتاب نوشتیم که بیشتر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نسخه در کشور فروش داشته و مخاطب زیادی دارد. در این سه سال ما هیچ کار تبلیغی نداشتیم و خواستیم با کار پیش برویم. با این حال زمانیکه تصمیم گرفتیم کار رسانهای هم انجام دهیم، خواستیم صفحهای برای این شهید باز کنیم و دیدیم حدود ۱۵۰۰ صفحه در اینستاگرام به نام اوست. وقتی با این صفحات ارتباط گرفتیم خود آنها مبلغ پروژه شدند و با اشتیاق هم کار کردند و ما از اینها بازخوردهای زیادی میگیریم که حتی به طور مثال در یک روستای دورافتاده که سریال پخش میشود عدهای نوجوان جمع شدهاند و به صورت گروهی سریال را میبینند.
دیانتی: زمانیکه تصمیم گرفتیم کار رسانهای هم انجام دهیم، خواستیم صفحهای برای این شهید باز کنیم و دیدیم حدود ۱۵۰۰ صفحه در اینستاگرام به نام اوست. وقتی با این صفحات ارتباط گرفتیم خود آنها مبلغ پروژه شدند و با اشتیاق هم کار کردند و ما از اینها بازخوردهای زیادی میگیریم
این اتفاقی نبود که ما هماهنگیاش را انجام داده باشیم هیچ سهمی در برگزاری آن هم نداشتهایم و فقط یک اطلاع رسانی نسبت به پخش ساعت و روز سریال از شبکهها بوده است. یا زمانی خواستیم مخاطبان با ۱۶۲ تماس بگیرند و یک جریان راه افتاد و یا درخواست کردیم با پخش سریال استوری بگذارند که دوباره جریان شد و الان فکر میکنم یک گزارش ۳۰۰ یا ۴۰۰ صفحهای از این بازخوردها را داریم.
شهید ابراهیم هادی، علمدار کانال کمیل است و این کانال فقط یک قهرمان ندارد. قهرمانان زیادی هستند که ما فرصت پرداخت به همه آنها را نداشتهایم. شخصیت ابراهیم به قدری شناخته شده است که در اردیبهشت که تولدشان بود در بیش از ۸۰ نقطه کشور برایشان تولد میگرفتند. یعنی برای نوجوان و جوان کاملاً شناخته شده است.
ما در فصلهای دیگر به زندگی او میپردازیم به محله او میرویم. به کسانی میپردازیم که از آنها تأثیر گرفته است به طور مثال او از شاگردان علامه محمدتقی جعفری بوده است و یا نزد حاج اسماعیل دولابی میرفته است. او شخصیتی چند وجهی است که مداحی میکرده و کشتی گیر و والیبالیست و… بوده است.
* آقای زی نوری ما در انیمیشنهای جهانی خیلی این تجربه را میبینیم که در دوبله سراغ چهرهها میروند چقدر بازیگر چهره میتواند اینجا هم به دیده شدن کار کمک کند؟
افشین زی نوری: بله در جهان این اتفاق رخ میدهد. اینجا هم در چند مورد این تجربه دیده شده است. با این حال به نظرم مخاطب چندان با آن ارتباط برقرار نکرد و شاید دوستانی که چنین تجربههایی را داشتند چندان کار را جدی نگرفتند. آنچه که مسلم است این است که مجموعه کارهای انیمیشن که چند سال یک تیم حرفهای روی آن زحمت میکشند میطلبد که یک مجموعه حرفهای در حد بضاعت کار را دوبله کند. خود من هم دوست داشتم کارهایی از این دست مثل تجربههای جهانی که از قبل کار صدابرداری انجام میشود و بعد روی آن کار انیمه انجام میشود رخ دهد که فکر میکنم این تجربه هم در کشور ما کمتر از تعداد انگشتان دست بوده است.
