اجلاس اکو

بسیاری از نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان زمانی به عنوان مخاطبان نشریات کودک و نوجوان آثار خود را برای نشریات ارسال می‌کردند. بعدها همین مخاطبان بااستعداد، بخشی از نویسندگان نشریات و کتاب‌های کودکان و نوجوانان شدند.

اونق، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان در گفت‌وگو با قدس: با چاپ داستان‌هایم در نشریات شناخته شدم

به گزارش قدس آنلاین، بسیاری از نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان زمانی به عنوان مخاطبان نشریات کودک و نوجوان آثار خود را برای نشریات ارسال می‌کردند. بعدها همین مخاطبان بااستعداد، بخشی از نویسندگان نشریات و کتاب‌های کودکان و نوجوانان شدند.

این مقدمه کوتاه را از این جهت نوشتم که بگویم نشریات کودک و نوجوان می‌تواند بستری مناسب برای آن‌هایی باشد که می‌خواهند برای این گروه سنی بنویسند به خصوص نوجوانان. با عبدالرحمان اونق، نویسنده نام‌آشنای ترکمن که او هم کارش را با ارسال اثر برای هفته‌نامه کیهان بچه‌ها شروع کرده، در همین موضوع صحبت کردیم. دایره سرخ، گرگ دریا، ماتی‌خان، شب طولانی، چوپان کوچک، حماسه گوراوغلی و غیره بعضی از کتاب‌های این نویسنده است.

در ۲۴سالگی با نشریه کیهان بچه‌ها ارتباط گرفتید، دیر سراغ چاپ اثر در نشریات نرفتید و اصلاً چه شد که با سلام بچه‌ها نوشتن را شروع کردید؟

اساساً نویسندگی را به صورت حرفه‌ای و جدی از ۲۴سالگی شروع کردم. پیش از آن تفننی برای خودم می‌نوشتم، از دبیرستان شروع کردم به نوشتن. دو عامل سبب شد که از کیهان بچه‌ها شروع کنم؛ دوست نویسنده‌ام آقای عبدالرحمان دیه‌جی با ‌امیرحسین فردی آشنایی داشت که بنده را هم به این آشنایی وصل کرد. مرحوم فردی انسان مهربان، خوب و متینی بود. بسیار هم علاقه‌مند بود استعدادهای شهرستانی را کشف کند و دستشان را بگیرد.

دومین مسئله‌ای که موجب شد با کیهان بچه‌ها بیشترین همکاری را داشته باشم تیراژ بالای مجله بود که دورترین نقاط کشور هم به این نشریه قدیمی دسترسی داشتند. یعنی مخاطب فراوان مجله سبب شد علاقه‌ام به این مجله بیشتر باشد. البته بعدها در راه نوشتن، با دیگر مجلات کودک و نوجوان هم همکاری داشتم از جمله سروش نوجوان، سلام بچه‌ها، باران، مجله‌ زن و دیگر نشریات. ابتدا به چاپ شدن داستان‌هایم در مجله فکر نمی‌کردم؛ اما بعدها با تشویق آقای ‌امیرحسین فردی و دوستان نویسنده، داستان‌نویسی را جدی گرفتم. درست است که نخستین داستانم سال۶۲ در کیهان بچه‌ها چاپ شد اما نطفه‌اش سال۶۰ بسته شده بود. خیلی از آن داستان‌ها همان سال‌ها نوشته شد ولی در سال‌های ۶۲ یا ۶۳ به چاپ رسیدند.

چاپ اثر در نشریات کودک و نوجوان چه تأثیری در چاپ کتاب‌هایتان داشت؟

برای من چاپ اثر در مجله انگیزه‌ای شد تا نویسندگی را جدی‌تر دنبال کنم. با چاپ داستان‌هایم مخاطب پیدا کردم یا بهتر است بگویم در محافل ادبی شناخته شدم. وقتی شما به طور مرتب آثارتان در مجلات به چاپ می‌رسد اسمتان بارها و بارها دیده می‌شود این یعنی اگر خوب بنویسید کمک می‌کند به خرید بهتر کتابتان در زمانی که چاپ شد و از طرفی چاپ اثر در نشریات کمک می‌کرد تا ناشران برای چاپ کتاب‌هایم از خودشان رغبت نشان دهند.