* این کار از کی به شما پیشنهاد شد؟ و خروجی کار مورد رضایت شما بود؟
زی نوری: دوستان عزیز به امور دوبلاژ صداوسیما مراجعه کرده بودند و بعد آقای نقی یی مدیر امور دوبلاژ با من صحبت کرد و مسئولیت آن را به من سپرد. با اوضاع امروز دوبله، من هم در حد بضاعتی که داشتیم سعی کردم بهترین گویندهها را انتخاب کنم و دوستان هم واقعاً هر یک که برای دوبله آمدند سنگ تمام گذاشتند. کسی نیامد همینطور از سر باز کند یا دیالوگی بگوید و برود. من طراحیها را که دیدم به نظرم آمد که خیلی زحمت کشیده شده است ۵۰ درصد از کار را دوستان انجام داده بودند و حالا نیم دیگر نوبت ما بود که به این تصاویر جان بدهیم.
* چطور به گوینده نقش شهید هادی رسیدید؟
زی نوری: کارم سخت بود به واسطه اینکه شخصیتهای این مجموعه انیمیشن از جمله خود شهید هادی باید صدای پرصلابت و محکم و مقتدری میداشت ضمن اینکه او از کودکی مسجد رفته است و نوحه سرایی و قرائت قرآن داشته است. دربارهاش مطالعه و تحقیق کردم و البته تا حدی هم اسم او را از قبل شنیده بودم و میدانستم که این شخصیت بین نوجوان و جوان امروز شناخته شده است. بنابراین فکر کردم او باید صدایی پرقدرت داشته باشد و درنهایت به آقای منوچهر زنده دل رسیدم که هم صدای زیبایی داشت هم آن صلابت را دارد و هم از نکات مثبت او این بود که به راحتی میتوانست اذان بگوید، قرآن بخواند و قرائتی از آیات داشته باشد.
من سعی کردم از گویندگانی دعوت کنم که یا خودشان آن زمان و فضا را درک کردهاند یا در حال و هوای آن دوران بودهاند. مثلاً علی جلیلی باله که خودش از نزدیک شهید ابراهیم هادی را دیده بوده است و میشناخت. او هم در این مجموعه گویندگی شهید ابراهیم همت را بر عهده گرفت.
* حضور چنین افرادی چقدر به حال و هوای خود مجموعه کمک کرد؟
زی نوری: خاطرم هست در استودیو ضبط میکردیم و به او گفتم میخواهیم فضایی را ایجاد کنیم که رزمندهای در جبهه است و نوحه میخواند. آقای جلیلی باله هم در استودیو نشست و شروع به نوحه خوانی کرد. پایان نوحهاش هم یک باره به هقهق کردن و گریه کردن رسید و فضای متفاوتی شد که شاید سالها بود در استودیو دوبله پیش نیامده بود. ما در این مجموعه سینه زنی داشتیم، اذان گفتند، پیش نماز داشتیم، نماز جماعت و… در دوبلهها انجام شد و همه این اتفاقات در استودیو رقم خورد. ضمن اینکه در این دو سال کرونا خیلی کارمان سخت شد چون هر گویندهای باید جدا دیالوگهایش را بیان میکرد.
زی نوری: خاطرم هست در استودیو ضبط میکردیم و به او گفتم میخواهیم فضایی را ایجاد کنیم که رزمندهای در جبهه است و نوحه میخواند. آقای جلیلی باله هم در استودیو نشست و شروع به نوحه خوانی کرد. پایان نوحهاش هم یک باره به هقهق کردن و گریه کردن رسید و فضای متفاوتی شد که شاید سالها بود در استودیو دوبله پیش نیامده بود.
این توالی حسها باید رعایت میشد و من به شخصه به عنوان مدیر دوبلاژ کار سختی داشتم. من هم برای هر کاری نقطه ۱۰۰ را میگذارم و کاری ندارم که این اثر سریال است یا فیلم سینمایی یا… سعی میکنم بهترین خودم باشم چون معتقدم این کار که امروز تولیدش میکنیم تا سی سال بعد میتواند پخش شود و زمانی که اسم من به عنوان مدیر دوبلاژ قرار میگیرد باید وجدانم راحت باشد. بنابراین سعی کردم از دوستانی بهره بگیرم که آن فضا را درک کردهاند یا حداقل در این فضا زندگی کردهاند و خبر دارند. اتفاق زیباتری هم که رخ داد این بود که از خسرو شمشیرگران پیشکسوت عزیزمان خواهش کردم که تشریف بیاورند و متنهای ابتدایی هر قسمت از مجموعه را روایت کردند. ایشان هم از صدایی با صلابت برخوردارند و خاطره صدای ایشان به زمان سریال امام علی (ع) برمی گردد. در مجموع سعی کردیم که اتفاق خوبی را رقم بزنیم.
* بازخوردی هم خودتان داشتید؟
زی نوری: بله در فضای مجازی بیشتر بود که دوستان واکنش نشان دادند و اتفاق خوبی رخ داد.
* فکر میکنم آن حال و هوایی هم که پیش آمده دیدنی بوده است.
زی نوری: بله جالب بود ما در استودیو صدای اذان و نوحه و اینها داشتیم و در استودیوی کناری مثلاً یک فیلم خارجی دوبله میشد و بعد گاهی به استودیوی ما میآمدند تا ببینند چه خبر است؟ درنهایت سعی کردیم وقت بگذاریم و اگر قرار است سهمی داشته باشیم به نحو احسنت اجرایش کنیم.
* آقای یوسفی به عنوان کارگردان چه ملاحظهای روی فیلمنامه داشتید؟
اسماعیل یوسفی: این کار از نظر فیلمنامه بیشتر مستند است یعنی استناد تصویری یا متنی وجود دارد. درباره شهید هادی کتاب دو جلدی معروفی نوشته شده است که همان «سلام بر ابراهیم» است و کل اتفاقاتی که بر شهید هادی و همرزمانش در کانال کمیل گذشته است همه برگرفته از این کتاب است.
* و اینها در فیلمنامه کم و زیاد هم نشده است؟
یوسفی: حوزه دفاع مقدس به گونهای است که نمیتوانیم به آن جزئیاتی را اضافه کنیم یا از تخیل خود به آن بیفزاییم. مدعیانی این میان وجود دارد که هر یک اعتراض یا گلایههای خود را مطرح خواهند کرد. نگرانیهایی که مطرح میشود. سفارش دهندهای هم به نام مرکز پویانمایی صبا دارد که باید به متنی که در اختیار ما قرار گرفته است متعهد باشیم که همان را پیاده کنیم. گاهی در آثار دیگر دست کارگردان برای تخیل باز است اما در حوزه دفاع مقدس حتماً باید به فیلمنامه متعهد باشیم.
* یعنی بیشتر از اینکه انتظار یک کار قهرمانی و حماسی را داشته باشیم باید بیشتر منتظر یک اثر مستند باشیم؟
یوسفی: البته من هم اگر از واژه مستند بهره گرفتم از بابت قالب مستند نگفتم از حیث استنادات روایی گفتم. اینجا هم گروه تولید برای آن فضای قهرمانی و حماسی از تکنیکهای مورد استفاده کرده است. برای پرورش این قهرمان و ساختار شخصیتی که این قهرمان دارد باید این اتفاقات هنری رقم بخورد که در داستان هم ایجاد شده است. منظورم از مستند این است که باید متعهد به همان متنی باشیم که در حوزه دفاع مقدس رخ داده است و نباید از یک سری اتفاقات واقعی خروج کنیم.
* فکر میکنم اگرچه در تولید و تکنیک تلاش بسیاری شده است اما در محتوا ما این فضای حماسی را نمیبینیم.