با توجه به تجربه معلمی بگویید تدریس و ارتباط با دانش‌آموزان تا چه اندازه توانست به روند نویسنده شدن شما کمک کند؟

۲۰سالم بود که به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. باید می‌رفتم روستای دورافتاده. هیچ دوره‌ای برای آموزش معلمی ندیده بودم. مدرسه چندپایه بود. سه کلاس را باید تدریس می‌کردم. حالا بدون آموزش چگونه می‌توانستم درس بدهم؟ کلاس‌های چهارم و پنجم را با داشته‌های قبلی سروته درس‌ها را می‌توانستم جمع و جور کنم؛ اما مانده بودم کلاس اول را چه کنم. به خصوص که بچه‌ها دوزبانه بودند. دو سه هفته‌ای هر کاری کردم نشد، تا اینکه فکری به ذهنم رسید. چون از قبل به داستان علاقه داشتم شروع کردم به نوشتن. برای هر حرف یک داستان می‌ساختم و شروع کردم به درس دادن. مردی ترکمن را با خانواده‌اش فرستادم به میهمانی دوست فارسش، چون بچه‌های آن‌ها زبان هم را نمی‌فهمیدند، چالش‌هایی برای خانواده ایجاد می‌شد. مثلاً زنبور به زبان ترکمنی «آری» گفته می‌شود.

چون می‌خواستم حرف «ز» را درس بدهم از چالش بچه‌ها استفاده می‌کردم و آن قدر کلمه زنبور را با حرف «ز» تکرار می‌کردم تا کاملاً درس برای بچه‌ها جا بیفتد. من در اصل داشتم برای هر حرفی یک داستان می‌ساختم اما سوژه‌های دیگری هم پیش می‌آمد که به آن‌ها هم در کنار درس می‌پرداختم.

چه قدر از دانش‌آموزان برای ارزیابی داستان‌هایتان کمک گرفتید؟

داستان‌ها را پیش از چاپ برای دانش‌آموزان می‌خواندم. اگر خوششان می‌آمد و ساکت گوش می‌کردند می‌فهمیدم که داستان می‌تواند با مخاطبانش ارتباط برقرار کند؛ اما چنانچه شلوغ می‌کردند یا خمیازه می‌کشیدند می‌فهمیدم که باید از خیر داستانی که نوشتم بگذرم یا دوباره‌نویسی کنم.

اکنون که چهره‌ای شناخته شده در ادبیات کودکان و نوجوانان هستید تا چه اندازه با نشریات ارتباط دارید؟

من خیلی وقت است که با مجلات همکاری ندارم. اما یادم هست سال‌های ۶۰ و ۷۰ که مثلاً بچه‌ای مجله‌ کیهان بچه‌ها را با خودش به مدرسه می‌آورد آن قدر دست به دست می‌شد که در نهایت صاحب اصلی شکایت می‌برد به معلم؛ این نگاه و رویکرد بچه‌های آن زمان را به مجله نشان می‌داد.

نشریات تا چه اندازه می‌توانند راهگشای نویسنده برای چاپ کتاب باشند؟

مجلات در بخش‌های مختلف خود کارشناسانی دارند. کارشناس شعر، کارشناس داستان و... چاپ شعر یا داستان در مجله یعنی از صافی کارشناس گذشته است. همین مسئله انگیزه‌ نویسنده یا شاعر نوپا را بالا می‌برد و دلگرم می‌شوند برای نوشتن و ادامه دادن ادبیات و به نوعی می‌تواند با ارتباط جدی با نشریات نقاط قوت و ضعف نوشته‌هایش را پیدا کند که در روند کار حرفه‌ای او در آینده تأثیرگذار خواهد بود.

خبرنگار: عباسعلی سپاهی یونسی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.