یوسفی: نمیدانم این نظر شماست یا بینندگان با این حال تیم تولید تلاش کرده است چنین اتفاقی رخ دهد و بینندگان زیادی را به خود جذب کند. به این نکته هم توجه کنیم گروه متولی این کار گروه نوجوان مرکز پویانمایی صباست که آقای قانع مسئولیت آن گروه را بر عهده دارند. این کار هم قطعاً باید برای بیننده نوجوان پخش شود. نویسندگان از همان ابتدا به دلیل گروه نوجوان و اینکه کار برای نوجوان است دیالوگها و فضا را برای چنین مخاطبی به نگارش درآوردند و شاید این فضا به طور مثال برای مخاطب بزرگسال جذابیت کمتری داشته باشد. نوع شوخیها و ارتباطاتی که بین رزمنده هاست به اینگونه است ولی برخلاف این فضا بزرگسالان هم استقبال زیادی داشتهاند. مثلاً این سریال در شبکه سه پخش شد و شبکه سه مخاطب متنوعی از جوان و بزرگسال دارد و خود این استقبال تلنگری برای ما و مرکز صبا بود که در فصلهای بعدی اتفاق بهتری را رقم بزنیم و حداقل فیلمنامه و داستان و شوخیها برای بزرگسال هم جذابیت داشته باشد. علاوه بر اینها در نظر داشتیم آنچه را که در مسائل تکنیک و … در فصل اول به آن نپرداختیم (که البته عامدانه بود) در فصل دوم به بعد پررنگ کنیم.
چون در فاز اول چهار فصل ۱۳ قسمتی است و فاز دومی هم دارد که آن هم در چهار فصل ۱۳ قسمتی ساخته خواهد شد. وقایع کانال کمیل آنقدر متنوع است که میتوان حتی یک سریال ۵۰۰ قسمتی از آن ساخت. هر یک از فرماندهان دفاع مقدس این قابلیت را دارند که بتوان یک سریال طولانی مدت با آن ساخت. بنابراین در فازهای بعد، دیالوگها، داستان و همچنین فضای تکنیکی کار متفاوت خواهد شد حتی فضای لیبسینگ و انیمیت صورت هم با دقت بیشتری انجام خواهد شد و مدل سازی چهرهها هم با دقت بیشتری همراه خواهد شد.
در بخش موسیقی، آهنگساز فرصت کافی را نداشت قرار بود موسیقی برای ۱۰ ساز نت نویسی شود و حتی از خوانندگان مطرح تیتراژ را بخوانند اما این اتفاقات متأسفانه در فصل اول رخ نداد و در فصلهای بعد حتماً رخ خواهد داد.
دیانتی: ما تعداد زیادی از شهدای مدافع حرم را داریم که متأثر از زندگی ایشان رفتهاند شهید شدهاند و در گفتار و وصیتهایشان از شهید هادی گفتهاند. عدهای را هم داریم که به صورت اتفاقی یا به دلیلی با ابراهیم هادی آشنا شده و با او انس گرفتهاند. من همین الان که وسط هفته هم هست و وسط روز است اگر شما را به مزار شهید هادی ببرم میبینید که عدهای آنجا هستند * درواقع بخش زیادی از آنچه که میخواستید محقق نشده است؟
یوسفی: اینگونه نیست. در شرکتهای بزرگ انیمیشن سازی هم اینگونه است که مثلاً ۱۰ قسمت را میسازند، پخش میشود و بعد تغییراتی اعمال میکنند و گاهی هم حتی به پخش نمیرسد و دور میریزند و همان فصل را مجدد میسازند. برنامهریزی ما هم این بود که همه آنچه که نیاز بود به صورت تکنیکی در فصل اول نباشد.
* آقای دیانتی فکر میکنید در زندگی شهید هادی کدام بخشها برای به تصویر کشیدن و دراماتیزه کردن جذابتر بود؟
دیانتی: ما تحقیق مفصلی انجام دادیم و مبنای کاری مان همان کتاب دو جلدی سلام بر ابراهیم بوده است و کتابهای دیگری که درباره عملیات والفجر مقدماتی و کانال کمیل نوشته شده است. همچنین سخنان راویانی که زنده هستند و البته بخشی از خاطراتشان هم در همین کتابها روایت شده است. اطلاعاتی هم جدید کسب کردیم. برخی البته دوست داشتند که شهید هادی شخصیتی گمنام باقی بماند.
* خانوادهاش اینطور میخواستند؟
دیانتی: خانواده خدا را شکر خیلی با ما همکاری کرد و هر آنچه نیاز داشتیم به لحاظ اطلاعات در اختیار ما قرار میدادند ولی برخی از دوستان ایشان معتقد بودند که این شخصیت، باید گمنام بماند و با صحبتهایی که داشتیم توضیح دادیم که این قهرمان باید شناخته شود. براساس همه این اطلاعات زندگی اش را به دو بخش تقسیم کردیم بخش اول که از بدو تولد شروع میشد و به زندگی شخصی او میپرداخت و تا زمان شهادتش و بخش دوم درباره کسانی است که متأثر از شهید هادی زندگی کردهاند. ما تعداد زیادی از شهدای مدافع حرم را داریم که متأثر از زندگی ایشان رفتهاند شهید شدهاند و در گفتار و وصیتهایشان از شهید هادی گفتهاند.
عدهای را هم داریم که به صورت اتفاقی یا به دلیلی با ابراهیم هادی آشنا شده و با او انس گرفتهاند. من همین الان که وسط هفته هم هست و وسط روز است اگر شما را به مزار شهید هادی ببرم میبینید که عدهای آنجا هستند. برخی به خاطر گرفتاری هابشان به او متوسل میشوند، برخی شیفته اخلاق او هستند و به این ترتیب هر کسی به نحوی به او ارادت دارد. بنابراین این هشت فصل دو بخش دارد که بخش دوم به متأثرین از ایشان میپردازد.
همچنین شهید ثابت نیا فرمانده گردان کمیل شخصیت عجیب و منحصر به فردی دارند که درباره ایشان هم میتوان کار کرد و دنبال اطلاعات و تحقیقاتی درباره ایشان هم هستیم. حتی شهید بنکدار معاون ایشان هم شخصیتی جذاب به لحاظ دراماتیک داشتند و اشخاص دیگری مثل سیدجعفر طاهری که در همان کانال حضور داشته و رشادتهای بسیاری از خود نشان داده است و کلی اتفاقات دیگر که میتوان در خلال داستانهای این سریال منعکس کرد و این فصل دوم را میخواهیم با چنین فضایی به تولید برسانیم.
بریدههایی از انیمیشن «سلام بر ابراهیم»
* تولید این چند فصل به لحاظ زمانی چقدر زمان خواهد برد؟
دیانتی: پیش تولید این مجموعه طولانی شد و پیدا کردن اطلاعات مورد نیازمان زمانبر شد. برخی حتی به دلیل اعتقاداتی که دارند خاطراتشان از جنگ را تعریف نمیکنند.
* چقدر این مساله در پروژههای دفاع مقدسی میتواند چالش برانگیز باشد؟
دیانتی: این گمنام بودن یک معاملهای است که شخص با خدای خود دارد و شاید با نگاه منطقی نتوان آن را ارزیابی کرد. با این حال از طرفی در جهان با فیلمسازانی مواجهیم که برای خود قهرمان پردازی و قهرمان سازی میکنند و ما اینجا قهرمانان زیادی داریم که مغفول ماندهاند. من یک بار یک محاسبه سطحی کردم و فکر کردم اگر فقط بخواهیم به روایت ماجرای پنج روزه کانال کمیل بپردازیم و از اشخاصی که آنجا بودهاند سخن بگوییم. چه اشخاصی که زنده بازگشتهاند و چه آنها که شهیده شدهاند شاید حدود یک دهه طول بکشد. وقایع تاریخی کشور ما آنقدر از این ماجراها دارد که یک نفر باید همه عمرش را صرف کند تا بتواند بخشی از اینها را روایت کند.
زینوری: ما فکر میکنیم مقوله احترام به شهدا فقط در کشور ما پررنگ است و برایش ارزش قائل هستیم. اما زمانی به یکی از کشورهای اروپایی رفته بودم و دیدم فضای بزرگی را برای یادمان شهدایشان اختصاص دادهاند و هرروز بدون استثنا آنجا شمع روشن میکنند، سبد گل میگذارند و عروس و دامادهایی که میخواهند مراسم بگیرند ابتدا به آنجا میآیند و آئینی برگزار میکنند
*و زمان بندی شما برای پخش فصل بعدی چه زمانی است؟
دیانتی: برنامه ما این است که فصل بعدی را به هفته دفاع مقدس سال آینده برسانیم. در حال حاضر پیش تولید فصلهای اول انجام شده است و آمادهایم که آنها را هم به تولید برسانیم و این چهار فصل اول تا سی ماه آینده به سرانجام برسد. بستگی دارد که دستاوردهای فنی و نرم افزاری هم چقدر دست ما را باز بگذارد و به نتیجه برسد.
* آقای زی نوری پروژههای انیمیشن در دوبله چقدر با آثار رئال مثل کارهای کرهای و… متفاوتند؟
زی نوری: در سریالهای رئال از جمله کرهای و دیگر سریالهای خارجی چون صدا دارد وابسته به ترجمه هستید و شما به عنوان مدیر دوبلاژ با لب و دهان بازیگر آنها، دوبله را هماهنگ میکنید و کار راحت تر است. اما در کار انیمیشن اینگونه نیست چالشی هم که در ابتدای این مجموعه داشتیم این بود که گاهی صدا جدا بود و لیبسینگ هماهنگ نمیشد و خیلی شرایط سختی داشتم.
* نکتهای درباره نوستالژیهای دهه ۶۰ گفتید چه اتفاقی بود که این میان برای خود شما تازگی داشت؟ به ویژه که فکر میکنم خود شما هم بخشی از آن دوران را درک کردهاید.
زی نوری: زندگی شهید هادی را که میخواندم سال ۵۵ که من به دنیا آمدم ایشان دیپلم گرفته بود. این برای من جالب بود و فکر میکردم حالا بخشی از روایت زندگی این فرد قهرمان را من بر عهده دارم. یک نکته هست که ما فکر میکنیم مقوله احترام به شهدا فقط در کشور ما پررنگ است و برایش ارزش قائل هستیم. اما زمانی به یکی از کشورهای اروپایی رفته بودم و دیدم فضای بزرگی را برای یادمان شهدایشان اختصاص دادهاند و هرروز بدون استثنا آنجا شمع روشن میکنند، سبد گل میگذارند و عروس و دامادهایی که میخواهند مراسم بگیرند ابتدا به آنجا میآیند و آئینی برگزار میکنند. این مقوله فقط برای ما نیست و در همه جهان چنین نگاهی وجود دارد. از طرفی من چون بچه جنگ هستم و هشت سال دفاع مقدس را به نوعی دیدهام و درک کردهام. آن زمان را کاملاً به خاطر دارم از بمباران و موشک باران تا برنامههایی که تلویزیون میگذاشت و حتی زمانی که بزرگتر شدم و به سینما رفتم فیلمهای آن دوره را هم بارها تماشا میکردم. شاید باورتان نشود فیلم «افق» مرحوم رسول ملاقلی پور را من بیست بار در سینما دیدم یا فیلم «عقابها» که ژانر جنگی بود را هم بارها دیدم. ما بچههای زمان جنگ هستیم؛ بچههایی که دائم به پناهگاه میرفتیم بنابراین خاطراتی داریم که به نوعی توانستیم با این شخصیت همذات پنداری کنم.
دیانتی: خواهش ما این است که با این نگاه کار را ببینند که برای مخاطب نوجوان آن را ساختهایم. همانطور که گفته شد تخیل کردن در کارهای دفاع مقدس سخت است اما برای اینکه کار را برای نوجوان جذابتر نشان دهیم فضا را انیمیشنی کار کردهایم و امیدوارم روی برخی اصول مثل گرفتن اسلحه و دیگر جزئیات وسواس نداشته باشند. نکته دیگر اینکه خیلی از دوستانی که در فضای کانال کمیل و عملیاتها بودهاند شاید ناگفتههایی داشته باشند که انتظار دارند بیان شود ما به اندازه بضاعت خود و تحقیقاتی که داشتیم اطلاعات را به تصویر کشیدیم با این حال باز هم چون پروژه ادامه دارد دست یاری به سمت همه عزیزان دراز میکنیم و حاضریم از این اطلاعات در پروژه استفاده کنیم.
نظر شما